85
روح و ريحان ج4

مجد الملك مشهد سيد عبدالعظيم حسنى است در شهر رى ، و غير آن از مشاهد سادات علوى و اشراف فاطمى نيز از آثار اوست .
و از آثار حسن خاتمه اوست آنكه بعد از فيض شهادت ، در جوار فيض الانوار حضرت امام حسين عليه السلام قرار يافت .
و از اين بيان معلوم است كه بعد از اينكه امراء سلطان او را پاره پاره كردند همانا اعضاء پاره اش را در تابوت گذارده نقل نمودند و در جوار آن تربت با بركت سپردند . البته خواهان اين آستان ملك پاسبان بوده است ، نعم ما قيل :

در اين بستان كه جاى خرمى نيستگياهى بى بقاتر ز آدمى نيست۱
وليكن شيخ فرموده :

سعديا مرد نكونام نميرد هرگزمرده آن است كه نامش به نكوئى نبرند۲

در احوال مجد الملك يزديست غير از مجد الملك رادستانى

و خوب است براى رفع شبهه بعضى عرض نمايم كه : مجد الملك يزدى فرزند صفى الملك ابو المكارم كه در سلك وزير زادگان و اتابكان يزد است و در زمان صاحب اعظم شمس الدين محمد جوينى بود و نيز او را به امر صاحب مذكور پاره پاره كردند و سرش را به بغداد و پايش را به شيراز و دستش را به رى آوردند و زبانش را به صد دينار خريدند

1.و خواجوى كرمانى در غزل ۴۹۸ از ديوان خود مى گويد : بستان اگر چه جاى نشاط است و خرّمىخرّم مشو در او كه زدوران روزگارهر سنبلى ز زلف نگاريست لاله رخهر لاله اى ز خون جوانيست شهريار

2.بيت پسين از غزل ۱۹ سعدى بدين مطلع : دنيى آن قدر ندارد كه بر او رشك برنديا وجود و عدمش را غم بيهوده خورند


روح و ريحان ج4
84

و مرحوم سيد اجل قاضى نور اللّه در كتاب « مجالس المؤمنين » فرموده است : از آثار

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 152229
صفحه از 400
پرینت  ارسال به