297
روح و ريحان ج4

ششم و هفتم : در شرح حال كسائى قارى كه در رى وفات كرد با محمد بن حسن شيبانى

از كسانى كه در رى مدفون شده است ابوالحسن على بن حمزه كسائى كوفى است .
شيخ طبرسى فرمود : قرآن را بر ابان بن ثعلب خواند و معروف است در قرائت اعلم و در نحو اوحد بلكه امام اهل عصر خود گرديد ، در كرسى به جهت اجتماع مردم برمى آمد و بسيار صدق لهجه داشت .
و ابن خلكان نوشته است : چون با كساء مُحرِم شد او را كسائى ناميدند .
و مرحوم سيد نعمت اللّه جزائرى فرمود : چون كسائى به محضر حمزه كوفى قارى حاضر مى شد وخود را به كساء مى پيچيد و در خطابات و معضلات اشاره به وى مى كرد لهذا كسائى او را خواندند ۱ .
و عجب است كه اصل وى از عجم است و از اولاد فرس و ساكن كوفه ، شايد از اين جهت مرگش در خاك عجم روزى شد .
و عجب تر آن است كه كسائى علم نحو را در بزرگى اخذ كرد چنانكه سيّد طاب ثراه از فراء نقل كرده است : روزى كسائى پياده راه رفت خسته شد ، آمد نزديك حلقه اى نشست تا استراحت نمايد . پس گفت : « عيّيت » ـ به تشديد ـ يعنى : خسته شدم . پس اهل آن حلقه كه اهل فضل بودند گفتند : با ما منشين برو لحن خودت را صحيح كن .
پرسيد : در اين محل چه گويم ؟
گفتند : بگو : « اعييت » ، و اين لفظ متكلّم از باب افعال وضع و استعمالش براى خستگى از راه رفتن است ، اما به تخفيف يعنى : عييت در مقامى است كه انسان چاره اش در امرى

1.بحر العلوم در الفوائد الرجالية ۳/۱۵۶ مى گويد : اخذ القراءة عن حمزة بن حبيب الزيات و جاء اليه وهو ملتف بكساء . فقال حمزة : من يقرأ ؟ فقيل : الكسائى . فبقى علماً له . وقيل : بل احرم فى كساء فنسب اليه ، وقيل : غير ذلك .


روح و ريحان ج4
296

« حكومات » و كتاب « ايمان » و « نذور » و كتاب « كفارات » و كتاب « صيد و ذبايح » و كتاب « اطعمه واشربه » و كتاب « ذى ومروة و تجمل » و كتاب « دواجن و رواجن » و كتاب « وقوف و صدقات » و كتاب « وصايا » و كتاب « مواويث » و كتاب « روضه » ، و آن آخر كتابهاى كلينى عليه الرّحمة است .
و كتاب ديگر بر « ردّ قرامطه » و كتاب « تعبير رؤيا » و كتاب « رجال» و كتاب « رسائل الائمه » و كتابى در اشعارى كه براى ائمه طاهرين عليهم السلام شعراء گفته اند .
خلاصه چنانكه صدوق طاب ثراه اشهر است بين مسلمين و اهل ايمان از پدرش على بن الحسين قمى با جلالت قدرى كه آن مرحوم داشت ـ كه جملتى از آن مذكور شد ـ همين طور محمد بن يعقوب كلينى رازى است بين كافّه اهل اسلام و فقهاء عظام ، با علوّ رتبت و جلالت مقام [ كه ] داشت خداوند عطوف بواسطه اين بزرگواران بر تمام علماء اسلام از اوّلين و آخرين متقدمين و متأخّرين منّت گذارد ، و بعد از ائمه هدى به اين بزرگواران و امثال ايشان سائرين از علماء را فضل و علم برترى داده كه يك نفر ايشان بحمد اللّه تعالى از اهل قم است و توطّن در رى گرفت و مدفنش نيز در رى است ، و ديگرى از اهل رى و توقّفش در رى گرديد امّا پدر بزرگوارش به جاى وى مدفون است رحمة اللّه عليهم اجمعين .
و عجب دارم ـ بنا بر اقوال سابقه كه در بناء رى جملتى شرح داديم و بزرگىِ آن را ذكر نموديم ـ كه وقتى مساكن حنفى و شافعى و شيعى بوده است و طايفه حنفى و شافعى بسيار بودند و شيعه بسيار كم ، مع هذا قبرى از علماء ايشان در رى پيدا نيست و ذكرى از آنها نيست و معلوم نشده است تاكنون قبور علماء عامه در رى باشد . بلى كسى كه در رى مدفون شد كسائى نحوى است اما قبر او معين نيست در كجاست .
خوب است احوال او را مجملاً در عنوان على حده بنويسم .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 152044
صفحه از 400
پرینت  ارسال به