49
روح و ريحان ج4

و كنائس و بيع خودشان جاروب نمايند و نگذارند بر قبرها بنشينند و حرف بزنند و بخندند و زياد توقف كنند كه مبادا توقف زياد باعث افسردگى مردگان گردد ، و ثمره اين كار ميل نفوس است به آمدن قبور و فاتحه خواندن و هدايا براى آنها فرستادن و از ايشان ياد كردن ، به طريق قطع و يقين اجر كلى بر بانىِ اين عمل خير مرحمت مى شود .
و خوب است هر زنده اى كه مرده خودش را دفن مى نمايند نشانى بر قبرش قرار دهد تا هر وقت مى خواهد به سهولت بيابد و موكّل قبور هم وقتى كه لازم شود بتواند نشان دهد .
و آنچه مرسوم شده است در تمام ملل آن است كه بر سنگى اسم ميت را مى نويسند و بر قبرش نصب مى نمايند اما نه به نحوى كه در حدود ايران رسم است .
داعى استدعا مى نمايند كه اين قسم نصب سنگها را بر قبرها موقوف دارند كه باعث سخط و قهر الهى است ؛ از آنكه اسماء حسنى و جلاله را در اوايل آن لوحها نقش و رسم مى نمايند و اسامى انبياء وائمه هدى عليهم السلام كه مردگان به آنها تسميه شده اند نيز حك مى كنند بلكه در غالب از آنها آيات قرانيه است ، پايمال زندگان و درندگان و دواب مى شود ، آيا كدام گناه و معصيت از آن بالاتر است كه كسى قرآن را عمداً بيندازد در شوارع عام تا مردم بر او راه روند ؟ ! اگر چه قصد مردمان در اين فقره توهين و تحقير قرآن نيست ، وليكن از آنچه مى شود و مى بينيم بايد منع نمائيم .
و غالب ناس متذكّر اين فقره نيستند ، و چون ايشان متذكر شدند البته تصديق مى كنند كه عمل قبيحى است ، و چاره اش آن است كه سنگها را فرش ننمايند ، و از طول هر سنگى به حجم و عرضش بيفزايند ، و بر بالاى سر قبرها ايستاده نصب كنند تا لگدكوب نشود ، و اگر وسعتى در قبرستان باشد زودتر بنظر مى آيد و شناخته مى شود ، و موكلين و مأمورين قبور كه موظفند هر وقت سنگى بيفتد بدون مسامحه و مماطله در همان جا نگاهدارند تا مشتبه نشود ، و در همان محل و قبر بماند ، والاّ بايد فرش راهها و كنار نهرها گردد ، و اين عمل نيز معصيتى ديگر است .
بلى اگر سنگى بر مزارى فرش شود براى نشان شناختن ليكن اسماء حسنى در وى


روح و ريحان ج4
48

ونعم ما قيل :

إذا متُّ فادفنّى إلى جنب حيدرأبى شبّر أَكْرِم به وشبير
فليس۱أخاف النار عند جوارهولا أتّقى من منكر ونكير
فعارٌ على حامى الحمى وهو فى الحمىإذا ضلّ فى البيدا۲عقال بعير۳
پس همان احترامى كه از براى زندگان و مجاورين ذكر شد براى مردگان به طريق اولى خواهد بود ، يعنى كسى را نمى رسد ميتى را از بست خانه هاى وحى و تنزيل تغيير و تبديل دهد و عقوبت نمايد مگر اشخاصى كه از اهل خلاف بوده باشند ؛ از آنكه دشمن خانگى را راندن موجب آسودگى دوستان است .

در آنچه براى قبور مردگان از مسلمانان پسنديده است

على اىّ حال ، در اين اماكن كه محطّ رحال احياء و موتى است خوب است قبرستان مخصوص باشد كه اموات متفرقه را در آن دفن نمايند و كسى را هم بر حفظ تمام قبور بگمارند كه هميشه مواظب شود تا خلل و فرجى كه پيدا مى شود سد نمايد و درندگان و اطفال و اراذل را از مراوده بر آن منع نمايد تا بى حرمتى نشود و مزبله و محل كثافات و قازورات نگردد كه احترام مردگان مانند احترام زندگان است .
و عجب دارم از اين عمل سهل آسان چرا متولّيان امور خيريه غفلت مى ورزند ، و بر عموم مرده و زنده اين امت مرحومه اين منّت عظمى را نمى گذارند ، البته وضع قبرستان كفار و اهل خلاف را ديده اند و شنيده اند كه به چه قسم تميز و پاك است و ظاهرشان بر خلاف باطن ممتاز ، و گماشتگان از دولت مأموريت دارند كه هر صبح و شام مانند مساجد

1.در منازل الآخرة : فلست .

2.در چاپ سنگى : البيداء ، كه با وزن شعرى سازگار نيست ، در منازل الآخرة بجاى « البيدا » ، واژه « المرعى » وارد شده است .

3.منازل الآخرة : ۱۵۶ ، وفيات الائمة ( چاپ دار البلاغة ) : ۷۶ با اختلافاتى .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 152107
صفحه از 400
پرینت  ارسال به