اين اثر حاوى مطالب مفيد و سودمندى در اين بُرهه از تاريخ حديث است.
در بخش چهارم ـ كه به شرح حال محدثان اختصاص دارد ـ از 330 محدث نام بُرده و شرح حالشان را بازگو مى كند. از اين ميان، 22 نفر را زنان محدث به خود اختصاص داده اند. از اين تعداد، ده زن در بغداد، هفت زن در ايران، سه زن در شام، و يك زن در مصر زندگى كرده اند.
اينك ترجمه و بازنويسى اين 22 زن از اين كتاب ارائه مى گردد.
بغداد
(71)1. تَجنَىّ ام عتب الوهبانية (575ق).
او را شيخة و مسندة لقب داده اند.
ابو سعد سمعانى، الشيخ الموفق، بهاء عبدالرحمن، ناصح بن نجم حنبلى، عبدالرحيم بن عمر بن على القرشى، عمر بن عبدالعزيز بن ناقه، عبدالسلام بن عبدالرحمن بن سكينه، ابوالفتوح نصر بن الحصرى، هبه اللّه بن حسن الدوامى، سيده دختر عبدالرحيم سهروردى، محمد بن عبدالكريم السيدى، زهره دختر حاضر، فخر النساء دختر وزير محمد بن عبداللّه، يوسف بن يحيى البزاز، ابوالوليد منصور بن عبداللّه بن عفيجة، ابراهيم بن الخير و يحيى بن خميرة از او سماع حديث كردند.
ابن دبيشى گفته است: وى به ما اجازه روايت داد. ۱ (ص 467 ـ 468) ۲
(72)2. تمنى دختر مبارك بن هبه الله بن محمد بن على بن عبدالله بن عبدالقادر السمسمى، ام الرجاء و برخى گفته اند ام الرخاء (م 558ق).
زنى صالح و ديندار بود كه در بغداد زنان را موعظه مى كرد. وى ازدواج نكرد و در هشتاد سالگى از دنيا رفت. او رباطى در منطقه ريحانيين داشت.
وى از ابا الحسن على بن محمد بن على العلاف و دايى خود مبارك بن فاخر بن يعقوب بن احمد بن دباس نحوى سماع حديث كرد. عبدالوهاب بن على الامين نيز از او روايت كرده است. ۳ (ص 468 ـ 469)
(73) 3. خديجة دختر احمد بن حسن بن عبدالكريم نهروانى الغبيرى، فخرالنساء (م 570ق).
وى از پدرش و ابو عبدالحسين نعالى سماع حديث كرد و گروهى بسياز از او حديث نقل كرده اند. ۴ (494 ـ 495)
1.الوافى، ج ۱۰، ص ۲۷۹، ش ۴۸۷۲؛ شذرات الذهب، ج ۴، ص ۲۵۰؛ الدارس فى تاريخ المدارس، ج ۲، ص ۹۳؛ اعلام النساء، ج ۱، ص ۱۶۶.
2.اين شماره، مربوط به صفحات كتاب معرفى شده، يعنى السنة النبوية الشريفة في القرن السادس الهجرى است.
3.الوافى، ج ۱۰، ص ۴۰۴، ش ۴۹۰۰.
4.همان، ج ۱۳، ص ۲۹۷ ـ ۲۹۸، ش ۳۶۳؛ شذرات الذهب، ج ۴، ص ۲۳۷؛ المشتبة، ص ۴۷۵؛ العبر، ج ۳، ص ۵۱.