>

23
دانش نامه ميزان الحكمه ج1

3. اجماع امّت اسلامى بر نياز به سنّت

اجماع مسلمانان در عمل كردن به سنّت و معتبر دانستن آن به عنوان دومين منبع معرفت دينى در كنار قرآن نيز ، دليل ديگرى بر ردّ ديدگاه نخست ، محسوب مى شود.

ديدگاه دوم . نياز مطلق به سنّت در معرفت دينى

در مقابل ديدگاه نخست ، نظريه ديگرى وجود دارد كه بر اساس آن ، شناخت قرآن براى عامّه مردم ، ممكن نيست و آنان براى تفسير قرآن و عمل كردن به آن ، حتما بايد به سنّت ، مراجعه كنند.
اين ديدگاه ، نخستين بار به برخى صحابيان و تابعيان نسبت داده شده است . از عبيد اللّه بن عمر ، نقل شده است :
لقد أدركت فقهاء المدينة ، و إنّهم ليعظّمون القول فى التفسير ، منهم : سالم بن عبد اللّه ، و القاسم بن محمّد ، و سعيد بن المسيّب ، و نافع . ۱
من ، فقهاى مدينه را درك كردم . آنها گفتن تفسير را گران مى شمردند . از جمله ايشان است : سالم بن عبد اللّه ، قاسم بن محمّد، سعيد بن مسيّب و نافع .
و درباره سعيد بن مُسيَّب ، چنين نقل شده است :
إنّهُ كان إذا سُئل عن تفسير آية من القرآن، قال: أنا لا أقول فى القرآن شيئاً . ۲
هر گاه تفسير آيه اى از قرآن را از وى مى پرسيدند ، مى گفت : من ، درباره قرآن ، چيزى نمى گويم .
و از شعبى نقل شده كه گفت :

1.تفسير الطبرى : ج ۱ ص ۳۷ (جزء اول) ، تفسير ابن كثير : ج ۱ ص ۱۷ .

2.تفسير الطبرى : ج ۱ ص ۳۷ (جزء اوّل) ، تفسير ابن كثير : ج ۱ ص ۱۷ .


دانش نامه ميزان الحكمه ج1
22

«هَـذَا بَيَانٌ لِّلنَّاسِ .۱ اين ، بيانى براى مردم است» .
«نَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَـبَ تِبْيَـنًا لِّكُلِّ شَىْ ءٍ .۲و اين قرآن را كه روشنگر هر چيزى است ، بر تو فرو فرستاديم» .
اين آيات ، بى ترديد ، بدين معنا نيستند كه همه معارف قرآن ، براى همه مردم ، واضح و روشن است و نيازى به تفسير وتبيين ندارد ؛ بلكه چنان كه توضيح خواهيم داد ، معارف قرآن ، مراتبى دارد و هر كس به حسب استعداد و ظرفيت فكرى و روحى خود ، از روشنايى و روشنگرى اين كتاب آسمانى ، پرتو مى گيرد. ۳

2. اجتهاد در برابر نصّ پيامبر

تصميم پيامبر صلى الله عليه و آله مبنى بر نوشتن چيزى كه مانع از گم راهى امّت شود ، به روشنى نشان مى دهد كه قرآن ، به تنهايى ، مانع گم راهى نيست . تجربه تاريخ اسلام هم اين واقعيت را تأييد كرده است و اگر نبود جز اين كه نظريه بى نيازى قرآن از سنّت ، اجتهاد در برابر سخن كسى است كه قرآن تصريح مى كند :
«مَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْىٌ يُوحَى ؛۴و از سرِ هوس ، سخن نمى گويد . اين (قرآن) ، بجز وحى اى كه وحى مى شود ، نيست» .
و اطاعت از او ، اطاعت از خداست ۵ و مردم ، موظّف به انجام دادن همه اوامر او هستند ، ۶ براى اثبات بطلان آن ، كافى بود.

1.آل عمران : آيه ۱۳۸ .

2.نحل : آيه ۸۹ .

3.ر.ك : ص ۴۱ (مراتب قرآن شناسى) .

4.نجم : آيه ۳ ـ ۴ .

5.«مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ؛هركس پيامبر را اطاعت كند،خداوند را اطاعت كرده است» (نساء:آيه۸۰).

6.«مَآ ءَاتَـلـكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَـلـكُمْ عَنْهُ فَانتَهُواْ ؛ آنچه را كه پيامبر به شما داده است ، بگيريد و از آنچه شما را بازداشته ، باز ايستيد» (حشر : آيه ۷) .

  • نام منبع :
    دانش نامه ميزان الحكمه ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    شیخی، حمید رضا؛ دیلمی، احمد؛ حسینی، رضا؛ محسنی نیا، محمدرضا؛ موسوی، رسول؛ وهابی، محمد رضا
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 66609
صفحه از 544
پرینت  ارسال به