183
روح و ريحان ج4

نداشت و معاصر با قادر باللّه بود ، و در سال چهار صد و شش در يازدهم محرم وفات كرد ۱ و چهل و هفت سال از عمرش گذشت .

حكايت سيد رضى و خلفاى مصر

چون در ورق سابق ذكرى از مرحوم سيد مرتضى علم الهدى طاب ثراه شد در اين محل مناسب دانستم حكايتى از حالات سيد رضى عليه الرحمه از كتاب « عمدة الطالب » ۲ نقل نمايم : بعد از اينكه ابوالقاسم كه نسب را به اسماعيل فرزند حضرت صادق عليه السلام مى رساند در مصر خروج كرد و به وى مهدى لقب دادند و گفت كه : حضرت رسول صلى الله عليه و آله فرمودند : « على رأس ثلاثمائة تطلع الشمس من مغربها »۳ مراد از اين آفتاب منم كه در بلاد مغرب طلوع و ظهور مى نمايم ، و جماعتى با وى همراهى كردند و به نحوى كه خلفاء بنى عباس در بغداد متزلزل گرديدند و مختصرى نوشتند در طعن نسب مهدى ، و حكم كردند خطباء بر رؤوس منابر بخوانند ، و تمام اشراف و اعيان مهر كردند مگر مرحوم سيد رضى .
و اين فقره بعد از وفات مهدى بود به چند سال ، و هر قدر اصرار كردند به او امتناع نمود . مبالغه بسيار كردند مفيد نشد ، هر چند ايعاد و تهديد كردند سيد رضى اعتنائى نكرد .
آخر پدرش او را تهديد كرد كه : اى فرزند ! مى ترسم بر تو از بنى عباس صدمه وارد آيد .

1.وقايع السنين والاعوام : ۲۴۴ و۲۴۶ .

2.عمدة الطالب : ۲۳۵ به گونه اى مختصرتر . ظاهراً مؤلف مطلب را از منبع ديگرى نقل كرده باشند كه در آن مطالبى اضافه داشته است .

3.حديث در شرح الاخبار قاضى نعمان ۳/۴۱۸ بدين صورت منقول است : « تطلع الشمس من مغربها على رأس الثلاثمائة من هجرتى » . سپس مى گويد : هذا حديث مشهور ، ولم تطلع الشمس من مغربها فى هذا الوقت ولا قبله ولا بعده ، وانما عنى عليه الصلاة والسلام بذلك قيام المهدى بالظهور من المغرب . روايت را در عمدة الطالب نقل نكرده است .


روح و ريحان ج4
182

و اين بيان را شيخ ابو نصر بخارى نيز نقل نموده است كه از نسابه مشاهير است .
اما پنج تن كه اعقابشان اندك بود عابس و هارون و اسحاق و حسن و حسين است ، و احوال هر يك را مشروحاً ذكر كرده .
اما چهار تن كه اعقابشان بسيار است : حضرت رضا عليه السلام و ابراهيم مرتضى است كه سابقاً عرض كردم كه جد مرحوم سيد مرتضى و سيد رضى است و معروف به مجاب .
و از ابراهيم بن موسى سه نفر ماند : اول موسى ، و دوم جعفر ، و سوم اسماعيل .
و اولاد موسى بن ابراهيم بن موسى بن جعفر عليه السلام در بصره و فارس و شيراز و دينور و قم و آبه و رى بسيارند .
و ابو احمد حسين بن موسى ابرش كه معاصر عضد الدوله بود و چهار سال محبوس گرديد و نقابت عراقين داشت نسب را به ابراهيم بن موسى عليه السلام مى رساند ، و بعد از چهار سال از حبس نجات يافت ، به بغداد رفت و بر مسند نقابت و نجابت و اقضى القضاة تكيه داد ، و در سنه چهار صد در بغداد وفات يافت و در جوار جدش حسين بن على عليه السلام مدفون شد .

در حسن حال مرحوم سيد رضى برادر سيد مرتضى طاب ثراهما

و ابو احمد را دو پسر بود يكى ابو الحسن كه سيد رضى الدين معروف است و بنا بر قول صاحب كتاب « عمدة الطالب » چهار سال از برادرش سيد مرتضى طاب ثراه كوچك تر بود و رتبه عالى داشت و كتاب « نهج البلاغه » از مجموعات اوست ۱ . و كتاب « تلخيص البيان » و كتاب « متشابه » و كتاب « مجازات » ۲ و كتاب « خصايص » و كتاب « اخبار قضاة بغداد » و كتاب « ديوان شعر» از اوست . و در علم و تقوا و زهد و ورع در عصر خود عديل و نظير

1.خاتون آبادى در وقايع السنن والاعوام : ۲۴۴ مى گويد : فراغ سيد رضى از جمع كردن نهج البلاغه در رجب چهار صد بوده چنانكه در آخر نسخه معتبرى به نظر مؤلف رسيد .

2.در چاپ سنگى : محازات .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 152074
صفحه از 400
پرینت  ارسال به