177
روح و ريحان ج4

التاسعة : قول عالم فاضل سيد حمدانى

عالم فاضل سيد حمدانى سيد [ ضامن بن ] شدقم على بن حسن بن على بن شدقم الشدقمى الخمرى ۱ الحسينى المدنى ۲ در كتاب موسوم به « تحفه لبّ الالباب فى ذكر نسب السادات الانجاب » ۳ در احوال آن جناب حديث مشهور مذكور را ذكر كرده است بعد از نقل آن فرمود : كان عبدالعظيم صالحاً عابداً ورعاً زاهداً صائماً نهاره متهجّداً ليله . بعد از آن نقل حديث زيارت آن بزرگوار را فرمود و گفت : يقول جامعه الفقير الى اللّه الغنى ابن على الحسينى المدنى : لقد من اللّه علىّ بفضله وكرمه بزيارته مرّتين : احدهما فى شهر ربيع الآخر سنة 1051 ۴

1.در بعضى از منابع : الحمزى .

2.جدّ صاحب ترجمه موسوم به ابن شدقم متولد سال ۹۴۲ و متوفاى سال ۹۹۹ مى باشد . زركلى در الاعلام ۲/۲۰۴ پس از تصريح بدين تاريخ مى گويد : حسن بن على بن حسن بن على بن شدقم حسينى مدنى ، ابوالمكارم بدر الدين : مؤرخ من الشعراء ، ولد و نشأ بالمدينة المنورة و زار العراق . ودخل الهند سنة ۹۶۲ وزوّجه أحد سلاطينها بأخته فأقام فى حيدرآباد ، وتوفى بأرض الدكن ، و نقل الى المدينة فدفن فى البقيع . له كتب منها : زهرة الرياض وزلال الحياض ، فى التراجم . . ونخبة الزهرة الثمينة فى نسب سادات المدنية ، مخطوط فى مكتبة الدراسة العليا ببغداد ، والجواهر النظامية فى الحديث . نيز بنگريد به : ذريعه ۱۲/۷۰ ش ۴۹۱ ، فرزند وى سيد زين الدين على در سال ۹۵۰ متولد شده و در سال ۱۰۳۳ در مدينه وفات يافت . او نيز از شعراء بود و ديوان شعرى دارد چنانچه مرحوم علامه تهرانى در ذريعه ۹/۷۴۰ ـ ۷۴۱ ش ۵۰۷۱ بدان تصريح كرده است .

3.ظاهراً همان است كه در ذريعه ۳/۴۱۹ ـ ۴۲۰ از آن به عنوان « تحفة الازهار و زلال الانهار فى نسب ابناء الائمة الاطهار صلوات اللّه عليهم مدى الليل والنهار » ياد شده ، و زركلى در اعلام ۳/۲۱۳ آن را مختصراً « تحفة الازهار و زلال الانهار فى نسب الائمة الاطهار » ياد كرده است . مرحوم تهرانى درباره نسب مؤلف و كتاب توضيحات شايانى ذكر كرده است ، فراجع الذريعة .

4.در چاپ سنگى به وضوح ۱۵۱۰ خوانده مى شود و نيز تاريخ بعد از آن ۱۵۳۰ ؟ ! مؤلف تا سال ۱۰۸۸ زنده بوده چنانچه در ذريعه ۳/۴۲۰ بدان تصريح شده است . زركلى نيز در اعلام ۳/۲۱۳ همين تاريخ را تأييد كرده است . با توجه به تاريخ مذكور ، متن را اصلاح كرديم .


روح و ريحان ج4
176

كه آن حضرت فرمود : مردى از فرزندان مرا از سكة الموالى برخواهند داشت و مدفون خواهند كرد نزد درخت سيب در باغ عبدالجبار بن عبدالوهاب . و اشاره فرمود به همان مكانى كه در آنجا مدفون شد .
پس آن شخص رفت آن مكان را از صاحب باغ بخرد . صاحب باغ گفت : از براى چه مى خرى اين درخت و جاى آن درخت را ؟ آن شخص خواب خود را نقل كرد ، صاحب باغ گفت : من نيز اين خواب را ديده ام ، و موضع اين درخت را با جميع باغ وقف كردم بر آن سيد و ساير شيعيان كه در آنجا مرده هاى خود را دفن كنند .
پس عبدالعظيم بيمار شد و به رحمت ايزدى واصل گرديد . چون او را برهنه كردند كه غسل بدهند در جيبش رقعه اى يافتند كه در آنجا نسب خود را نوشته بود كه : منم ابوالقاسم عبدالعظيم پسر عبداللّه پسر على پسر حسن پسر زيد پسر امام حسن بن على بن أبى طالب (ع) .
و ابن بابويه ۱ و ابن قولويه ۲ به سند معتبر روايت كرده اند كه : مردى از اهل رى به خدمت حضرت امام على النقى عليه السلام رفت . حضرت امام على النقى عليه السلام از او پرسيد كه : « كجا بودى ؟ » .
گفت : به زيارت حضرت امام حسين عليه السلام رفته بودم .
فرمود : « اگر زيارت مى كردى قبر عبدالعظيم را كه نزد شماست هرآينه مثل كسى بودى كه زيارت امام حسين عليه السلام كرده باشى » .
اگر چه اين حديث سابقاً ذكر شده بود اما براى ميمنت اين كتاب را خواستم به بيان مرحوم مجلسى زينت داده باشم .

1.در ثواب الاعمال : ۹۹ ح ۱ ( وص ۱۰۴ از چاپ ديگر ) .

2.در كامل الزيارات : ۵۳۷ ح ۸۲۸ ، و به نقل از وى در بحار الانوار ۹۹/۲۶۸ ، وسائل الشيعة ۱۴/۵۷۵ ح ۱۹۸۴۹ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 152370
صفحه از 400
پرینت  ارسال به