35
روح و ريحان ج4

حكايت سوم : كه جناب حاجى در دار السلام نقل فرمودند

كه بسيار مناسب است و در همين سنين واقع شد شرح آن مفيد است و باعث مسرّت خاطر دوستان اميرمؤمنان عليه السلام مى شود ، و جناب فحل المحدثين و مرشد المتكلمين حاجى ميزرا محمد حسين نورى طبرى مجاور سامراء در كتاب « دار السلام فى الرؤيا والمنام » كه از مصنفات جديده ۱ ايشان است و كسى را قدرت بر تأليف اين قسم كتاب نيست بيان فرموده اند :
در روز عيد غدير بعد از ظهر مرد ناصبى از حواشى سلطان با نعلين وارد عتبه عليّه علويّه خواست بشود ، خدّام مانع شدند او را ، قبول نكرد تا رسيد محاذات ضريح ، پس بغتةً فرياد كرد و افتاد و حالت جنون از وى مشاهده شد ، و خودش زمان نقل به جحيم نقل

1.كذا ، شايد « جيّده » باشد .


روح و ريحان ج4
34

كفش كن كه به ايوان قدم گذارد و پاى خود بيانو ۱ بود . زيارت نامه خوانهاى آن روضه عاليه حالشان و اصرار و طمعشان نوع ديگرى است كه بعضى ديده اند ، احتياج به شرح ندارد و از اين حالت مشهور و معروفند . وقتى كه آن مرد متقى ايستاده است و كتابى در دست دارد و اذن دخول مى خواند با حالتى پسنديده بلكه از غالب زوّار بهتر و عموماً احوال زائرين هم در بدو ورود به اعتاب عاليه منقلب است [ . .] ۲ آن شخص به مراتب شتّى از بكاء امرأه ثكلى زيادتر بود ، يكى از خدّام اظهار كرد : بگذار من زيارت بخوانم . آن شخص اعتنائى نكرد ، پس اصرار نمود ، آخر بدون اينكه حرفى بگويد يك اشرفى از جيب خودش بيرون آورده به آن مزوّر داد و مشغول به زيارت خواندن شد . باز اصرار كرد ، دفعه ديگر يك اشرفى به وى داد ، تا پنج مرتبه پنج عدد اشرفى به آن مرد مزوّر داد . مع هذا قناعت نكرده اصرارش زيادتر شد . تا آن وقت با وى حرف نزده بود ، آخر الامر گفت : ديگر وجهى موجود ندارم ، بدهم مرا به حالت خودم بگذار .
آن مرد مزوّر نپذيرفت ، طرف رداء و آستين وى را گرفت به طريق حتم و حكم گفت : بايد من زيارت بخوانم . آن مرد زائر متّقى با همان حالت رقّت مراجعت كرد و گفت : ديگر به زيارت مشرف نمى شوم .
اما آن شخص مزوّر كه به رواق آمد سه نفر نورانى يافت كه بر دست يكى چوب مختصرى بود و با آن چوب اشاره بر سينه اش كرد : چرا بر زائر ما ظلم كردى ؟ پس از اثر آن روى افتاد و قرحه اى از همان محل پيدا شد ، شام نكشيد كه به دوزخ منزل و مأوى گرفت .
غرض آن است كه : بدانند زائر را حرمت مخصوصى است در نزد مزورش ، زائر هر كه باشد و مزور هر كس .

1.كلمه ناخواناست .

2.كلمه اى در چاپ سنگى ناخواناست .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 152257
صفحه از 400
پرینت  ارسال به