225
روح و ريحان ج4

و يحيى همان است كه در سامره شكايت از كثرت قرض در نزد وصيف ترك نمود و خواهش كرد به مستعين بگويد تا قرض او را بدهد . وى اعتنائى نكرد ، ناچار به كوفه آمد و جمعى را دعوت كرد ، علاوه از [ آن ]هفتاد هزار درهم از بيت المال برآورد و بين لشكريان تقسيم نمود . پس لشكرى انبوه براى دفع و قتل وى فرستادند اگر چه بدواً غالب شد ليكن عاقبت مغلوب و مقتول گرديد ، و سرش را به سامره آوردند و در بغداد آويختند و براى ميلى كه به وى داشتند شيعه هجومى كردند .
و ابوالفرج گفته است : كسانى كه از آل ابى طالب مقتول شدند به مانند وى براى احدى از ايشان مرثيه نگفتند ، و در همان سال داعى اكبر كه حسن بن زيد است خروج فرمود .
پسر ديگر يحيى محمّد است ، پسر ديگرش احمد است و مشهور به محدّث .

جد ششم امامزاده طاهر

جد ششم حضرت امامزاده طاهر ، حسين بن زيد است . مادرش كنيز است .
پدرش كه شهيد شد حسين خردسال بود و حضرت صادق عليه السلام وى را تربيت كرده فرزند خويش خواند . چون بزرگ گرديد اكتساب علم از حضور مهر ظهور آن جناب نمود و دختر محمّد ارقط را كه پسر عبداللّه باهر بن على بن الحسين است به وى تزويج نمودند ، و اوست ذوالدمعه ، وذوالعبره اش [ خواندند ]و جهت اينكه بدين لقب او را ناميدند از آنكه گريه بسيار مى كرد براى شهادت پدر و برادرش ، و مى گفت : هل ترك همالى سروراً يمنعنى عن البكاء ۱ !
و حسين در اين اواخر عمر نابينا گرديد ، و وى را كتب و اخبار بسيار است و در وقعه محمّد صاحب نفس زكيه و برادرش ابراهيم قتيل باخمرى حضور داشت .

1.در مقاتل الطالبيين : ۲۵۷ مى گويد : حدثنا يحيى بن الحسين بن زيد ، قال : قالت أمّى لأبى : ما اكثر بكاءك ! فقال : وهل ترك السهمان والنار سروراً يمنعنى من البكاء ، تعنى السهمين الذين قتل بهما ابوه زيد واخوه يحيى .


روح و ريحان ج4
224

پنجم : على بن عيسى است مكنى به أبو الحسن ، بنو الخطيب از عقب وى اند كه در مقابر قريش مدفونند .
ششم : حسين احول است .

جد پنجم امامزاده طاهر

جد پنجم امامزاده طاهر يحيى بن حسين است ، و وى مصاحب حضرت امام موسى كاظم عليه السلام بود .
و گفته اند : بعد از آن بزرگوار توقف نمود و به سائرين از ائمه قائل و معتقد نگرديد . و مادرش خديجه دختر عمر اشرف بن على بن الحسين عليهماالسلاماست .
و يحيى را دو برادر است : عبداللّه بن حسين و قاسم بن حسين . و وى را شش پسر است :
اول : قاسم بن يحيى است .
و ابو جعفر نسابه [ گفته ] است كه : فُرعُل به ضم فاء و عين از اعقاب اوست .
دوم : محمّد بن يحيى قاضى است ، و اعقاب وى بسيار است و نقابت و امارت حاج در احفاد وى وافر است .
سوم : حسين بن يحيى زاهد است .
چهارم : حمزة بن يحيى است ، و محمّد اسود شاعر منسوب به اوست .
پنجم : يحيى بن يحيى است و از وى اعقاب بسيارند : جعفر بن يحيى ، قاسم بن يحيى ، ابراهيم بن يحيى ، موسى بن يحيى ، حسن بن يحيى ، طاهر بن يحيى ، عباس بن يحيى ، حسين بن يحيى ، على بن يحيى .
ششم : عمر بن يحيى است ، و پسر عمر بن يحيى گويا از ائمه زيديّه بوده است ؛ از آنكه در سال دويست و پنجاه هجرى بر مستعين باللّه خروج كرد ، و اسم وى يحيى بن عمر بن يحيى است .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 152171
صفحه از 400
پرینت  ارسال به