45
مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج4

زمانى اين شخصيت زندگى كرده، گاهى مى گويند جناب حضرت عبدالعظيم حسنى در زمان حضرت رضا عليه السلام آمده در مشهد كه آقا را زيارت كند، بعداً آمده رى. اين فرضيه درست نيست، معنا ندارد كه در اوّل قرن سوم بيايند در مشهد، بعد 52 سال در رى بمانند اين فرضيه درست نيست بلكه زمان متوكل عباسى آمده.
متوكل عباسى داراى دو ويژگى است 1. نصب و عداوت با ائمه اهل بيت عليهم السلام، ناصبى به تمام معناست.
2 . دومين ويژگى متوكل عباسى احياء تجسيم، تشبيه، رؤيت است.
ذهبى مى گويد اِنَّ المتوكل أشخص الفقهاء و المحدثين و كان فيهم مصعب الزبيرى و اسحاق بن ابى اسرائيل و ابراهيم بن عبداللّه الهروى، و عبداللّه و عثمان ابنى محمد بن ابى شيبه تَقَسَّمَت بينهم الجوائز، و اُجْرِيت عليهم الارزاق، و اَمرَهم المتوكل اَن يجلسوا للناس و يُحدِّثوا بالاحاديث التى فيها الرد على المعتزله و الجهمية و ان يحدّثوا بالاحاديث فى الرؤيه.
تمام ضد مكتب علوى است، مكتب علوى عدل است اينها جبرى اند، مكتب علوى به تمام معنا تنزيه است اين ها روايات تجسيم و تشبيه را مرتب نقل مى كنند. بدبختانه صحيح بخارى هم گرفتار آن شده، نصبش كم است يا ناپيداست، امّا روايات تجسيم و تشبيه فراوان در صحيح بخارى هست.
همه مى دانيم كه اين مرد نسبت به ائمه اهل بيت چه كرده است، در سال 232 بر مسند نشسته تا سال 247 ؛ در آن مدت آن ضيقى كه مى توانست بر شيعه و معتزله ـ چون معتزله به يك معنا عقايد را در عدل و در تنزيه از على عليه السلام گرفته اند ـ ايجاد كرد به قدرى كه مى دانيم قطع يد نسبت به كسانى كه به كربلا مى رفتند ؛ مى كرد. ابن الرُومى اين شعر را گفت اما مخفيانه.
باللّه اِنْ كانت اميةُ قد اَتَتْ قَتْل ابن بنت نبيها مظلوماً
فلقد اَتاه بنو ابيه بمثله هذا لعمرى قبرُه مهدوما
اَسفوا على ان لا يكونوا شاركوافى قتله فَتَتَبَّعوه رميماً
بعد از متوكل ابن المعتز آمد آن هم ناصبى بود و بر ضد ولايت است، در همين سالهاست كه حضرت عبدالعظيم حسنى آن منطقه را ترك كرده و الْتجَاَ الِى الرىّ.
تاريخ را اگر بخواهيم بشناسيم بايد آن زمان را تجزيه و تحليل كنيم.
و لعلّ اين روايتى كه ـ آقايان دو بار مطرح كردند و مرحوم علامه امينى هم يك پاورقى برايش دارد ـ در كامل الزيارات است، اينكه حضرت مى فرمايد شما مى توانيد به زيارت عبدالعظيم عليه السلام برويد اين همان ثواب را دارد، نمى خواهد مقام شامخ حسين بن على عليه السلام را كم كند، يا نمى خواهد در اين طرف غلوّ كند؛ چون در آن زمان، زمان متوكل است، بعداً معتز است، بعداً معتمد است، كه آن هم خيلى ناصبى است ـ براى اينكه شيعه دچار بلا نشود گرفتار نشود ـ الاعمال بالنيات ـ مى فرمايد كه حضرت حسنى را زيارت كنيد خدا آن اجر و پاداش را مى دهد، حكمى است در يك ظروف خاص.
بقيه مطالب باشد براى بعد، از همه سرورانى كه اين همايش را برگزار كردند تشكر مى كنيم، از عزيزانى هم كه زحمت كشيدند و عرائض ما را گوش كردند سپاسگزاريم. خداوند همه ما را ـ انشاءاللّه ـ در كنار چراغ ولايت و سفره ولايت جمع كند. و السلام عليكم و رحمة اللّه و بركاته.


مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج4
44

مسند.
البته مسند در مقابل مرسل اين يك اصطلاح رجالى است جاى خودش بحث مى شود. مثلاً در يك قرن مى بينيم ابن أبى شيبه مصنّف نوشته كه 234 فوتش است؛ قريب همان عصر احمد بن حنبل كه 241 فوت كرده مسند نوشته، ما هو الفرق بين المسند و المصنف؟
مصنف روايات را طبق ابواب تقسيم مى كند، در باب طهارة روايات طهارت را مى آورد از انواع رواة، در باب صلاة انواع روايات را مى آورد از رواة مختلف.
اما مسند، تقسيم روايات حسب موضوعات نيست بلكه تقسيم روايات حسب الرواة است.
روايت هاى يك راوى را مثلاً حسن بن محبوب يكجا ذكر مى كند، و مسند احمد همين است. روايات ابن عباس را يك جا جمع كرده، روايات ابوهريره را يك جا، روايات صحابه را يك جا. روايات را حسب موضوعات نمى آورد بلكه حسب اشخاص مى آورد.
آقايان مى گويند اولين مسند در اواخر قرن دوم، نوشته شده ولى اين اشتباه است. مسندنويسى از زمان اميرمؤمنان عليه السلام شروع شد. و بهترين مسانيد همين اصول اربعمأئة هست، اين اصول اربعمائة هر كدام مُسندى است. اين اصول اربعمائة از عصر امام باقر عليه السلام تا امام هشتم عليه السلام همه و همه طبق رواة بود. يعنى هر كس روايات خودش را در كتاب خودش آورده اما نظم ابوابى نداشته. لذا كسانى كه بعداً آمدند جوامع نوشتند مانند برقى و غير برقى، اين ها به زحمت افتادند كه اين مسانيد را به ابواب و موضوعات برگردانند.
الحمدللّه ما چند تا از اين مسانيد را احيا كرديم. 1. مسند زراره 2. مسند ابى بصير، 3. مسند ابن ابى عمير 4. و مسند محمد بن مسلم. يك مسأله مسلم كه مورد بحث ماست اين است اصلاً ببينيم در چه

  • نام منبع :
    مجموعه مقالات كنگره حضرت عبدالعظيم حسني(ع) ج4
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 128390
صفحه از 496
پرینت  ارسال به