تلاشهاي مجلسي اول در فهم متن - صفحه 30

أنتم أفقه الناس إذا عرفتم معانى كلامنا، إنّ الكلمة لتنصرف على وجوه، فلو شاء إنسان، لصرف كلامه كيف شاء و لا يكذب؛۱ شما بيناترين مردم در دين هستيد، هرگاه[عمقِ] معانىِ سخنان ما را بفهميد. گاه، يك سخن قابليت معانى گوناگونى دارد و اگر كسى بخواهد، مى تواند سخنش را به دلخواه خود معنا كند، در حالى كه دروغ هم نگفته است.
گفتنى است كه مؤلّف من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق، در كتاب اصلى فقه الحديثى اش، معانى الأخبار ـ كه منبعى كهن، معتبر و كم نظير در زمينه فقه الحديث است ـ با اين روايت آغاز كرده و نام كتاب خود را نيز از همين روايت برگرفته است.
فهم نادرست حديث، در برخى موارد، اثرى بدتر از نفهميدن، نديدن و نشنيدن روايت دارد. كژراهه هاى پديد آمده و كيش ها و فرقه هاى گوناگون منتسب به دين، ريشه در سوء فهم و برداشت هاى نادرست از متون دينى، بويژه حديث دارند و سخن دانشمند و محدّث بزرگ شيعى قرن چهارم، نعمانى ۲ در مقدمه كتاب سترگش، الغيبة، مؤيّد اين معناست: ۳
لعمرى ما أتى من تاه و تحيّر وافتتن و انتقل عن الحق و تعلّق بمذاهب أهل الزخرف و الباطل إلاّ من قلّه الرواية والعلم و عدم الدراية والفهم، فإنّهم الأشقياء لم يهتمّوا لطلب العلم و لم يتعبوا أنفسهم فى إقتنائه و روايته من معادنه الصّافية على أنّهم لو رووا، ثمّ لم يدروا لكانوا بمنزلة من لم يرو و قد قال جعفر بن محمد الصادق(ع): «إعرفوا منازل شيعتنا عندنا على قدر روايتهم عنّا و فهمهم منّا»، فإن الرواية تحتاج إلى الدراية و « خبر تدريه خير من ألف خبر ترويه»؛
به جانم سوگند! كه هيچ كس سرگردان و متحير و مفتون نگشت و از حق نبريد و به باطل و پوچى نپيوست، جز آن كه اندوخته علم و روايتش اندك بود و از دقت و فهمْ تهى. اين شوربختان به جست وجوى دانش همت نگماشتند و رنجِبه چنگ آوردن و نقلش را از كان هاى ناب آن به جان نخريدند و اگر هم نقل مى كردند، چون به ديده تامّل و دقت در آن نمى نگريستند، باز بسان كسى بودند كه چيزى نقل نكرده است. امام جعفر صادق(ع) فرموده است: «منزلت شيعيانمان را نزد ما، با مقدار نقل و فهمشان از سخنان ما بسنجيد»، زيرا كه روايتْ نيازمند فهم است و «يك حديث بفهمى، بهتر از آن است كه هزار حديث[نفهميده ]نقل كنى».
مرحوم مجلسى(ره) در همين زمينه چنين مى گويد:
لا تكن ممّن ينقل الاخبار ولا يفهم معانيها أو يفهمها ولا يتفكّر فى عواقبها؛ ۴

1.همان، ص ۱.

2.ابو عبداللّه محمّد بن ابراهيم بن جعفر نعمانى، مشهور به ابن زينب (م قرن ۴).

3.الغيبة، ص ۲۲ (مقدمه).

4.روضة المتقين، ج ۱ ص ۳۴۹.

صفحه از 53