9
روح و ريحان ج4

چهارم : مراعات در سؤالات و خطابات با پروردگار خودش نمايد ، چنانكه حضرت عيسى عليه السلام عرض مى كند : « إِن تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُكَ وَإِن تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ »۱ .
يعنى : در مقام ادب عرض نمى كند : بندگان را عذاب نكن ، بلكه عرض مى نمايد : اگر عذاب نمائى ايشان را بندگان تواند و اگر بيامرزى ايشان را تو آمرزنده و مهربانى .
و حقيقت ادب حضرت ختمى مآب صلى الله عليه و آله است كه در ليلة الاسرى عرض مى نمايد : « آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِن رَبِّهِ .. »۲ الى آخره .
خلاصه بعد از اطلاع از معنى ادب عرض مى كنم : ادبى كه مصطلح عرف و عامه ناس است آن است كه كوچك وقتى كه به محضر شخص بزرگى از ملوك و حكماء و علماء شرفياب مى شود تواضع و خشوع و خاكسارى در اقوال و افعال وى بوده باشد ،و علماء كتابها در اين خصوص نوشته اند .
و معنى « تواضع » نه همان در اعضاء و جوارح ظاهر است ، بلكه بر حسب سريره و ملكات باطنيّه هم بايد چنين باشد ، و تمام اين اقتباس از ادب كردن به حضور ملك الملوك حضرت احدّيت است .
و حضرت ختمى مآب صلى الله عليه و آله وقتى شخص را ديديد كه نماز مى كرد وليكن با ريش خودش بازى مى نمود فرمودند : « لو خشع قلبه لخشعت جوارحه »۳ ، يعنى : اگر دلش خاشع

1.مائده : ۱۱۸ .

2.بقره : ۲۸۵ .

3.بحار الانوار ۸۱/۲۲۸ باب آداب الصلاة و ۸۵/۱۹ ح ۳۰ ، شرح اصول كافى ، مازندرانى ۸/۲۳۷ ، مستدرك الوسائل ۵/۴۱۷ ح ۶۲۳۳ . البته در اكثر منابع حديثى ، روايت بدين گونه ذكر شده است : « من خشع قلبه للّه عزوجل خشعت جوارحه » ، بنگريد به : الخصال ، شيخ صدوق : ۶۲۸ ، وسائل الشيعه ۵/۴۷۱ ح ۷۰۹۲ و۷/۲۶۲ ح ۹۲۸۳ .


روح و ريحان ج4
8

تهاون كرد از سنُن نبويّه محروم است و معاقب مى شود به حرمان فرائض ، يعنى : واجبات از وى فوت مى گردد و هر آنكه واجبات و فرائض از وى فوت شد از معرفت حقّه محروم خواهد شد .

در معنى آداب و تحسين آن است و علامت ادب با خداوند سبحان

و حضرت شاه ولايت عليه السلام فرمودند : « فيا عباد اللّه عليكم بحسن الادب »۱ ، و تحسين ادب از ثمرات محبّت است ، هر كس ادبش زيادتر است قربش به حق بيشتر است .
و علامت ادب با حقّ چند چيز است :
اوّل : آن است نظرش در كليّت امور با خدا باشد و غير از خدا را نبيند كه « عليك باللّه ودع ما سواه » .
دوّم : عجز و ذلّت و خاكسارى و عبوديت خودش را فراموش نكند .
حكايت محمود غزنوى و اياز و پوستين در السنه ناس مشهور است ؛ از آنكه بنده وقتى كه نعمت آقاى خودش را فراموش نكند ۲ و غافل از عجز و قصور خود شد طاغى مى شود : « إِنَّ الاْءِنسَانَ لَيَطْغَى * أَن رَآهُ اسْتَغْنَى »۳ مثل فرعون كه چگونه ترك ادب كرد و مدّعى الوهيّت گرديد .
سوّم : وقتى كه كلام حق را بر وى مى خوانند در مقام اطاعت و اوامر و نواهى آن برآيد بشنود ظاهراً و باطناً كما قال اللّه تعالى : « وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ »۴ .

1.در مجامع حديثى يافت نشد .

2.كذا ، ظاهراً : كند .

3.علق : ۶ ـ ۷ .

4.اعراف : ۲۰۴ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 152153
صفحه از 400
پرینت  ارسال به