نگاهی به جريانهای حديثی معاصر اهل سنت - صفحه 4

مبناى اختلاف آرايى كه در دوره معاصر به چشم مى خورد ـ كه به يك تعبير، از گذشته بيشتر شده و به تعبير ديگر، شفاف تر و آشكارتر شده ـ نيز همين سه محور است.
اين سه محور، سه جريان مهم را در تعامل با حديث شكل داده است: 1. جريان نص گرايان، 2. جريان عقل گرايان، 3. جريان صوفيه.
نص گرايان از يك سو دايره اعتبار حديث را گسترده دانسته (عقايد، اخلاق و فقه)، و از سوى ديگر در اثبات صدور، با تسهيل و مساهله بدان مى نگرند (كم اعتنايى به دانش رجال و معتبر دانستن اكثر احاديث) و در تفسير، جمود و التزام به نص را (براى پرهيز از تأويل) لازم مى شمرند.
در برابر، عقل گرايان، گستره اعتبار را محدود مى كنند (عدم حجيت خبر واحد در عقايد) و در اثبات صدور به سخت گيرى هاى سندى (علم رجال) و متنى (نقد متن يا نقد محتوايى) باور دارند و در تفسير نص، اجتهاد عقلى را ـ كه به تأويل نيز مى انجامد ـ لازم مى شمرند.
در مقابل اين دو جريان مى توان از باطن گرايان ياد كرد كه گرچه مانند دو جريان پيشين ظهور و بروز نداشته اند، اما نمى توان آنان را، به عنوان يك جريان، ناديده انگاشت. و از تأثيرگذارى پنهان آنان غفلت نمود. اينان رأيى خاص در ميزان اعتبار داشته، دايره اعتبار را گسترده مى دانند. شايد بتوان ادعا كرد كه اينان، در اين جهت، به نص گرايان نزديك ترند، لكن مبناى تساهل آنان در برخورد با مسأله صدور، ادله و قواعد نص گرايان نبوده، بلكه به همان دريافت هاى درونى و باطنى اعتنا دارند. در تفسير نص نيز از قالب و ظاهر لفظ فراتر مى روند و ظاهرگرايى و نص گرايى را نمى پسندند، گر چه مبناى تفسير آنان، مانند جريان عقل گرايان، اجتهاد عقلى نيست.
قبض و بسط و يا تركيب اين سه جريان منشأ پيدايش تمامى جريان هايى بوده كه از آغاز تاكنون، شكل گرفته اند؛ مثلاً مى توان در جريان نص گرايان، اهل حديث، حشويه، ظاهريه، حنابله، خوارج، سلفى ها، وهابى ها و اخبارى ها را جاى داد، گرچه اينها خود با يكديگر اختلافات جدى دارند.
نيز مى توان متكلمان و اصوليان را در جريان دوم جاى داد، گرچه در دو حوزه متفاوت فعاليت علمى دارند.
در جريان سوم نيز مى توان از عرفان و تصوف، با همه اختلافاتى كه با خود دارند، نام برد.
يادآورى اين نكته لازم است كه قرار دادن اين فرقه و نحله ها در ذيل اين سه جريان، تنها از زاويه تعامل با حديث و دانش هاى مرتبط با آن است، گرچه اينها، از زواياى ديگر، به گونه اى ديگر تنظيم مى شوند.
با توجه به مطالب پيش گفته، استخراج مبانى و ديدگاه هاى اختصاصى اين جريان ها ضرورى است؛ به ويژه آن كه صاحبان اين جريان ها، به درستى، به اين كار نپرداخته اند و نيز تحليل هاى

صفحه از 15