تلاشهاي مجلسي اول در فهم متن - صفحه 50

اما آب هاى گرم[معدنى]، رسول خدا تنها از معالجه[و شفا جستن] به وسيله آن ها نهى فرموده، ولى از وضو گرفتن با آن ها منع نكرده است و آن ها آب هاى گرمى هستند كه در كوه ها وجود دارند و از آن ها بوى گوگرد به مشام مى رسد.
و سپس در حديث بعدى نقل مى كند:
وقال(ص): إنّها من فيح جهنّم؛و رسول خدا فرموده: به راستى كه آن[آب هاى گرمِ معدنى] از فوران و جوشش جهنم است.
اين حديث در نقل كلينى به صورت «قيل» و در تتمه حديث مطرح شده است و شاهد ما همين جزء است. سؤال اين است كه آيا اين آب هاى معدنى ـكه از دل زمين مى جوشدـ نتيجه فوران جهنّم است وحاصل غليان آب هاى داغ و سوزان آن، و يا اين جا به صورت مجازى آورده شده و اگر چنين است، علاقه اين مجاز چيست؟
مجلسى(ره) نظر دوم را بر مى گزيند و مى گويد:
والظاهر ،كما قال بعض، أنّه خرج مخرج التشبيه فى الحرارة او الحرارة الكبريتيه؛ ۱
به نظر مى رسد ـ همچنان كه بعضى گفته اند ـ كلام رسول خدا در تشبيه حرارت [آب هاى معدنى] يا حرارت گوگردى[آن ها به جهنم ]ايراد شده است.
مثال دوم درباره كعبه و شكايت آن است. شيخ صدوق روايتى دالّ بر اين مطلب، بدين متن، آورده است:
روى أنّ الكعبة شكت إلى اللّه ـعزّوجل ـّ في الفترة بين عيسى و محمد ـصلوات اللّه عليهماـ فقالت: يا ربّ! ما لى قلّ زوّارى، ما لي قلّ عوّادى ؟ فأوحى اللّه ـجلّ جلاله ـ إليها: أنّى منزل نوراً جديداً على قوم يحنّون إليك كما تحنّ الأنعام إلى أولادها ويزفون إليك كما تزف النسوان إلى أزواجها... يعني اُمّة محمّد(ص)؛۲نقل شده كه كعبه در دورانِ فاصله بين حضرت عيسى(ع) و حضرت محمد(ص) به خدا شكوه كرد و گفت: پروردگارا، چه شده كه زائرانم كم شده اند و از ديدار كنندگانم كاسته شده است؟ پس خداى ـ عزّوجلّ ـ به او وحى كرد: من نازل كننده نورى جديد بر قومى هستم كه مشتاق تو مى شوند؛ همانند اشتياق چهارپايان به فرزندان خود و در نهايتِ شور و شوق به سوى تو مى آيند، آن گونه كه زنان[در شب عروسى] با شور و هيجان به سوى شوهرانشان برده مى شوند... يعنى امت محمد(ص).

1.روضة المتقين، ج۱، ص ۹۱.

2.من لا يحضره الفقيه، ج ۲، ص ۲۴۴، ح ۲۳۱۰.

صفحه از 53