27
روح و ريحان ج4

عجب است از جماعتى كه جز عمامه و عبا بهره اى از علم ندارند و مسائل دينيه خودشان را نمى دانند به محض نسبت كفايت نمى كند اگر در دنيا به نحوى كه مرضىّ توست در آخرت به رضاى حضرت عبدالعظيم خواهد گذشت .
وَيلٌ لِمَن شُفَعاؤُه خصماؤُه ۱
واى بر حالت بنده و خادمى كه آقا و مخدومش خصمش شود ، پس آداب ورود و دخول را بايد از شماها بياموزيم و تقديم حضور مهر ظهور حضرت عبدالعظيم به توسّط شماها بايد بشود و اگر زحمات و خدمات ماها زائرين را اعتنائى نكنند به جهت شماها بايد قبول گردد ، اما رؤساء كه محترمند خدمت مخصوصى دارند چون عامّه ناس را از لقاء ايشان بهره اى نيست ؛ از آنكه غالباً معاشر و مصاحب با خواص ساكنين آن بقعه و اهل طهرانند .
پس منظور نظر عوام و خواص در هر حال چه اوقات زيارت مخصوصه و چه ايّام ديگر شماها هستيد ، وضع ادب را خوشتر از اين وضع بايد اخذ و كسب كرده بياموزيد ماها نادان را ، تا هر قدر بد بيائيم همان قدر خوش برويم ، تا صدق كند ماها زائريم ، و حالت ذهاب ماها غير از اياب بوده باشد ، و رغبت و شوق زائرين هم از ملاقات شماها بيشتر شود .
پس لغو گفتن و بسيار خنديدن و بدون جهت در حرم محترم دويدن و دست از عبا و آستين بيرون نياوردن ۲ و پشت به ضريح مطهر دادن و با نسوان و اهل دهات گفتگوهاى بى قاعده داشتن و آوازهاى دور از ادب برآوردن و زيارت نامه هاى غلط حفظ كردن و به

1.مسعود بن عبداللّه قاينى ـ چنانچه در مناقب ابن شهر آشوب ۳/۱۰۸ آمده ـ مى گويد : لابد أن ترد القيامة فاطموقميصها بدم الحسين ملطخ ويل لمن شفعاؤه خصماؤهوالصور فى يوم القيامة ينفخ نيز بنگريد به : نور العين : ۸۳ ، البداية والنهاية ۱۳/۲۲۷ .

2.در چاپ سنگى : نياوردند .


روح و ريحان ج4
26

زائرين مهمانان اين خانه اند امام عليه السلام ايشان را به سوى اين مزار و خانه دعوت كرده است ، اگر چه داعى اوامر امام عليه السلام است ليكن مضيف و ميزبان حضرت عبدالعظيم عليه السلام است ، بر ميزبان لازم است اكرام مهمان بكند . شماها كه مأموريت به تعمير و اصلاح اين خانه داريد همين طور مأموريت شماست كه تعمير قلوب اين مهمانهاى عزيز ژوليده غبار آلوده سيّما فقراء و ضعفاء ايشان كه از بلاد بعيده مى آيند بنمائيد نه آنكه تحميلات شما كلفت باشد و موجب ازدياد خستگى بدن ايشان شود و داخل در عنوان شرار خدام خودتان را محسوب بداريد ، آخر مزار بقاع عاليه ديگر و خدّام سكنه آنها را ببينيد و پند گيريد . گويا در اين دعوى خود صادق باشم ، اشهد باللّه وكفى باللّه شهيداً .
خدّام آستان حضرت عبدالعظيم و حضرت معصومه را بر تمام خدام اعتاب شريفه عرب و عجم ترجيح توان داد از آنكه ايشان را غناء خاصى است و همّت مخصوصى ، مانند خدمه ديگر چشمشان به سيم و زر نيست ، و خداوند هم از بركات اين روضات عاليات مرحمتى ديگر به ايشان دارد .
بلى ، جهال ايشان قدرى از جهل خود بسايند و در مدرسه جديده باطلاب و علماء محشور شوند و بر مراتب علميه خودشان بيفزايند ، آن وقت قدر خدمتگذارى خود را مى دانند ، چون آگاه شدند آن وقت التزام حضور سيد و مولاى ايشان در ذائقه جانشان احلى من العسل و السكّر مى شود .

عرض دعاگو خدمت خادمان حرم است سيّما سادات از ايشان

مى خواهم عرض كنم : اين آدابى كه داعى براى زائر ظاهراً و باطناً نقل كرد بايد در خدّام عرش بنيان حضرت عبدالعظيم موجود باشد تا افعال ايشان زائرين را متذكر نمايد . البته افعال حسنه خادمين از بنى فاطمه و علماء از ايشان براى هر زائر و مجاور حجّت است و تمام آنها در تماميّت انسان است ، و معنى انسانيت علم است و عمل .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 152062
صفحه از 400
پرینت  ارسال به