تلاشهاي مجلسي اول در فهم متن - صفحه 51

اين حديث مشكل تفسيرى ندارد و به راحتى آن را مى پذيريم، اما شيخ صدوق، در همين معنا، حديثى ديگر را نقل مى كند كه گويى كعبه جان دارد و مانند ما انسان ها از بوى بد ناراحت مى شود. ما متن حديث را مى آوريم و سپس نظر مجلسى(ره) را بيان مى كنيم.
وروى أنّ الكعبة شكت إلى اللّه ـعزّوجلّ ـ ما تلقى من أنفاس المشركين. فأوحى اللّه ـتعالى ـ إليه: قرّى يا كعبة! فإنّى مبدلك بهم قوماً يتنظفون بقضبان الشجر، فلمّا بعث اللّه ـعزّوجلّ ـ نبيّه محمّداً(ص) نزل عليه روح الأمين جبرئيل(ع) بالسواك؛ 1 نقل شده كه كعبه از نفس هاى[نامطبوع] مشركان به خداوند شكايت كرد. پس خداوند متعال به او وحى كرد: اى كعبه، آرام باش كه من براى تو گروهى را جايگزين آن ها مى كنم كه[دهان خود را] با شاخه هاى درختان پاكيزه مى كنند. پس هنگامى كه خداى ـعزّوجلّ ـ حضرت محمد(ص) را برانگيخت، جبرييل روح الامين با مسواك بر آن حضرت نازل شد.
مجلسى(ره)، به درستى، اين حديث را نيازمند توجيه و شرح مى بيند و مى گويد:
وحملت على التجوّز بأنّه لمّا كان تعظيم الكعبة بأىّ وجه كان من الواجبات والطواف مع الرائحة الكريهة عنده مخالف لتعظيم، فكأنّه اشتكى؛ 2 [اين حديث] حمل بر مَجاز مى شود؛ براى اين كه وقتى بزرگداشت كعبه به هر طريقِ ممكن واجب، و طواف با بوى نامطبوعْ مخالف بزرگداشت و تعظيم كعبه باشد، [در صورتْ طواف با بوى نامطبوع ]گويى كعبه شكايت كرده است.
گفتنى است كه مجلسى احتمال واقعى بودن چنين شكايتى را از نظر دور ندارد و بنا بر آيه «تسبّح له السماوات السبع والأرض ومن فيهنّ وإن من شيء الاّ يسبّح بحمده ولكن لا تفقهون تسبيحهم، إنّه كان حليماً غفوراً» ،شعور را براى كعبه اثبات و به تبع آن، شكايت به خداوند را امرى حقيقى و نه مجازى فرض مى كند.
همين كاربرد مجازى شكايت، براى قرآن نيز به كار رفته است. مجلسى از امام صادق(ع) حديثى مى آورد كه مى گويد:
ثلاثه يشكون اللّه ـعزّوجلّ ـ مسجد خراب لا يصلى فيه أهله و عالم بين جهّال و مصحف معلّق قد وقع عليه الغبار لايقرأ فيه؛ 3 سه چيز به خداى ـ عزّوجلّ ـ شكوه كنند: مسجدى خراب كه اهلش در آن نماز نخوانند

1.همان، ج ۱، ص ۵۵، ح ۱۲۵.

2.روضة المتقين، ج ۱، ص ۱۷۸.

3.الكافى، ج۲، ص ۶۱۳، ح ۳؛ روضة المتقين، ج۱۳، ص ۱۳۱.

صفحه از 53