تلاشهاي مجلسي اول در فهم متن - صفحه 40

با همه اين ها و با فرض كهن بودن كتاب لغت و مؤلّف و اقدام او به جداسازى معناى حقيقى از معناى مجازى، باز جاى اين پرسش باقى است كه چگونه مى توان در مسأله مهمى مانند حديث ـكه مبناى اقدام و عمل است ـ به سخن يك تن گوش سپرد و به يك منبع بسنده كرد. اين همان سؤال همه فقها و محدثان ژرف انديش ماست كه پاسخ آن،كار سختِ ديگرى را بر دوش آنان مى نهد تا رنج تتبّع وكاوش در ميان كتاب هاى لغت را بر خود هموار كنند و مجلسى پدر از اين زمره است.
او در ترجمه و تفسير لغات به يك كتاب لغت اكتفا نمى كند و با وجود در دست داشتن كتب لغت كهن، خود را از مراجعه به ديگر كتاب ها و حتى غريب الحديث ها ۱ بى نياز نمى بيند. او در ميان كتب لغت، مانند صحاح اللغة از اسماعيل بن حمّاد جوهرى(م393ق) و القاموس المحيط نوشته محمد بن يعقوب فيروز آبادى(م816ق) و در ميان كتب غريب الحديث از النهاية في غريب الحديث والاثر نوشته ابن أثير جرزى (م606ق) فراوان سود مى جويد.
براى نشان دادن روحيه اجتهاد مجلسى در فهم لغت و استفاده او از چندين كتاب لغت، كافى است كه لغت «قرن» را پيگيرى كنيد. او براى تعيين اين معنا كه قرنْ عيبى در زن و از عيوب مجوّز فسخ عقد نكاح است، نظر اديبان را از قاموس اللغة، صحاح اللغة، و جمهرة اللغة ابن دريد(م 321ق) و نهايه ابن اثير نقل كرده و سپس به اجتهاد وارائه نظر پرداخته است ۲ . موارد استفاده مجلسى از كتب لغت و غريب الحديث بسى فراوان است ۳ و اين ها به جز تفسيرهاى بدون ارائه مصدر لغوى است كه در بسيارى از موارد به عنوان شرح هاى كوتاه در يك، دو كلمه و يا يك جمله كوتاه و در ميان شرح حديث مى آورد ۴ .
از نكات جالب توجه در شرح لغات مجلسى(ره) استفاده او از زبان فارسى است. او به درستى مى داند كه گاه همه توضيح هاى لغوى نمى تواند مخاطب و خواننده فارسى زبان را به جان معناى لغت برساند و از اين رو، در ترجمه «ثنّى» ـكه بر حسب اتفاق لغت پيچيده و پركار بردى هم هست ـ چنين مى گويد:
و ثنّى عليها قطيفة ؛ و قطيفه اى(رو اندازى پشمين يا مخملى) دو لايه بر او افكند. و في الفارسية: دوته كرد. ۵

1.غريب الحديث ها، كتاب هايى هستند كه به شرح لغات نا آشنا در دامنه حديث مى پردازند و بيشتر هم به معناى اراده شده در همان حوزه مى پردازند. غريب الحديث هاى متعدد نگاشته شده همواره ياريگر محدثان در ترجمه لغات بوده اند. ر.ك: فصلنامه علوم حديث، ش۱۳، عبدالهادى مسعودى، سير تدوين غريب الحديث.

2.روضة المتقين، ج ۸، ص ۳۲۸.

3.ر. ك: همان، ج ۸، ص ۱۹۰، واژه «الحسين» اى ثمر غلط بسمن و ص ۳۸۲، واژه «قفندر» كسمندر كريه المنظر، از قاموس اللغة و ج ۸، ص ۳۸۳ و عارضة الباب «اى الخشبة التى تمسك عفاديته من فوق محاذية الاسكنة» از صحاح جوهرى و ج ۸، ص ۳۵۸ «افلج» و ص ۳۶۱ «القتب» و ص ۳۶۴ از «الغراب الاعصم» از نهايه ابن اثير و نيز ر. ك: ج ۸، ص ۳۲۳ و ص ۱۳۲ و ص ۱۱۱ و ج ۱۲، ص ۲۲۴ و....

4.براى نمونه، ر.ك: روضة المتقين، ج ۱، ص ۳۵۹ و ص ۳۸۰ و ج ۱۲، ص۸۹، ۹۰، ۱۲۱، ۱۴۶، ۱۵۳ و... كه به شرح لغات «ضغطة القبر» و «تنوّقوا» «فواق ناقه»، «الباغون»، «ملاحاة الرجال» «مشارة الناس». «الملح الجريش» و... مى پردازد.

5.همان، ج۸، ص ۱۸۷.

صفحه از 53