333
روح و ريحان ج4

التاسعة : مرحوم حاجى شيخ محمد طهرانى

مرحوم مبرور ، قدوة اهل التحقيق ، و زبدة علماء التدقيق ، زين الفضلاء العظام ، و على الانام ۱ هادى المسترشدين ، ونور المجاهدين ، العارف الاوّاه الاوحد ، الحاج شيخ محمّد الطهرانى الرازى ، افاض اللّه عليه من جوده .
شبهه در غايت فضل و وفور علم و جامعيت به فنون معقول و منقول و با رعيّت در فروع و اصول آن مرحوم نيست . بسيار جليل القدر ، حسن الخلق ، عظيم الحلم ، غنىّ الطبع بودند ، و در اغلب اوقات در مجالس از سياسات مُدُنيه و رياسات دنيويه گفتگو مى فرمودند ، و رغبتى تمام در بيان معضلات و مشكلات اخبار ائمه اطهار داشتند .
چندى در عتبات عاليات خدمت فقهاء اجلّه و اساتيد مجتهدين تفقّه و تلمّذ نمودند ، سيّما در محضر مرحوم شيخ افضل اكبر اقدم شيخ فقهاء المتأخّرين و استاد اساتيد المعاصرين ، شيخ راضى نجفى الاصل و المسكن والمدفن استفاده فقه خارج را تماماً و كمالاً كرده و مؤلّفات فقهيّه ايشان حكايت از سماع شيخ استاد عليه الرّحمه مى نمايد ، و اجازات عديده كه بر اجتهادات و استنباطات آن مرحوم نوشته شده است اقوى دليل است بر مراد .
پس از فراغت از تتميم مقصود مجبوراً مبعوث بر وطن مألوف گرديد . بعد از ورود به طهران به قدر امكان اهل اين بلد مقدمش را مبارك دانستند و در مسجد جامع به نحوى

1.كذا .


روح و ريحان ج4
332

الاساتيد ۱ الاعاظم ، الحاج ميرزا ابو القاسم الرّازى الطّهرانى ، افاض اللّه عليه شآبيب الغفران و اسكنه فى اعلى مساكن الجنان .
الحق اين بزرگوار نظير و شبيهى نداشت ، بعد از مراجعت از عتبات تدريس مدرسه فخريّه مشهوره به مدرسه خان به ايشان تفويض يافت و مطالب غامضه فقهيه را مبتكر و در انحاء علوم و فنون متبحّر گرديد .
ليكن به قدرى كه از صحبت عوام گريزان بود تدارك و تلافى آنرا به مجالست علماء و خواص مى فرمود ، و انس باللّه را بر انس ناس به مضمون اين بيت ترجيح مى داد :

تركتُ الانس بالاُنسِفانى الانسُ من انسِ
فأَقْبلتُ على القرآندرساً ايّما درس
عسى يؤنسنى ذاكاذا استوحشت من رمسى
و عاقبت به واسطه كثرت فكر و نظر مرمود البصر گرديد ، و از خانقاه و معبد خويش حركت نمى نمود .
و اكنون در جوار حضرت عبدالعظيم مجاور مقبره مرحوم شيخ ابوالفتوح رازى مدفون است . اميدوارم فتوحات رحمانيه بر مزار ايشان برسد .
و از آن مرحوم دو خلف صالح باقى بود كه باقيات صالحاتى بهتر از ايشان نبود ، با حداثت سن و ريعان شباب نادره زمان و علامت دوران شدند ، ليكن بر حسب دعوت الهى فرزند اكبر آن مرحوم ميرزا محمد على ـ كه نعم الخلف بود ـ در اين اوقات رحلت نمودند ، در جوار پدر مدفون شد . آنچه از پدر ارث داشت از فضل و هنر به برادر خود تفويض و توديع كرد .
و ديگر جناب ربيع الفضل و سماء الافضال ، ناموس السّلف و قدوة الخلف ، آقا ميرزا ابوالفضل است ، لا زال محروساً بحراسة الرّب العلى وحماية النبى والولى .
ولو قيل للمعروف نادِ اخا الندىلنادى باَعلى الصَّوت يا فضل يا فضل
همانا عمداً قصيده اى كه در آخر اين كتاب است از ثمار شجره فضيلت ايشان چيده ام ، و چندى است براى تزيين خاتمه اين كتاب برگزيده ام تا بر صدق دعواى من همان برهان باشد .

1.در چاپ سنگى : اساتيد .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 152115
صفحه از 400
پرینت  ارسال به