وَاللّهُ سُبحانَهُ يَقولُ :«مَّا فَرَّطْنَا فِى الْكِتَـبِ مِن شَىْ ءٍ»۱وفيهِ تِبيانُ كُلِّ شَى ءٍ،۲وذَكَرَ أنَّ الكِتابَ يُصَدِّقُ بَعضُهُ بَعضاً .۳
خداوند سبحان مى فرمايد :«ما در قرآن چيزى را فروگذار نكرديم». و در قرآن ، بيان هر چيزى هست ، و يادآور شده كه بعض قرآن ، گواه بعض ديگر آن است .
امّا شنيدن سخن قرآن و تصديق و شهادت و اشارت برخى از آيات در مورد برخى ديگر ، كار هر كس نيست . تنها خواصّ و اهل فن مى توانند تشخيص بدهند كه كدام آيه درباره آيه ديگر چه مى گويد و كدام آيه ، به كدام نكته اشاره دارد و كدام آيه ، مفسّر و مبيّن كدام آيه است.
قرآن شناسى بر اساس اين روش ، «تفسير قرآن به قرآن» ناميده مى شود و نيازى به سنّت ندارد ؛ امّا نكته مهمّى كه بايد به آن توجّه داشت ، اين است كه معارفى كه در اين مرحله از قرآن شناسى به دست مى آيد ، نمى تواند به عنوان پيام دين و برنامه اسلام براى تكامل انسان و زندگى او تلقّى گردد ؛ چرا كه در اين صورت ، به ديدگاه نخست باز خواهيم گشت و «حسبنا كتاب اللّه » ، ۴ مصداق خواهد يافت كه بر خلاف سنّت قطعى پيامبر اسلام و اجماع قاطبه مسلمانان است.
بنا بر اين ، مرحله دوم از قرآن شناسى براى استنتاج نهايى از معارف قرآنى در زمينه هاى مختلف ، كافى نيست . توضيح بيشتر اين مطلب ، در تبيين مرحله سوم ، خواهد آمد.