و يحيى همان است كه در سامره شكايت از كثرت قرض در نزد وصيف ترك نمود و خواهش كرد به مستعين بگويد تا قرض او را بدهد . وى اعتنائى نكرد ، ناچار به كوفه آمد و جمعى را دعوت كرد ، علاوه از [ آن ]هفتاد هزار درهم از بيت المال برآورد و بين لشكريان تقسيم نمود . پس لشكرى انبوه براى دفع و قتل وى فرستادند اگر چه بدواً غالب شد ليكن عاقبت مغلوب و مقتول گرديد ، و سرش را به سامره آوردند و در بغداد آويختند و براى ميلى كه به وى داشتند شيعه هجومى كردند .
و ابوالفرج گفته است : كسانى كه از آل ابى طالب مقتول شدند به مانند وى براى احدى از ايشان مرثيه نگفتند ، و در همان سال داعى اكبر كه حسن بن زيد است خروج فرمود .
پسر ديگر يحيى محمّد است ، پسر ديگرش احمد است و مشهور به محدّث .
جد ششم امامزاده طاهر
جد ششم حضرت امامزاده طاهر ، حسين بن زيد است . مادرش كنيز است .
پدرش كه شهيد شد حسين خردسال بود و حضرت صادق عليه السلام وى را تربيت كرده فرزند خويش خواند . چون بزرگ گرديد اكتساب علم از حضور مهر ظهور آن جناب نمود و دختر محمّد ارقط را كه پسر عبداللّه باهر بن على بن الحسين است به وى تزويج نمودند ، و اوست ذوالدمعه ، وذوالعبره اش [ خواندند ]و جهت اينكه بدين لقب او را ناميدند از آنكه گريه بسيار مى كرد براى شهادت پدر و برادرش ، و مى گفت : هل ترك همالى سروراً يمنعنى عن البكاء ۱ !
و حسين در اين اواخر عمر نابينا گرديد ، و وى را كتب و اخبار بسيار است و در وقعه محمّد صاحب نفس زكيه و برادرش ابراهيم قتيل باخمرى حضور داشت .