>

21
دانش نامه ميزان الحكمه ج1

حكاية قول الطائفة التى ردّت الأخبار كلّها .
نقل گفتار گروهى كه همه اخبار را رد كردند . ۱
اين ديدگاه ، هر چند در تاريخ اسلام ، حتّى در ميان اهل سنّتْ دوام نياورد ، امّا اخيرا طرفدارانى پيدا كرده است. ۲

نقد ديدگاه نخست

بطلان اين نظريه ، نياز چندانى به برهان ندارد؛ زيرا با اندكى تأمّل ، روشن مى شود كه ملاحظات سياسى ، مبناى اصلى آن بوده است ، نه باورهاى علمى و دينى . در عين حال ، دلايل ذيل ، بطلان اين ديدگاه را روشن مى سازد:

1. اجتهاد در برابر نصّ قرآن

نظريّه بى نيازى قرآن شناسى از سنّت ، در مقابل آياتى است كه پيامبر خدا را مبيّن و مفسّر وحى معرّفى كرده و اطاعت از ايشان را مانند اطاعت از خداوند ، واجب نموده اند .
آياتى از قرآن ، تأكيد دارند كه اين كتاب ، روشن و روشنگر همه چيز است ، مثل :
«لَّقَدْ أَنزَلْنَآ ءَايَـتٍ مُّبَيِّنَـتٍ .۳تحقيقا آياتى روشنگر را فرو فرستاديم» .

1.الاُم : ج ۷ ص ۲۷۳ .

2.در سال ۱۹۰۶ م ، دكتر محمّد توفيق صدقى ، با نگارش مقاله اى با عنوان «الإسلام هو القرآن وحده» ، به اين موضوع ، دامن زد (مجله المنار ، مجلّد نهم ص ۵۱۵ . نيز ، ر.ك : همان ص ۶۱۰ ، ۶۹۹ ، ۹۰۶ : مقالاتى كه در نقد اين رأى نوشته شده است). سپس در هند و پاكستان ، گروهى با عنوان «القرآنيون» ، شكل گرفت (در اين زمينه ، ر.ك : القرآنيون وشبهاتهم حول السنّة ، خادم احسان الهى بخش ، مكّه : مكتبة الصدّيق ، ۱۴۲۱ق/ ۲۰۰۰ م ، دوم ؛ تدوين السنّة النبويّة ، محمّد بن مطر الزهرانى ، ص ۴۶ ـ ۶۴ ؛ دفاع عن القرآن الكريم ، السيّد محمّد رضا الجلالى ، ص ۱۷ ـ ۲۶) .

3.نور : آيه ۴۶ .


دانش نامه ميزان الحكمه ج1
20

قد غَلَبَ عَلَيهِ الوَجَعُ! و عِندَكُمُ القُرآنُ . حَسبُنا كِتابُ اللّهِ . ۱
چون پيامبر خدا در بستر احتضار افتاد ، عده اى از جمله عمر بن خطّاب در اتاق ، حضور داشتند . پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : «بياييد تا براى شما نوشته اى بنويسم تا با وجود آن ، هرگز گم راه نشويد» . عمر گفت : درد ، بر پيامبر ، غلبه كرده است! در نزد شما قرآن هست . كتاب خدا ، ما را كفايت مى كند.
اين سخن ، بدان معناست كه در معرفت دينى ، مطلقا نيازى به سنّت نيست . منع از كتابت حديث پس از رحلت پيامبر اسلام ـ كه يك سده به طول انجاميد ـ بر پايه اين ديدگاه بود . ذهبى ، آورده است :
إنّ الصدِّيق جمع الناس بعد وفاة نبيّهم، فقال: إنّكم تحدّثون عن رسول اللّه صلى الله عليه و آله أحاديث تختلفون فيها، والناس بعدكم أشدّ اختلافاً؛ فلا تحدّثوا عن رسول اللّه صلى الله عليه و آله شيئاً، فمن سألكم فقولوا: بيننا وبينكم كتاب اللّه ؛ فاستحلّوا حلاله وحرّموا حرامه . ۲
پس از وفات پيامبر صلى الله عليه و آله [ابو بكر] صدّيق ، مردم را جمع كرد و گفت : شما از پيامبر خدا احاديثى را نقل مى كنيد كه در آنها اختلاف داريد ، و بعد از شما ، مردم ، بيشتر [در اين باره ]اختلاف خواهند كرد . بنا بر اين ، از پيامبر خدا چيزى نقل نكنيد ، و هر كس از شما [حديثى ]پرسيد ، بگوييد : كتاب خدا در ميان ما و شما هست ؛ حلال آن را حلال شماريد و حرامش را حرام .
از برخى نقل هاى محدّثان برمى آيد كه در قرن سوم نيز اين ديدگاه ، مطرح شده است. شافعى ، در كتاب جماع العلم ، بابى را با اين عنوان ، مطرح كرده است:

1.صحيح البخارى : ج ۵ ص ۲۱۴۶ ح ۵۳۴۵ و ج ۶ ص ۲۶۸۰ ح ۶۹۳۲ ، مسند ابن حنبل : ج ۱ ص ۱۷۹ ح ۳۱۱۱ ؛ الأمالى ، مفيد : ص ۳۶ ح ۳ ، بحار الأنوار : ج ۲۲ ص ۴۷۴ ح ۲۲ . براى اطّلاع بيشتر ، ر . ك : دانش نامه امير المؤمنين عليه السلام برپايه قرآن ، حديث و تاريخ : (بخش سوم / آخرين تلاش هاى پيامبر براى تعيين جانشين) .

2.تذكرة الحفّاظ : ج ۱ ص ۲ (به نقل از مراسيل ابن ابى مليكه) .

  • نام منبع :
    دانش نامه ميزان الحكمه ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    شیخی، حمید رضا؛ دیلمی، احمد؛ حسینی، رضا؛ محسنی نیا، محمدرضا؛ موسوی، رسول؛ وهابی، محمد رضا
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 66530
صفحه از 544
پرینت  ارسال به