ششم و هفتم : در شرح حال كسائى قارى كه در رى وفات كرد با محمد بن حسن شيبانى
از كسانى كه در رى مدفون شده است ابوالحسن على بن حمزه كسائى كوفى است .
شيخ طبرسى فرمود : قرآن را بر ابان بن ثعلب خواند و معروف است در قرائت اعلم و در نحو اوحد بلكه امام اهل عصر خود گرديد ، در كرسى به جهت اجتماع مردم برمى آمد و بسيار صدق لهجه داشت .
و ابن خلكان نوشته است : چون با كساء مُحرِم شد او را كسائى ناميدند .
و مرحوم سيد نعمت اللّه جزائرى فرمود : چون كسائى به محضر حمزه كوفى قارى حاضر مى شد وخود را به كساء مى پيچيد و در خطابات و معضلات اشاره به وى مى كرد لهذا كسائى او را خواندند ۱ .
و عجب است كه اصل وى از عجم است و از اولاد فرس و ساكن كوفه ، شايد از اين جهت مرگش در خاك عجم روزى شد .
و عجب تر آن است كه كسائى علم نحو را در بزرگى اخذ كرد چنانكه سيّد طاب ثراه از فراء نقل كرده است : روزى كسائى پياده راه رفت خسته شد ، آمد نزديك حلقه اى نشست تا استراحت نمايد . پس گفت : « عيّيت » ـ به تشديد ـ يعنى : خسته شدم . پس اهل آن حلقه كه اهل فضل بودند گفتند : با ما منشين برو لحن خودت را صحيح كن .
پرسيد : در اين محل چه گويم ؟
گفتند : بگو : « اعييت » ، و اين لفظ متكلّم از باب افعال وضع و استعمالش براى خستگى از راه رفتن است ، اما به تخفيف يعنى : عييت در مقامى است كه انسان چاره اش در امرى