75
روح و ريحان ج4

در « تاريخ گزيده » است : سلجوقى از تركمان و از تخم افراسياب است و اولادش سنّى پاك دين بودند و در ايران و كرمان و رى سلطنت كردند . اوائل دولتشان در سال چهار صد و بيست و نه از هجرت بود ، و اواخر دولتشان پانصد و هشتاد و سه است و بعد از آل بويه سلطنت كردند .
و مجد الملك در چهار صد و نود و دو مقتول شد بدين گونه : در شوال سنه اثنى و تسعين و اربعمائه لشكر بركيارق خروج كردند بر مجد الملك ابو الفضل قمى كه مستوفى ممالك بود و بنياد كار ملك بر او بود ، و او كار [را] بر امراء به تنگ آورد ، و امراى نيانج بيغو وابناى برسق ۱ با لشكر متفق شدند و قصد مجد الملك كردند . مجد الملك گريخت و در حرم سلطان رفت . امراء غلو كردند . مجد الملك چون ديد كار از حد رفت سلطان را مى گفت مرا بديشان ده تا فتنه زيادت نشود . بركيارق نمى داد ، هم [. . ] ۲ حرمت سلطان نداشتند و مجد الملك را از پيش سلطان كشيدند و پاره پاره كردند ، و فتنه بالا گرفت .
بركيارق از آن فتنه كنارى گرفت و بگريخت ، و از راه رى به اصفهان رفت و از آنجا به خوزستان شد .
و مرحوم قاضى نور اللّه شوشترى در « مجالس المؤمنين » ۳ نيز قريب به اين مضامين شهادت مجد الملك را نقل كرده است .
و شيخ جليل رازى احوال مجد الملك را خوش نوشته است ، و گفته است : شيعى صحيح الاعتقاد با عدل و داد بود ، و غالب توقف و حُمْكران وى در شهر رى بوده است چنانكه صاحب « فضايح » كه يكى از عامه عامى است نقل كرده : شخصى را در رى به جرمى گرفتند به نزد مجد الملك آوردند ، از وى پرسيد : چه نام دارى ؟ گفت : ابوبكر . گفت : ببريد او را بياويزيد . گفتند حاضرين : مؤمن شيعى است . گفت : كسى كه به اين اسم

1.كلمه ناخواناست . « بريتو » و امثال آن نيز خوانده مى شود .

2.كلمه اى در چاپ سنگى پاك شده ، انتهاى آن « را » مى باشد .

3.مجالس المؤمنين : ۴۴۵ ( چاپ سنگى ) .


روح و ريحان ج4
74

تمجيدٌ فيهِ تأييد

در احوال مجد الملك رادستانى ۱ و بناهاى نيك اوست

ديگر كسى كه بر كافه اسلاميان ذى حق است و بر هر فردى از افراد مسلمين لازم است و بايد وى را ياد به خير كنند مجد الملك ابوالفضل اسعد بن محمد بن موسى رادستانى ۲ قمى است .
و در كتاب « معجم البلدان » ۳ رادستان را از دهات مدينه قم دانسته است .
و وى در ابتداء حال مستوفى مملكت سلطان بركيارق بن ملكشاه بن الب ارسلان بن چقر بيك بن ميكائيل سلجوقى بود .

1.كذا ، و نيز در موارد ديگرى كه مى آيد همگى « رادستانى » درج شده ولى صحيح « براوستانى » است ، چنانچه علامه در خلاصة الاقوال : ۳۵۴ ضمن ترجمه سلمة بن خطاب براوستانى تصريح كرده كه : منسوبٌ إلى براوستان ، قرية من قرى قم ، نيز بنگريد به : ايضاح الاشتباه : ۱۹۸ ش ۳۲۲ ، طرائف المقال ۲/۱۶۳ ، كشف الحجب والاستار : ۱۴۹ ش ۷۳۵ . در معجم البلدان ۱/۳۶۸ مى گويد : براوستان : من قرى قم منها الوزير مجدالملك ابوالفضل اسعد بن محمد . . ، نيز : مجالس المؤمنين : ۴۴۵ ( چاپ سنگى ) .

2.دكتر ابوالقاسم مشيرى در مقاله « تاريخ رى و شخصيت حضرت عبدالعظيم حسنى عليه السلام » كه در مجله معارف اسلامى ( سال ۱۳۵۵ ش ، شماره ۲۶ ) چاپ شده در صفحه ۸۸ ـ ۸۹ نيز مانند صاحب معجم البلدان و ديگران او را براوستانى ناميده و در باره او با توجه به كتيبه اى كه در آن آستانه مقدسه توسط مهندس كريم پيرنيا كشف شده مى نويسد : مجد الملك اسعد براوستانى قمى كه با پيدايش اين كتيبه اكنون نام و نشان و لقب و مناصب وى را دقيقاً مى دانيم ، يعنى سيد شمس الدين مجد الملك مشيد الدوله ابوالفضل اسعد بن محمد بن موسى ثقة امير المؤمنين ، وكيل مظالم از سادات شيعى قم بوده و در دستگاه سلاطين سلجوقى مانند ملكشاه بركيارق ، منصب استيفا و وكالت مظالم داشته و به دستيارى زبيده خاتون همسر ملكشاه و با حمايت او به وزارت بركيارق نيز رسيد و چندى بعد با دسيسه فرزند نظام الملك كه پيش از او منصب وزارت داشته ، مقتول گرديد . وى در رى و قم و كاشان و اردهال و حجاز و عراق آباديهاى بسيار كرد و بيشتر بر تربت پاك امامان و بزرگان تشيع و فرزندان پيامبر صلى الله عليه و آله بارگاههاى شكوهمند بنياد نهاد .

3.معجم البلدان ۱/۳۶۸ : براوستان من قرى قم .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 152063
صفحه از 400
پرینت  ارسال به