چون جعفر حاضر شد گفت : چرا چنين كردى ؟ !
گفت : به واسطه خلاف ادب و دشنامى كه داد . پس حكم كرد سرش را با جسدش در بغداد دفن كردند .
از اين جهت هارون به مسرور خادم گفت : برو و جعفر را به قتل برسان . جعفر سؤال كرد : چرا ؟ ! گفت : به واسطه قتل عبداللّه .
پس نسل برامكه منقطع شد .
جدّ سوّم امامزاده عبداللّه عليه السلام
اما جدّ سوم امامزاده عبداللّه حسن افطس است ۱ . وقتى كه پدرش على بن على بن الحسين وفات كرد وى در رحم مادرش بود ، و مادرش كنيزكى سنديه بود . چون به حدّ بلوغ رسيد محمّد بن عبداللّه محض صاحب نفس زكيّه خروج كرد . رايت زرد محمّد را حسن افطس افراشت ؛ از آنكه بلند بالا بود او را رمح آل ابى طالب مى گفتند .
وقتى كه محمّد بن عبداللّه نزديك مدينه شهيد شد حسن فرار كرد .
زمان ملاقات حضرت صادق عليه السلام با منصور دوانيقى فرمودند : اگر مى خواهى خدمتى به رسول خدا كرده باشى حسن افطس را اذيت مكن و از گناهش بگذر . پس از وى عفو كرد .
و بعضى از اهل حديث آن را از اشرار بنى فاطمه خوانده اند و مى گويند : به حضرت صادق عليه السلام بى ادبى كرد ۲ و حضرت صادق عليه السلام در مرض موت وصيت فرمود هشتاد دينار به حسن افطس بدهند .
سالمه كنيز آن حضرت عرض كرد : حسن افطس قصد قتل شما داشته است و شما انعام مى فرمائيد ؟ !