>

209
دانش نامه ميزان الحكمه ج1

(انحصارطلبى) است .
انحصارطلبى هايى كه طبق پيشگويى پيامبر خدا در تاريخ اسلام به وقوع پيوست نيز ، هر چند به نام دين بود ، امّا بى ترديد ، هويّت مادّيگرى و ضدّ دينى داشت.

سه . خطر استئثار

استئثار ، يكى از خطرناك ترين ضدّ ارزش هاست كه نه تنها موجب انحطاط اخلاقى است ، بلكه فساد اجتماعى و سياسى و سقوط دولت ها را نيز به دنبال دارد . در حكمت هاى منسوب به امام على عليه السلام مى خوانيم:
الاِستِئثارُ يوجِبُ الحَسَدَ ، وَالحَسَدُ يوجِبُ البِغضَةَ ، والبِغضَةُ توجِبُ الاِختِلافَ ، وَالاِختِلافُ يوجِبُ الفُرقَةَ، وَالفُرقَةُ توجِبُ الضَّعفَ، وَالضَّعفُ يوجِبُ الذُّلَّ ، وَالذُّلُ يوجِبُ زَوالَ الدَّولَةِ وذَهابَ النِّعمَةِ .۱انحصارطلبى ، حسادت مى آورد و حسادت ، دشمنى و دشمنى ، اختلاف و اختلاف ، پراكندگى و پراكندگى ، ضعف و ضعف ، زبونى و زبونى ، زوال دولت و از ميان رفتن نعمت .
مطالعه دقيق تاريخ اسلام و بررسى علل انحطاط امّت اسلامى نشان مى دهد كه استئثارِ (انحصارطلبىِ) شمارى از سردمداران امّت ، بيشترين ضربه را به نفوذ و گسترش اين آيين آسمانى وارد ساخت.

چهار . مبارزه با استئثار

پيامبر خدا در عصر نبوّتش و امام على عليه السلام در دوران خلافتش با همه توان كوشيدند كه از بروز آفت خطرناك انحصارطلبى در ميان دولت مردان نظام نوپاى اسلامى پيشگيرى كنند . پيامبر خدا تا آن جا مراقب آفت انحصارطلبى بود كه از هر گونه رنگ و بوى اين خصلت زشت نيز اجتناب مى كرد و اجازه نمى داد كسى

1.ر . ك : ح ۹۶ .


دانش نامه ميزان الحكمه ج1
208

اوّل . استئثارى كه تجاوز به حقوق ديگران نيست و تنها ، اقدامى است بر خلاف ايثار كه يك ارزش اخلاقى است.
دوم . استئثارى كه افزون بر مخالف بودن با ايثار ، تجاوز به حقوق ديگران نيز هست.
احاديث اين بخش ، ناظر به استئثار نكوهيده است و اكثر قريب به اتّفاق آنها درباره نوع دوم آن (ويژه ساختن خود و نزديكان ، همراه با تجاوز به حقوق ديگران) است. بنا بر اين ، آنچه پس از اين درباره استئثار خواهيم گفت ، درباره استئثار نكوهيده بويژه قسم دوم آن است.

دو . اسباب استئثار

در ريشه يابى استئثار نكوهيده ، مى توان به امورى مانند: 1 . بى اعتنايى به حقوق مردم، 2. بى رغبتى به مكارم اخلاقى ، 3. حرص، بخل و خسّت ، استناد كرد كه همگى در مقابل عوامل ايثار هستند ؛ ليكن بسنده كردن به اين نكته كافى نيست بلكه بايد ديد ريشه حرص ، بى اعتنايى به حقوق مردم و بى رغبتى به مكارم اخلاقى چيست؟
اصلى ترين عوامل و ريشه هاى استئثار ، خودخواهى ، بى ايمانى و يا ضعف ايمان است. اگر ايمان ، خودخواهىِ ذاتىِ انسان را هدايت و مهار نكند ، انسانِ خودخواه ، به طور طبيعى ، انحصارطلب مى شود و همه چيز را براى خود و وابستگان خود مى خواهد و به گفته امام على عليه السلام :
مَن مَلَكَ ، استَأثَرَ .۱هر كس به فرمان روايى رسيد ، انحصارطلبى پيشه مى كند .
از اين رو ، مكاتب مادّى با هر نام و يا هر شعارى كه براى تأمين آزادى ها و حقوق مردم به ميدان بيايند ، پايان كارشان پس از رسيدن به قدرت ، استئثار

1.نهج البلاغة : حكمت ۱۶۰ ، الأمالى ، مفيد : ص ۱۸۹ ح ۱۵ ، الأمالى ، طوسى : ص ۲۲۹ ح ۴۰۴ ، المحاسن : ج ۲ ص ۴۳۶ ح ۲۵۱۰ ، بحار الأنوار : ج ۱۳ ص ۳۵۷ ح ۶۲ ؛ شُعب الإيمان : ج ۲ ص ۳۱۱ ح ۱۹۱۰ . نيز ، ر . ك : تحف العقول : ص ۸ و المعجم الكبير : ج ۵ ص ۲۴ ح ۴۴۷۷ و كنز العمّال : ج ۱۶ ص ۱۹۷ ح ۴۴۲۱۷ .

  • نام منبع :
    دانش نامه ميزان الحكمه ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    شیخی، حمید رضا؛ دیلمی، احمد؛ حسینی، رضا؛ محسنی نیا، محمدرضا؛ موسوی، رسول؛ وهابی، محمد رضا
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 66669
صفحه از 544
پرینت  ارسال به