۱۷۴.امام صادق عليه السلام ـ درباره اين سخن خداوند :«اَجَلى مقرّر داشت ، و اجلى محتوم» ـ : دو اجل ، وجود دارد : يكى ، اجل موقوف [به مشيّت خدا] كه خدا هر كارى بخواهد ، با آن مى كند ، و ديگرى اجل محتوم [و تغييرناپذير] .
۱۷۵.صحيح البخارى ـ به نقل از ابو عثمان ، از اُسامة بن زيد ـ :دختر پيامبر صلى الله عليه و آله به ايشان پيغام داد كه فرزندم در حال قبض روح است ؛ تشريف بياوريد .
پيامبر صلى الله عليه و آله كسى را روانه كرد كه سلام [ـِ ايشان را به دخترش] برساند و بگويد : آنچه خدا مى گيرد و مى دهد ، از آنِ [خودِ] اوست . و همه اينها نزد خداوند ، اجلى معيّن دارند . بنا بر اين ، صبور باشد و پاداش الهى را در نظر بگيرد .
دختر پيامبر صلى الله عليه و آله ، كسى را نزد ايشان فرستاد و ايشان را سوگند داد كه نزد وى بيايد.
پيامبر صلى الله عليه و آله برخاست و همراه سعد بن عباده ، معاذ بن جبل ، اُبىّ بن كعب ، زيد بن ثابت و عدّه اى ديگر رفت . كودك را كه بدنش مى لرزيد و در حال جان دادن بود ، نزد پيامبر خدا آوردند . به گمانم فرمود : «عين مَشك خشكيده اى شده است» و اشك از چشمانش سرازير شد .
سعد گفت : اى پيامبر خدا! اين ، چه حالى است (چرا گريه مى كنيد)؟
فرمود : «اين ، مهربانى اى است كه خداوند در دل هاى بندگانش نهاده است . خداوند به بندگانِ مهربانش ، مهربان است» .
۱۷۶.امام صادق عليه السلام :اجلِ غير محتوم ، موقوف اسـت و خـداوند از آن ، آنچه را كه بخواهد ، پيش مى اندازد و آنچه را كه بخواهد ، به تأخير مى افكند ؛ امّا اجل محتوم ، اجلى است كه خداوند عز و جل آن را ، آن طور كه اراده كند ، از [اين ]شب قدر تا شب قدر سال آينده ، نازل (مقدّر) مى كند .
اين است [معناى ]سخن خداوند كه : «پس هر گاه اجلشان فرا رسد ، نمى توانند آن را لحظه اى پس و پيش بيندازند» .