۱۰۵.امام على عليه السلام :من با اين جامه و اين اثاث و اين ماده اُشترم به شهر شما آمدم و اگر با غير آنچه آمده ام ، از شهر شما رفتم ، از خيانتكاران خواهم بود.
۱۰۶.الغارات ـ در يادكرد از سيره على عليه السلام ـ :گفته اند كه آن بزرگوار ، دستش را بر روى شكم خود مى نهاد و مى فرمود : «سوگند به آن كه دانه را شكافت و جاندار را آفريد ، آنچه در اين شكم است ، كمترين [لقمه] خيانت را در بر ندارد و گرسنه از آن (دنيا) خارج مى شوم (گرسنگى مى كشم ؛ ولى حرامى را به معده خود ، راه نمى دهم)» .
۱۰۷.فضائل الصحابة ـ به نقل از ابن عبّاس ـ :در روز جنگ جمل ، على عليه السلام مرا سوى طلحه و زبير فرستاد و فرمود : «به آن دو بگو : برادرتان به شما سلام مى رساند و مى گويد : آيا از من انحراف و ستمى در حكومت (/قضاوت) ، يا انحصارطلبى (/ امتيازخواهى)اى در فى ء ، يا در چيزهاى ديگر ديده ايد؟» .
زبير گفت : نه ، هيچ يك از اينها را از او نديده ايم ؛ امّا ترس و طمع بسيار ، دست به دست هم داده اند. ۱