215
روح و ريحان ج4

و بعضى از خوانندگان بدانند : نسب حسينى بين انساب ممتاز است بلكه موهبتى است روحانيه و فضيلتى است رحمانيه .
و حضرت امامزاده قاضى صابر سيد شريف نسابه حسينى است .
پس التجاء به مزار شريف ايشان و زيارت قبر آن سيد جليل الشان باعث خوشنودى جدّ شهيد سعيدش سيد مظلومان است .
البته بعد از علم به صحت انساب كريمه آن بزرگوار نهايت بى انصافى است و كمال غفلت كه با قدرت و مكنت ترك زيارتش نمايند سيّما كسانى كه در اطراف آن بقعه كريمه و روضه عظيمه متوقف و ساكنند .
و گويا [ چنانچه ] عابرين آن مزار كثير الانوار به فاتحه اى و زيارت مختصرى آن بزرگوار را ياد ننمايند ، و شرفيابى حضورش را از شدّت كبر و غرور ترك كنند ، فيض و بهره و اجر كلى را ترك كرده باشند و از ثواب كثيرى محجوب و ممنوع باشند .
و گويا آن مزار اختصاص به ايشان هم نداشته باشد بلكه جماعتى از سادات نسابه در همان محل مدفون گرديده اند كه يكى از ايشان ابوالفتح ونكى ۱ است ، و محتمل است ابو

1.بر خوانندگان گرامى مخفى نماند جدّ ابوالفتح ونكى با جدّ قاضى صابر ونكى مشترك است ، يعنى ابوالفتح ونكى سيد نصر بن مهدى بن نصر بن مهدى است كه در سال ۴۶۸ متولد شده ، چنانچه در انساب سمعانى ۵/۶۱۶ بدان تصريح شده ، و قاضى صابر نيز بنا بر تصريح مؤلف ابوالقاسم على بن محمد بن نصر بن مهدى است . در اينجا توجه به دو نكته حائز اهميت است : ۱ ـ احتمال مى رود سيد نسابه ونكى همين ابوالفتح باشد نه ابوالقاسم ؛ چرا كه سمعانى نيز فقط در نسبت به « ونك » به ابوالفتح تصريح كرده و نامى از ابوالقاسم نمى برد . ولى اين احتمال بعيد به نظر مى رسد چرا كه ابوالفتح به تصريح سعمانى محدّث بوده و درباره نسابه بودن وى تصريحى نكرده است . امّا عبارت خود مؤلف كه فرموده : جماعتى از سادات نسّابه در همان محلّ مدفونند و از جمله آنها ابوالفتح ونكى را نام برده اين احتمال را قوّت مى بخشد . ۲ ـ نكته مهمتر اين است كه : ابوالفتح ونكى به تصريح سمعانى از علويان زيدى مذهب بوده ، بنا بر اين بعدى ندارد كه ابوالقاسم نيز زيدى بوده است . البته در اين مقام بدنبال اثبات ملازمه نيستيم ولى لااقل احتياج به بررسى و دقتى بيشتر دارد ، و با توجه به اينكه اينها از يك نسل بوده و هر دو از نسّابه مهم آن منطقه بوده اند هم مذهبى آنها نيز بعيد بنظر نمى رسد ، گرچه در رجال ، افراد بسيارى سراغ داريم كه حتى از يك خانواده ـ مثلاً دو برادر ـ مذهب مختلف داشته اند . اينك عبارات سمعانى را كه مطالب گويايى درباره ابوالفتح ونكى دارد نقل كرده و بررسى بيشتر را به نسب دانان مى سپاريم : سمعانى در انساب ۵/۶۱۶ مى گويد : الونكى بفتح الواو والنون وفى آخرها كاف . هذه النسبة الى ونك ، وهى احدى قرى الرى ، اجتزت بها فى خروجى الى القصر الخارج ، منها : السيد ابوالفتح نصر بن المهدى بن نصر بن المهدى بن محمد بن على بن عبداللّه بن عيسى بن احمد بن عيسى بن على بن الحسين بن على بن الحسين بن على بن ابى طالب الحسينى الونكى ، كان علوياً فاضلاً عالماً متميزاً ، حسن المظهر ، زيدى المذهب ، سمع الحديث الكثير من ابى الفضل يحيى بن الحسين العلوى الزيدى المعروف بالكيا الحافظ ، وأبى بكر اسماعيل بن على الخطيب النيسابورى ، وأبى محمد عبدالواحد بن الحسن الصفار الشروطى ، وابى بكر طاهر بن الحسين بن على السمان ، وابى داود سليمان بن داود بن يونس الغزنوى ، و ابى سعد اسماعى بن احد ( ؟ ) الصفار الرازى وغيرهم . وذكر انه سمع ببغداد القاضى ابا يوسف عبدالسلام بن محمد بن يوسف القزوينى ، قرأت على دكانه بباب مصلحكان ، وكان دكانه مجمع الفضلاء ، وكانت ولادته فى شعبان سنة ثمان وستين واربع مائة (۴۶۸) بالرى .


روح و ريحان ج4
214

و بعضى در محضر وى استفاده اين علم را مى كردند ۱ .
و داعى در رساله معهوده اشاره كرده ام و صاحب كتاب مسطور گفته است : وقد رأيته ، وكان جارى فى الرى واستفدت منه هذا العلم ، يعنى : امامزاده قاضى صابر در رى همسايه من بود و من خدمتش حاضر مى شدم و اين علم را از وى استفاده كردم .
و يكى از نسابه رى ابو هاشم مجد الدين است كه باز صاحب كتاب مذكور از مجدالدين نقل كرده است كه گفت : وقد رأيته بالرى وحضرتُ مجلسه وكان يدخل علىَّ ويجرى بيننا مذاكرة في علم الأنساب فى شهور سنة ست وعشرين وخمس مائة ۲ .
و از اين مقالات معلوم است كه مجد الدين نسابه با آنكه نسب را به سيد سجاد عليه السلام مى رساند و در اين فن ماهر بوده است به مقام امامزاده قاضى صابر نمى رسيد .
و ايضاً در آن كتاب است كه مؤلّف آن مى گويد در احوال اسماعيل بن حسن بن زيد بن حسن مجتبى عليه السلام كه ملقّب به جالب الحجاره بود : اگر جالب را به جيم معجمه بخوانيم بنا بر قرائت سيد نسابه ونكى است در رى كه من از خود ايشان شنيدم فرمودند : وكان اسماعيل يحتمل ۳ الاحجار من الجبال ويبنى بها المساجد والقناطر بيده ، فقيل له : جالب الحجارة بالجيم ۴ .
وايضاً در أحوال مجد الدين نوشته است كه گفت : من در شجره سيد قاضى ونكى ديده ام و خوانده ام انساب فلان و فلان را .
و مخفى نماناد كه خليفه معاصر زمان آن بزرگوار مقتفى لأمر اللّه است كه در سال پانصد و پنجاه و پنج هجرى مرد .

1.عبارات مرحوم كجورى در جنة النعيم را دكتر منوچهر ستوده در كتاب جغرافياى تاريخى شميران ۲/۸۶۰ ـ ۸۶۲ نقل كرده است .

2.فهرست منتجب الدين : ۳۵۹ .

3.در مجدى : ينقل . هر دو به يك معناست .

4.المجدى فى انساب الطالبين : ۳۴۶ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 152155
صفحه از 400
پرینت  ارسال به