حتّى ايشان را بر خود مقدّم بدارد . از اين رو، هنگامى كه بند كفش او در طواف ، پاره مى شود و شخصى به احترام ايشان بند كفش خود را باز مى كند و به ايشان مى دهد ، نمى پذيرد و مى فرمايد:
هذِهِ أثَرَةٌ، ولا أقبَلُ أثَرَةً .۱اين ، نوعى امتياز است و من امتياز را نمى پذيرم .
اهل بيت پيامبر خدا نيز نه تنها از انحصارطلبى اجتناب مى كردند ، بلكه حقوق خود را نيز ايثار مى نمودند . مطالعه سيره عملى آنان در هر دو زمينه ، بويژه براى دولت مردان ، بسيار آموزنده است.
امّا افسوس كه زمامداران امّت اسلامى از آنان پيروى نكردند و همان گونه كه پيامبر خدا پيشگويى كرده بود ، گرفتار آفت استئثار شدند و بدين سان بر اسلام و اسلاميان گذشت آنچه گذشت.
پنج . ارزيابى احاديث «شكيبايى بر استئثار»
در فصل چهارم از اين بخش ، سخنانى به پيامبر خدا نسبت داده شده كه ايشان ضمن پيشگويى وقوع آفت استئثار در امّت اسلامى ، به مردم دستور مى دهد كه آنان حقّ اعتراض به دولت مردان خودخواه و انحصارطلبِ حاكم را ندارند ؛ بلكه موظّف به شكيبايى و سكوت تا قيامت اند!
گفتنى است آنچه ما در اين فصل آورده ايم ، تنها نمونه اى از اين دست احاديث است . ۲
نكات قابل تأمّل در نقد و ارزيابى اين احاديث ، بسيار است . از اين رو