143
روح و ريحان ج4

مأنوس و معتاد به سوارى نبودند و آن وقت هم مال سوارى يافت نمى شد . البته گرفتن آن و سوارى آن و نگاهداشتن و برگرداندن تمام آنها در كمال اشكال بود .
چه قدر از زن و طفل از مالهاى مردم بر زمين مى افتادند و صدمات بر ايشان مى رسيد .
و گويا اين قسم از زيارات و صدمات مرضىّ خدا و ائمه هدى عليهم السلام نبود . و در اين اوقات در بيرون دروازه جديد و ميدان تازه كه جناب امين السلطان بنا فرموده اند هر قسم از مالهاى سوارى موجود است و به وضع كاظمين و دار السلام بغداد الاغهاى كثيره جماعتى خريده اند و اجاره مى دهند به چيز سهل آسانى . و كسى هم از ايشان در دروازه حضرت عبدالعظيم موكل است هر زمانى كه الاغها را مى آورند مى شناسند و نگاه مى دارد و در مراجعت اجاره مى دهد .
اين عمل محاسن چند دارد : يكى مالهاى مردم آسوده اند از صدمه سواران نااهل غير مأنوس .
و يكى آنكه اظهار خواهش در خواستن مال سوارى از يكديگر كمتر شده است .
و يكى آنكه رفعت و تكبر از سواران بالنسبه به پيادگان نيز موقوف است ، و البته آن كسى كه هميشه سواره است تكبر وى كمتر است بر آنكه غالباً سوار نيست .
و اين فقره براى عوام ارذال است كه عادت به سوارى ندارند و اگر مال سوارى ببينند فرصتى مى شمارند ، هر چه صدمه است بر آن مركوب بيچاره وارد مى آورند !
و يكى ديگر براى سهولت و آسانى زيارت عوام و خواص در شبهاى جمعه و روز جمعه ترك نمى شود ، بلكه جمعى هستند هر روز پنجشنبه وقت عصر مشرف مى شوند و صبح جمعه با حالت خوش با كمال رغبت الاغ موجود كرايه مى نمايند به عمل و كسب خودشان مى رسند .
و يكى آنكه قبح و ذلّتى اگر در الاغ سوارى بوده است به واسطه اقدام جماعتى از اعزّه و اعيان آن قبح برداشته شده است ، بلكه طايفه اى با آنكه مال سوارى دارند براى آسودگى و زحمت نگاهداشتن و عدم تهيّه لوازم آن همين الاغها را اجاره مى نمايند مى روند


روح و ريحان ج4
142

بلى ملازمان خلوت و ملتزمين دربار خورشيد طلعت بايد بدينگونه در خدمت استقامت داشته باشند ، و ترك دربار حضرت احديت را ننمايند و بدان آستان رخ بسايند ، و بر اين وجود اقدس دعاهاى مخلصانه نمايند كه يكى از خدمات كليه به پادشاه اسلام پناه تشكّر نعمت اوست و جزو اين نعمت خسروانه دعاء براى دوام دولت ابد مدت است ، والاّ حق واجب خسروانى تأديه نشده است .
و اگر نيت حسنه ملوكانه جز اين بود ايشان را از حضور مساجد و اقامه طاعات و عبادات ممانعت مى فرمود ، و كسى كه عين و رئيس و خدمتگذار قديمى و جان نثار حقيقى اين آستان بوده و هست جناب امين السلطان است ناچار اين اجزاء و اشخاص بر حسب همم عاليه كه اظهار مى دارد ، و در شبهاى جمعه و ايام شريفه به زيارت آن بزرگوار حاضر مى شود . لابد فرزندان و بستگان و امناء خلوت سلطان هم تبعيّت كرده با كمال اشتياق در ايام هفته بدون تعطيل و تسامح حاضر مى شوند .
و بر اين اجتماع و ازدحام ثمراتى متفرع است كه يكى از آن وقف املاك و بذل اموال و اظهار ارادات اركان و امناء مخصوصين و انتفاع فقراء و اكتساب تجّار و اغنيا و فيض يافتن خدام و رسيدن عرايض عارضين به حضور مبارك به توسط ايشان و تشويق ديگر از اعيان است به حضور مشاهد عظام .
و تمام اين فقرات و ثمرات از حسن نيت اعلى حضرت قدر قدرت شاهنشاه اسلام پناه است.

ثمره هشتم : در سهولت اجاره مراكب از طرفين براى زائرين از هر طبقه

در سنوات سابقه مردم با كمال كلفت سال يك مرتبه به حضرت عبدالعظيم مشرف مى شدند ، ناچار مرد عيال بارى كه با تمام عيال از صغار و كبار به حضرت عبدالعظيم مشرف مى شود مراكب متعدده مى خواهد از اسب و قاطر و الاغ ، و جماعتى از آنها هم

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 152512
صفحه از 400
پرینت  ارسال به