263
روح و ريحان ج4

و داعى از مراحم ۱ بى پايان آن سيد ذوالشأن كمال تشكر و تذكر دارم ؛ از آنكه در تشويق و ترويج دعاگوى در اوايل حال كه نهايت تشتّت و اختلال داشت به اعلى درجه بزرگوارى همت گماشت ، و سابقه محبت با مرحوم مغفور والد ماجد ـ أعلى اللّه مقامه ـ را به طريق استصحاب جارى فرمود . خدايش عمر فراوان و جزاى بى پايان دهد !
على العجالة اقوى دليل بر علوّ همت اين سيد جليل آن است : جناب امام جمعه كه ثمره واحده از شجره طيبه امامت بود در كنف حمايت خويش از خردسالى حضانت كرده چون به مقام رشد و مرتبه بلوغ رسيد با طيب نفس و شوق مفرط و سعى وافر حق امامت كه از برادر بزرگوارش بود حق فرزند والا تبارش دانست . پس از خواهش و تمناى اركان دولت و اعيان ملت و اجتماع عام آن مقتدى الانام اقتداء كرده لوازم و مقتضيات اقامه جماعت و امامت را تفويض نمود ، و تاكنون به نحوى اين دو بزرگوار مرتبط و متحدند كه گويا اين منصب امامت نيابتى است از ايشان نه حقّ موروثى والد ماجدشان ، وليكن امامت امام جمعه اصفهان در اين اوقات به عكس اين عنوان است و آن اختلاف بر صدق مدعى به داعى اقوى شاهد و برهان ، اطال اللّه بقاءَهما و اجرى أَلْسِنَةَ المخلصين بثنائِهما .
پس داعى صميمى كه در ارادت اين خانواده صافى ضمير است شأن نزول اين بيت را در حق اين سلسله جليله مى داند :

بس تجربه كرديم در اين دير مكافاتبا آل على هر كه درافتاد برافتاد
و قال اللّه تعالى : « وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكاً وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى »۲ .

1.در چاپ سنگى : مزاحم .

2.طه : ۱۲۴ .


روح و ريحان ج4
262

مجلس عزا براى مرحوم آقا در آن حدود نقل داشت .
بحمد اللّه تعالى آثار مزار آن مرحوم كه قريب به دروازه جديده حضرت عبدالعظيم است با بقاع عاليه علماء و مؤمنين ، حكايت از جلالت قدر آن مرحوم مى نمايد تا آيندگان ببينند و ثمرات علم و عمل را بعد از موت مشاهده نمايند ، و اين تعظيم و بناء قبه عظيمه و آثار جديده نبوده است مگر از حسن فطرى مرحوم آقا طاب ثراه .
بلى بعد از آن مرحوم جناب سيد جليل نبيل جميل ، منبع الفضل والكمال ، و مجمع السعادة و الاقبال ، الحاوى لأصناف التحقيقات والافادات ، وصاحب مكارم ۱ الاخلاق و محاسن العادات ، ناهج المناهج السوية ، بالغ المقاصد العلية ، مهذب المعالم الدينية ، ملاذ الانام ، مرجع الفضلاء الاعلام ، آقاى حقيقى ، آقا ميرزا مرتضى مشهور به صدر العلماء مقتداى امامت مسجد شاه گرديدند و منصب امام جمعه به خواهش دولت واگذار به ايشان گرديد .
پس اين بزرگوار بعد از رحلت مرحوم آقا به وضع خوشى سلوك فرمودند و در اين طريقه و وتيره مشى نمودند . رؤساء دولت و رؤوس ملت از حسن طريقه ايشان حيران ماندند و باعث خلوص ارادتشان گرديد ، حتّى در دول و امم خارجه حسن سياسات حضرت ايشان را كه راجع به دين و دنيا بود سفراء و وكلاء ، اعلام و اخبار مى دادند به نحوى كه رياست كليه و مرجعيت تامه و رسيدگى به امور خاصه و عامه منحصر به وجود شريف ايشان گرديد .
الحق كما كان فعلاً و قولاً ، علماً و عملاً ، حلماً وخلقاً ، اقتداءً واقتفاءً به اجداد طاهرين و آباء مطهرين خود نمود كه مردم اين بلد را شيفته و فريفته كرد ،و يوماً فيوماً روح پرفتوح آن مرحوم مصطفوى نسبت را ، اين سيد مرتضوى حسب ، حيات دائمه جديده مى داد . گويا روز اين دو بزرگوار مانند وجود لطيفشان اتحاد و معيت داشته .

1.در چاپ سنگى : المكارم .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 154213
صفحه از 400
پرینت  ارسال به