آن علم كه ظرف نمى طلبد، مفاهيم است، اين حقيقت است كه ظرف خاصِّ خودش را مى طلبد. فرمود: اينها عقلوا الدين عقل وعاية و رعاية لا عقل سماعٍ و درايةٍ درايه هم هست سماع هم هست اما اينها جا دادند جان خودشان را، جا دادند جان خودشان را يعنى چى؟ يعنى كارى كه قرآن مى كند اينها مى كنند باز يعنى چى؟ يعنى اگر لو انزلنا هذا القرآن على جبلٍ لرأيته خاشعاً متصدّعاً اينها كسانى هستند كه «بِكُم فَتَح اللّه و بكم يُمْسِك، بكم يُنَزِّلُ الغيث» مى شوند .
خوب اگر لو أنزلنا هذا القرآن على جَبَلٍ او مى تركد، اين نه براى آن است كه الفاظ قرآن آدم را متلاشى مى كند اين به بركت آن انسان كامل است و به بركت باطن قرآن است كه بر كوه آن قدر فشار مى آورد كه تحمل ندارد.
اگر كسى «عَقلوا الدين عقلَ وعايةٍ و رعايةٍ» شد اين هم مى شود «بكم ينزّل الغيث» و «بكم فَتَح اللّه و بكم يمسك السمأ».
يعنى اگر وجود مبارك ولى عصر كه امروز خليفه اللّه اوست، امين اللّه اوست، ولى اللّه اوست، ديگران شاگرد او هستند اين ولىّ و حجّت خدا اگر بخواهد مسأله «بكم يمسك السماء» مشكل جدّى پيدا مى كند.
مرحوم كاشف الغطا يك فقيه عادى نيست، صاحب جواهر مى گويد من به حدّت فكرى او فقيه، نديده ام، او مى گويد: قرآن از امام بالاتر نيست اگر ثقل اكبر است او ثقل اصغر است در قلمرو طبيعت و ناسوت، وگرنه اگر قرآن بالاتر از انسان كامل باشد، يعنى در قرآن حقايقى موجود باشد كه انسان كامل به آنها دسترسى نداشته باشد نتيجه اش افتراق و جدايى قرآن و عترت است در صورتى كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله فرمودند: «لَن يفترقا» يعنى جدايى ندارند و تا آنجا كه قرآن هست انسان كامل هم هست اين به استناد اين حديث.