از پذيرش آنها سر باز مى زند ، به خويشتن نفى كرده و با اين معيار متين ، به مسلمانان هشدار داده كه او اين گونه سخن نمى گويد . ۱
ج . تعارض با قرآن
معيار ديگر براى تشخيص صحّت يا عدم صحّتِ سخنانى كه به پيامبر صلى الله عليه و آله نسبت داده مى شود ، قرآن كريم است . ۲
بر اساس اين معيار ، نكته اى كه در نقد و ارزيابى احاديث شكيبايى بر استئثار ، قابل تأمّل است ، اين است كه اين سخنان ، نه تنها بر خلاف منطق عقل و فطرت است ، بلكه بر خلاف نصّ صريح قرآن كريم است كه فلسفه بعثت همه انبياى الهى را «قيام به قسط» مى داند و تأكيد مى كند كه :
«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَـتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَـبَ وَ الْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ .۳به راستى ، ما پيامبران خود را با دلايل آشكار روانه كرديم و با آنها كتاب و ترازو فرو فرستاديم تا مردم به عدالت برخيزند» .
بى ترديد ، احاديث در بر دارنده امر به شكيبايى در برابر انحصارطلبى حاكمان ، مخالف اين آيه و همه آياتى است كه در آنها ، مسلمانان به ظلم ستيزى ، امر به معروف و نهى از منكر و قيام به قسط ، دعوت شده اند.
د . تعارض با احاديث قيام عليه زمامداران ستمگر
نكته ديگر در ارزيابى احاديث «شكيبايى بر انحصارطلبى حاكمان» ، تعارض آنها با احاديثى است كه پيامبر خدا در آنها صريحا به مخالفت با زمامداران جائر و قيام عليه آنان دستور داده است ، و اينك ، چند نمونه از اين احاديث:
1 . عن معاذ بن جبل : سمعت رسول اللّه صلى الله عليه و آله يقول : خُذُوا العَطاءَ ما دامَ