بين علماء الاصحاب بلقبَيْه المعروفين لكفى فى هذا الباب ۱ .
پس بنا بر اين دو لقب كه معروف در السنه و افواه عجم و عرب است علوّ رتبه و سموّ مقام آن بزرگوار ـ كه شيخ الفقهاء العظام است ـ معلوم مى شود ، و آنچه از ناحيه مقدسه و حضرت قدسيه بيرون آمد كه امام عصر عليه السلام فرمود : « انّه فقيه خيّر مبارك ينفع اللّه به » كفايت است در توثيق او .
حال بنگر چگونه آثار و بركات از مؤلّفات و مصنّفات آن شيخ جليل شامل احوال خاص و عام گرديده كه يكى از آن تأليفات « من لا يحضره الفقيه » است كه منظور نظر اساتيد و اساطين فقهاء عظام و مشايخ والا مقام و يكى از كتب اربعه علماء اسلام است كه در اصول و فروع اين مذهب رجوع و توجه و نظرشان به آن كتاب مستطاب است .
كتابها و مصنفات مرحوم صدوق و جهت تسميه به آن لقب است
و آن مرحوم را صدوق ناميدند از آنكه هر آنچه در دواوين مبوّبه خويش از امامين همامين صادقين عليهماالسلام نقل و روايت فرمود همانا از طريق صدق و ثواب بود ، و فهم وى از معانى و حقايق الفاظ عذبه و اقوال مليحه ايشان خطاء نرفت ، از آن جمله براى تزيين كتاب ، اسامى مباركه بعضى از آن كتابها را ياد مى نمايد :
كتاب « توحيد » ، كتاب « نبوت » ، كتاب « اثبات الوصية » ، كتاب « مدينة العلم » ، كتاب « علل الشّرايع » ، كتاب « ثواب الاعمال » ، كتاب « عقاب الاعمال » ، كتاب « مقنع » ، در فقه كتاب « اوامر » ، كتاب « نواهى » ، كتاب « آداب المسافر در حج » ، كتاب « اركان اسلام » ، كتاب « زيارات قبور ائمه » ، كتاب « صفة الشيعه » ، كتاب « جامع الرضا » ، كتاب « تحريم الفقاع » ، كتاب « سلطان » ، كتاب « مصارفة ۲ الاخوان » ، كتاب « فضايل جعفر طيّار » ، كتاب « فضايل العلوم » ، فى عبدالمطلب و عبداللّه و ابيطالب كتاب « هداية » ، و كتاب « ضيافة » .