55
روح و ريحان ج4

باشد ، و در مقام تكميل امور دينيه و علوم حقّه طلاب و سايرين برآيد و كسل نشود .
خلاصه اهل علم تكليف خودشان را بهتر مى دانند ، و آنچه داعى تكليف خود را دانست نگاشت ، و ملاحظه جز تقويت دين و دولت نداشت ، و اگر مى خواستم در اين مقام شرحى بنويسم كتابى على حده مى شد .

در رسيدگى متولى آن آستان به احوال طلاب و سكنه مدرسه

اما آنكه متولى اين استان است و متصدى اين خدمات لايقه چنانكه از خدّام و رعاياى اين زاويه بايد مطلع و آگاه باشد و غفلت نورزد ، همين طور از احوال طلاب مدرسه جديده و عتيقه بايد استفسار نمايد ؛ از آنكه احترام خدام به جهت خدمتگذارى حضرت عبدالعظيم است و احترام طلاب به جهت تحصيل دين و تكميل علم است ، اگر خدّام از اين آستان موظفند طلاب هم وظايفشان از اين آستان محول ، اگر خدمت خدّام عبادت است عمل طلاب بهترين عبادات است .
پس خوشا به حال خادمى كه در زمان فراغت از خدمت مشغول به تحصيل علم شود و خوشا به حال طالب علمى كه به خدمتگذارى و جاروب كشى اين آستان مفتخر و سرافراز گردد .
و داعى چند سال گذشته كه به زيارت حضرت على بن موسى الرضا عليهماالسلام مشرف شد علماء و مجتهدين و ائمه جماعت را ديدم كه در زمره خدّام آن آشيان عرش نشان بودند ، و با كمال ميل ملتزم آن درگاه مى گرديدند .
و حسن ترغيب و تشويق به طلاب ثمره اش آن است كه بعد از مضىّ قرنى علماء و مجتهدين از اين روضه مباركه و مدرسه جديده برانگيخته مى شوند كه حضرت عبدالعظيم بر وجود ايشان مفاخرت مى نمايد .
و استفسار از احوال طلاب چند قسم است : يك قسم آن است كه ماه يك مرتبه شخص


روح و ريحان ج4
54

مدارس بلكه بلدان عظيمه علماء كاملين و فضلاء معتبرين داشته باشد اعتبار و تقويت طلاب و ميل به تحصيل علوم بلكه تشييد دين مى شود .
بلى عالم كه متكلم است ، و طالب مى خواهد تا موجب تشويق وى شود ، تا از آنچه از ابكار افكار خود فهميده است تعطيل نشود و افاضه در محلى نمايد .
و طبقه سوم : كه از اعالى و اكابر اهل علمند آن كسانى هستند كه از متون اصول و فقه گذشته اند و از استنباطات و استدراكات فقه آل محمد صلى الله عليه و آله هيچ قسم عجز ندارند .
بعبارة اخرى : اين طايفه از اهل اجتهادند ، و قوّت رد فروع بر اصول دارند و مسائل فقهيه با لوازم و مقتضيات آن من اول الطهارة إلى آخر الديات در صدور ايشان مسطور و مكتوب است ، مجاورت اين طبقه از علماء بدان زاويه به طريق استدعا و خواهش امريست غير مقدور مگر آنكه خودشان به طيب خاطر همّت بر مجاورت اين روضه شريفه بدون ملاحظه نمايند .
پس از طبقه اوّليه بايد گذشت ، امر منحصر است به طبقه متوسطه و مبتدى ، آنكه مبتدى در تحصيل است و استعدادش كم ناچار از هر جهتى چنين است سيما در مؤونه و معاش يوميه ، اگر براى سدّ جوع و تقويت تن است براى مدرسه جديده وقفياتى معين شده است ، بحمد اللّه تعالى با حسن وجه مى رسد ، و كلفت و منّتى در ايصال به طلاّب نيست ، و آنكه قانع است به قوت موجودى كه سدّ جوع نمايد و خلوت و عزلت را بخواهد فراهم و مهياست ، ديگر افسردگى و آزردگى نمى خواهد .
و مراد از « بلغه » كه « ما يتعيش به الانسان » است و از شرايط تحصيل عالم محصل شمرده اند همين است .
اما عالم طالب متوسط دو جهت را ملاحظه كند : يكى جهت معاد و يكى جهت معاش .
اما جهت معاديه آن است كه : آخرت را منظور دارد و مجاورت و زيارت را مرجح قرار دهد و قانع باشد ، و برآنچه غالباً مى داند عمل كند ، و معنى آن توجه به امر آخرت است .
اما جهت معاشيه آن است : از آنچه در خور زحمت وى قرار داده شده است بر آن شاكر

تعداد بازدید : 152522
صفحه از 400
پرینت  ارسال به