مانند اين كه حديث با سندى مرسل ، نظير «أحمد بن محمّد ، عن بعض أصحابنا ، عن الإمام الباقر عليه السلام (احمد بن محمّد از يكى از راويان امامى مذهب از امام باقر عليه السلام )» آورده شود.
ح ـ هر گاه در پاورقى، بعد از منبع دوم يا منبع پس از آن ، نام يكى از اهل بيت عليهم السلام را ذكر كنيم ، اين ، بدان معناست كه حديث در اين منبع ، از هموست و نه از ديگرى كه در صدر حديث ، ياد شده است ؛ و هر گاه پس از نام معصومِ ياد شده ، عبارت «عنه صلى الله عليه و آله » يا «عنه عليه السلام » را بياوريم ، اين ، بدان معناست كه مروىٌّ عنه ، حديث را به كسى كه در صدر حديث نام برده شده ، اسناد داده است.
ط ـ اگر مأخذى كه حديث از آن نقل شده ، از كتاب هايى باشد كه با يك سند واحد متّصل ، روايت كرده اند (مانند : الجعفريّات ، نوادر الحكمة ، التفسير المنسوب إلى الإمام العسكرى عليه السلام ، صحيفة الرضا عليه السلام ، دُرَر الأحاديث النبويّة ، مسند زيد ، قرب الإسناد ، مسائل علىّ بن جعفر ، الرسالة الذهبيّة و ...) ، نام پيامبران و اهل بيت عليهم السلام را به عنوان راوى ، ذكر نكرده ايم و به ذكر نام ايشان ، بسنده نموده ايم.
ى ـ اگر متن از پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام روايت نشده باشد ، يا حديث قدسى باشد و يا سخنى از خداوند عز و جل باشد ، يا براى بيان قول يا فعل يا تقرير پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام باشد ، بدون آن كه از راوى مشخّصى روايت شده باشد (مانند : «سئل (مورد پرسش قرار گرفت)» و «رُوى (روايت شده است)» يا ـ همان طور كه گذشت ـ نام راوى در آغاز حديثْ آمده باشد ، و خلاصه آن كه : هر گاه در آغاز حديث ، نام پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام نباشد ، نام مأخذ را در آغاز آن مى آوريم .
24 . چنان كه مى دانيم ، در تدوين و نگارش اين دانش نامه ، از روش موضوعى پيروى كرده ايم كه اين ، خود ، بُرش متون معيّنى از احاديث مربوط به باب مورد نظر را اقتضا مى كند . اين نكته ، يكى از اصولى است كه براى پرهيز از تكرار ، نمى توان از آن صرف نظر كرد ، مخصوصا در احاديث طولانى . ما