303
روح و ريحان ج4

عاقبت از وباء عام در سلخ شهر ذيقعدة الحرام در روز يكشنبه ۱ قريب به ظهر در تاريخ دويست و هفتاد و هشت به رحمت ايزدى واصل شد ، و پنجاه و پنج سال از عمرش گذشت و در ايوان شمالى در جوار قبر مرحوم آقا طاب ثراه مدفون گرديد ۲ .
و جز اين مستمند سه فرزند ارجمند از ذكور بقيّت نهاد .
و ظاهراً داعى در تربيت اخوان و خدمتگزارى ايشان كوتاهى نكرده باشد و تقويت كامل در تحصيل كمال ايشان نمود ، و بر اين دعوى خداوند تعالى گواه است ، وليكن برادر كوچكتر از من كه در مراتب فضل و ادب و فقه و اصول و شعر و خطابت و زهد و ورع بزرگوارى ديگر داشت ، فراق پدر را از نظر فراموش كرده داغ سختى بر دلم گذاشت . بعد از امراض مزمنه اين بنده را لايق خدمت و مصاحب خود نديد و از دنيا عزيمت گزيد و چشم از عيال و فرزندان خود پوشيد تن را مجاور وادى السلام و جان را به اعلى ذروه جنان مقام داد .
و عجب است اين جوان ناكام در اين حداثت سن و ريعان شباب در مقبره وادى السّلام نجف بين مقبره مرحومه والده و همشيره ام قبرى خود حفر نمود ، در آن سنگى نصب كرد و نوشت : هذا قبر عبداللّه سيموت ان شاء اللّه ، جعفر بن محمّد اسماعيل .
و وفاتش در شب اوّل ماه مبارك رمضان هزار و دويست و نود و پنج بود در طهران ،

1.حبيب آبادى در مكارم الآثار ۶/۲۲۰۷ مى گويد : روز وفات او يك شنبه سلخ ذى القعده منافات دارد با اين كه ما آنفاً نوشتيم : آدينه بيستم ماه رمضان بوده ، چه رمضان و شوال هر دو را تمام يا ناقص و چه يكى را تمام و يكى را ناقص بگيريم ، و غره ذى الحجه آن سال نيز جمعه بوده ، و آن با بيستم ماه رمضان آدينه بودن منقول از تقويم آن سال است گرچه خود آنرا نديده ايم ، لكن درست مى شود كه ماه رمضان و شوال تمام و ذى القعده غره اش پنج شنبه و ناقص و غره ذى الحجه جمعه باشد . و سلخ ذى القعده يك شنبه بودن راخود در جنة النعيم چنان كه نوشتيم ديده ايم و فعلاً نيز حاضر و در نظر است ، و بهر حال اين تطبيق روز هفته و ماه اشتباه است .

2.مخفى نماند حالت مرحوم والد مؤلّف و جامع اين اوراق در احوال علماء معاصرين بايد خوانده شود . ( حاشيه مؤلف رحمه اللّه ) . بنگريد به : مكارم الآثار ۶/۲۲۰۶ ـ ۲۲۰۷ ، بيشتر مطالب را از جنة النعيم گرفته است .


روح و ريحان ج4
302

اطهار عليهم السلام تبحّر خاصى به هم رسانيد .
با مرحوم رضوان مكان حاجى شريعتمدار استرآبادى انس و الفت مخصوصى داشت . مراوده علماء و توجّه قلبى مردم آن مرحوم را به محله عربها كه قريب به ارك سلطانى است كشانيد ، و مسجدى بنا شده امامت آن محل مفوض به ايشان گرديد .
و مدرس ايشان هم در مدرسه مشهوره به صدر متصل به مسجد شاه بود .
پس مرحوم والده را كه از اهل كلارستاق بود خواست ، و همانا در تمام زندگانيش بر امّت واحده مبعوث گشت و ديگر زنى نگرفت .
و در روز جمعه نهم ماه صفر المظفر به مورّخه هزار و دويست و پنجاه و پنج اين بنده متهوّر در بحور خطيئات و معترف به اسائه و مقرّ به جرم و اسير ذنب و مرتهِن به عمل و مُسوِّفِ توبه و هيكل هواء و مُنغَمِر در لذات نفس ، ليت شعرى للشقاء ولدتنى امّى ، ليت لم تلدنى گويان متولد گرديد .
پس از چندى به عتبات عاليات مشرف شد و خدمت مرحوم شيخ الفقهاء شيخ محمّد حسن طاب ثراه تلمّذ فرمود ، و چندى هم خدمت مرحوم خاتم المجتهدين شيخ مرتضى اعلى اللّه مقامه شرفياب گرديد ، و تمام « رسائل فقه » را از طهارت الى الديات كه اكنون به خط شريف آن مرحوم موجود است به طريق استدلال و استفاده مرقوم نمود ، و اجازات عديده كه بر اجتهاد و فقاهت ايشان مشايخ اجازه داده اند نيز حاضر دارم .
پس از مراجعت از عتبه علويّه مرتضويّه به طهران آمد و مرجع احكام و مصدر امور شرعيّه گشت ، با ابناء دنيا آميزش نگرفت و قناعت پيشه اش شد ، جامه فقر از خود نيفكند و در قضاء حوائج مهمّه اهتمامى داشت ، عسرت و تنگدستى را شعار خود كرد ، و زحمات كثيره در تربيت اين بنده كشيد كه شرح آن را در رساله على حده كه روزنامه عمر اين گناه كار است ضبط كرده ام .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 154212
صفحه از 400
پرینت  ارسال به