327
روح و ريحان ج4

والحاوى الفنون ۱ العقليّة والنقلية ، الرافع لاعلام الايمان ، والمقنّن لقوانين العلم والاجتهاد فى محروسة الايران ۲ ، المولى الامجد ، والمجتهد الاوحد ، الحاج ميرزا محمّد الاندرمانى الطّهرانى الرّازى ، اعلى اللّه مكانه ورفع اللّه بنيانه ۳ .
هفتاد سال آن بزرگوار زندگانى فرمود و بين بندگان خدا بدون اغراض نفسانيّه به نشر احكام الهيّه و سنن مليّه نبويّه اشتغال داشت ، با آنكه معصوم نبود خطائى از آن مرحوم ديده نشد ، و بر محاكمات شرعيّه اهل طهران نعم الحكم بود . مخالف و مؤالف وجودش را مغتنم مى دانستند ، و بر فوتش هر يك از اعيان ملّت و اركان دولت مدموع الناظر ومكدّر الخاطر گرديدند .
اكنون در مشهد غروى مجاور مرحوم حاجى سابق الذكر مدفون است ، و مقبره اى در همان حجره دارد .
و فرزند ارجمندش در طهران با كمال ورع و صلاح اقتداء و اقتفاء به آداب آن مرحوم مى نمايند .

بلى اين بود عادت سراى سپنجكه بود راحتش قرين با رنج
نيست بى انتقال اقبالشزود تغيير يابد احوالش

السادسة : شرح حال مرحوم شيخ عبدالحسين طهرانى

مرحوم مغفور اجلّ ، المطاع فى كلّ الدول ، مروّج الاحكام ، و شيخ فقهاء الاسلام ، عماد الملة والدّين ، فخر العلماء والمجتهدين ، الذى قيل فى حقّه :
فى النشأتين له۴المهّنا والهَنانيلالمنى والفوز بالآمال۵
رئيس الائمة العراقين الشيخ عبدالحسين الطهرانى الرازى عليه رحمة اللّه ما اظلّت الخضراء وما اقلت [ الغبراء ] وامطرت سماء العلم على رؤوس العلماء ۶ .
عجب است كه آن مرحوم با استغراق در تدريس علوم در انجاح و انجام مهامّ دولت ناصريّه رغبتى تمام و شوقى مالا كلام داشت ، و در بناء عمارات مراقد شريفه ائمه طاهرين عليهم السلام به نحوى مبادرت فرمود كه اين دولت ابد مدت را مُحرِّك و مُهيّج شد كه بر تمام مصارف لازمه اعتاب عاليه وى را مباشر[ت ]نمودند و در تمام اعوام و شهور قريب يك كرور از خزانه عامره بهيّه انفاذ حضورش نمودند .
پس از توجّهات آن وجود كثير البركات اين قباب عاليه و تعميرات رفيعه باقيات خيريّه است بر پاى كه تاكنون اهالى عراقين دعاء وجود اقدس همايون شاهنشاهى را فرض عين دانسته اند ، و مدرسه اى كه در طهران است با مسجد متصل به آن محاذات ۷ امامزاده جليل الشان سيّد ولى از وجوه بِرّيّه اى است كه بر حسب وصيت از اولياء دولت به يد كريمه و اطّلاع ايشان ساخته شده است چه قدر متانت بنيان و رزانت اركان دارد ، و به چه قسم به حسن اسلوب و طرز محبوب بنا شده است كه از تمام مدارس اين شهر امتياز دارد ، و از نيّت حسنه ايشان تا اين زمان علماء و فضلاء مشغول به تحصيل علمند .
و از وقتى كه آن مدرسه و مسجد را بنا فرمودند توليت و رسيدگى به امور لازمه را با امامت مستقله تفويض و واگذار فرمودند به برادر بزرگوار خود جناب مستطاب ، عالم فاضل ، و مدقق كامل ، ملاذ الايتام و الارملة ، الاعزّ الامجد ، الاخ المواسى لاخيه ، المؤيَّد

1.در چاپ سنگى : لفنون .

2.كذا .

3.بنگريد به : طرائف المقال ۱/۴۳ .

4.در اصل شعر : لك .

5.بيت را مجلسى در بحار الانوار ۱۰۲/۶ نقل كرده ، بيت پيشين آن چنين است : احييتنا بثنائك السلسالفاذهب بنعماها رخىّ البال

6.بنگريد به : طرائف المقال ۱/۴۹ .

7.در چاپ سنگى : محازات .


روح و ريحان ج4
326

و مسجد چهل ستون مسجد جامع طهران از بناهاى باقيه آن مرحوم جليل الشأن است .
و اكنون اخلاف و اعقاب ايشان كه از اتقياء و صلحاء زمانند در آن مسجد اقامه جماعت مى نمايند ، و مردم اين شهر وثوق و اعتماد مخصوصى دارند ، زاد اللّه نظراءَهُم .
و عمر شريف وى از شصت افزون شد ۱ ، و عاقبت توفيق رفيق شده به استدعاى رجال دولت از طهران نهضت فرمودند ، و به بلده قم ـ صانها[ اللّه ]عن التّصادم ـ رحل اقامت كردند .
پس به عزم زيارت اعتات عاليه نيز حركت نمودند و در نجف اشرف ـ على ساكنها آلاف التحف ـ رحلت فرمودند .
نعم ما قال ابو نواس شاعر :

الا يابن الذين فَنَوا وماتوااما واللّه ما ماتوا لتبقى۲
و مرحوم شيخ الفقهاء والمجتهدين شيخ محمد حسن ۳ ـ اعلى اللّه مقامه ـ با تمام مجتهدين و معتكفين عتبه علويّه بر آن مرحوم نماز گزاردند ، و در حجره اى از حجرات بالاى سر صحن شريف مدفون گرديد .
و داعى كراراً به مزار ايشان فاتحه خوانده ام . بلى :

به گلزار گيتى درختى نرستكه ماند از جفاى تبر زن درست

الخامسة : در حال مرحوم حاج ملاّ ميرزا محمّد اندرمانى طهرانى

مرحوم مبرور وحيد العصر وفريد الدهر ، الجامع للكمالات ۴ الصوريّة والمعنوية

1.در مكتبة العلامة الحلى : ۱۵۹ سال وفات وى ۱۲۶۳ درج شده است، نام پدر ميرزا مسيح ، محمد سعيد بوده است .

2.بدين شعر ابو نواس در فيض القدير ۲/۱۰۹ نيز استشهاد شده است .

3.ظاهراً مراد شيخ محمد حسن نجفى ابن شيخ باقر و صاحب جواهر الكلام است . شرح حال وى را در روضات الجنات ۲/۳۰۴ ـ ۳۰۶ ش ۲۰۶ بخوانيد .

4.در چاپ سنگى : لكمالات .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 152131
صفحه از 400
پرینت  ارسال به