تلاشهاي مجلسي اول در فهم متن - صفحه 45

قبلها أو بعدها فى التعقيب، ويؤيده قوله(ع): فقلت[يا عبداللّه] لانه لو كان(ع) فى الصلوة لما تكلم و يمكن ان يكون التكلم بعد الفراغ من الصلوة و فيه بعد[واذا] كان الحال حال التضرع والاستكانة فى القنوت والتشهد فيحرك السبابة اليمنى يميناً وشمالاً كانه يقول لا ادرى من اصحاب اليمنى، انا ام اصحاب الشمال، وعدم العلم والاشارة اليه يصير سبباً لزيادة التضرع والاستكانة، و(اذا) كانت الحال حال الانقطاع الى اللّه تعالى بالكلية فيحرك السبابة اليسرى الى جانب السماء بالتأنى و يضعها ويشير الى ان الروح والقلب والعقل يجرنى اليك تعالى لكن التعلقات الجسمانية والجذبات الهيولانية يجرنى الى السفليات وانا معلق بين سماء الروح وارض البدن، ولا يمكننى الانقطاع اليك الا بجذبك فان جذبة من جذباتك توازى عمل الثقلين، والابتهال حين ترى اسباب البكاء فليرفع يديه الى السماء حتى تتجاوز عن رأسه، لان البكاء علامة اجابة الدعاء فكأنّه وصل الى المطلوب واعطاه اللّه تعالى فيمد يديه حتى يأخذه؛
منظور از «رغبة» و «رهبة» و «تبتّل» يا معانى لغوى آن هاست كه در حالات نماز براى دست ها، با بالا بردن آن دو در تكبيرها و گذاشتن بر دو زانو در ركوع و چگونگى قراردادنشان در سجده و بلند كردن آن دو در قنوت حاصل مى شود، كه در بعضى از اين حالت ها شوق و اميد[به انسان ]دست مى دهد؛ مانند بالا بردن دست براى قنوت و در بعضى فروتنى و تذلّل،[با نحوه قرار گرفتن دست ها ]در ركوع و سجده، و در بعضى از حالت ها بريدن و انقطاع به سوى خدا، مانند[حالت دست ها در ]سجده و قنوت و قرار گرفتن[آن ها ]در تشهد كه[به تفصيل] ذكر خواهد شد.
و يا معانى اصطلاحى آن ها در احاديثْ مراد است كه در حديث صحيح به نقل از محمد بن مسلم آمده است: از امام صادق(ع) شنيدم كه فرمود: مردى بر من گذر كرد و من با دست چپ در نماز[يا در تعقيب نماز] دعا مى كردم. گفت: اى ابا عبداللّه، با دست راستت[دعا كن]، گفتم: بنده خدا، خداوند متعال بر اين هم حقى دارد؛ همانند حقى كه به آن دارد. و حضرت فرمود: رغبت[و شوق] به اين است كه دو دستت را بگشايى و درون آن ها را آشكار كنى و رهبت[وخوف]، اين است كه دستانت را باز كنى و پشت آن دو را نمايان سازى و تضرّع آن است كه انگشت سبابه دست راست را به راست و چپ حركت دهى و تبتل[وانقطاع]، جنباندن انگشت سبابه چپ است به گونه اى كه آن را به آرامى به سوى آسمان بالا برى و پايين آورى، و ابتهال، آن است كه دو دست و بازويت را به سوى آسمان دراز كنى و آن، زمانى است كه ببينى مقدمات گريه فراهم است و در اين معنا احاديث بسيارى است.

صفحه از 53