275
روح و ريحان ج4

من از جد وى محمد بن احمد بن على ـ قدس اللّه روحه ـ بسيار وصف مى كرد ، و از فضل و علم و زهد و عبادت وى بيان مى فرمود .
خلاصه صدوق فرمود : بسيار تشكر از لقاء و اخاء وى نموده ، بعد فرمود كه : روزى ابو سعيد نقل كرد : در بخارا يكى از بزرگان فلاسفه و منطقيين ۱ در امر حضرت حجة اللّه و طول غيبت و انقطاع اخبار آن بزرگوار قدرى مرا به حيرت انداخت . پس اخبارى كه رافع شكوك و قامع شبهه بود در غيبت حضرت خاتم الأوصياء ذكر نمودم . از براى وى تسكين حاصل شد ، خواهش كرد در اين باب كتابى تصنيف نمايم ، براى اجابت وى با كمال اطاعت قبول كرده وعده دادم : اگر خداوند مرا روزى كرد عود را به مستقر و وطن خود در رى خواهم نوشت .

خواب ديدن مرحوم صدوق حضرت حجة اللّه اعظم را در اطراف مكه معظّمه

شبى تفكر مى نمودم در اينكه فرزندان من بعد از من چه خواهند كرد و چه بر ايشان خواهد رسيد . خواب مرا ربود ، در عالم رؤيا ديدم در اطراف مكّه طواف مى كنم و من در طواف هفتم حجر الاسود را استلام مى نمايم و مى گويم : امانتى ادّيتُها وميثاقي تعاهدته لتَشهد لى بالموافاة ۲ .
آنگاه آقاى من صاحب الزّمان عليه السلام را زيارت كردم كه به در خانه كعبه ايستاده است . نزديك آن بزرگوار آمدم و سلام كردم . جواب داده فرمودند : چرا كتابى در غيبت نمى نويسى تا كفايت كند آنچه قصد توست ؟
عرض كردم : يا بن رسول اللّه ! كتابى در غيبت نوشته ام .
فرمود : به اين قسم نمى گويم ، بلكه امر مى نمايم كتابى در غيبات انبياء بنويس .

1.در چاپ سنگى : منطقين .

2.اكمال الدين : ۳ .


روح و ريحان ج4
274

و كتاب مبسوطى است « مصابيح » نام دارد و پانزده مصباح است ، از هر مصباحى اخبارى كه مروى در حق يك يك از معصومين است و از ايشان روايت شده نقل فرمود ، مصباح پانزدهم در احوال كسانى است كه براى ايشان توقيعات بيرون آمده است .
و همچنين است چهارده كتاب در « زهد » چهارده نفر از معصومين على حده جمع نموده است .
و همچنين براى هر يك از ابواب فقه از باب طهارت تا باب ديات كتابهاى مبسوط نوشته .
و مصنفات ديگر بدين اسامى نيز در كتب رجال مذكور است : كتاب « حذو النعل بالنّعل » ، كتاب « سر المكتوم الى الوقت المعلوم » ، كتاب « مختار بن ابى عبيده » ، كتاب « المعرفه برجال البرقى » ، كتاب « مصباح المُصلّى » ، كتاب « تفسير فى اهل البيت » ، و « كتاب فى ذكر ما جرى بينه وبين ركن الدوله عليه الرّحمه » ، و« كتاب فى الغيبة الى اهل الرّى والمقيمين بها » ، و كتاب « في اخبار عبدالعظيم » عليه السلام والتكريم .
و كتاب « اكمال الدين » را به امر و فرمان لازم الاذعان حضرت امام عصر ـ ارواحنا له الفداء ـ نوشت چنانكه دراول كتاب « اكمال الدين » ۱ مى فرمايد : بعد از آنكه به نيشابور وارد شدم يافتم بسيار اهالى شيعه را كه در غيبت امام قائم مستور به شبهه افتادند و عدول از طريق حق كردند ، و به آراء فاسده و مقائيس كاسده از جاده صواب خارج شدند . پس در ارشاد ايشان جدّ و جهد بى پايان كردم به اخبارى كه از نبى و ائمه طاهره ـ صلوات اللّه عليهم ـ وارد شده بود ، تا آنكه به شهر قم آمدم .
شخصى از بخارا كه صاحب علم و فضل و نباهت بود وارد شد بر ما و آن شخص ابوسعيد محمد بن حسن بن محمد بن على بن احمد بن على صلت قمى است ، بسيار من مشتاق ملاقات وى بوده ام به جهت آنكه سديد الرّأى بود و استقامت طريق داشت ، و پدر

1.اكمال الدين : ۲ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 152124
صفحه از 400
پرینت  ارسال به