زنان محدث در قرن ششم - صفحه 96

(74) 4. خاصة دختر ابوالمعمر مبارك بن احمد بن عبدالعزيز الانصارى البغدادى (م 585ق).
وى رباطى در باب الازج داشت كه زنان صوفى را موعظه مى كرد. او حديث شنيد و گروهى از وى حديث نقل كردند. ۱ (ص 496)
(75) 5. شمس الضحى دختر محمد بن عبدالجليل بن محمد السادى (م 588ق).
او زنى زاهد و عبادت پيشه بود و از همراهان شيخ ابوالنجيب سهروردى به شمار مى رود. به همراه شيخ از ابو منصور سعيد بن محمد بن زراد حديث شنيد و تعدادى اندك روايت كرد. ۲ (ص 517)
(76) 6. فخر النساء شهدة دختر ابو نصر احمد بن فرج بن عمر دينورى بغدادى(م 574ق).
وى زنى ديندار، عبادت پيشه و پارسا بود كه نزديك به يكصد سال عمر كرد. حديث بسيار شنيد و خطى بسيار زيبا داشت. با يكى از نمايندگان خليفه [وقت] ازدواج كرد.
او از ابوالخطاب نصر بن احمد بن بطر، ابوعبداللّه حسين بن احمد بن طلحه نعالى، طراد بن محمد زينبى، جعفر بن سراج، ابوالحسن على بن حسن ايوب، ابوالحسين بن عبدالقادر بن يوسف، فخرالاسلام ابوبكر محمد بن احمد الشاشى سماع حديث كرد.
ابو سعد سمعانى از او سماع كرد و ابن عساكر، ابوالقاسم ابن القميرة، حافظ عبدالغنى و ابن قدامه از او روايت كرده اند.
ابوالفرج ابن جوزى در مشيخه خود گويد: شهده با قرائت من بر او در صفر 557ق، چنين خبر داد....
شهده بجز كتاب هاى حديثى، كتاب هاى ديگرى چون المعانى زجاج و الاموال ابو عبيد را نيز روايت كرده است. ۳ (ص 518 ـ 519)
(77) 7. فاطمه دختر محمد بن حسين بن فضلويه الرازى البزاز (م 521ق).
زنى عبادت پيشه و اهل وعظ بود. رباطى داشت كه زنان زاهد در آن اجتماع مى كردند. او از اباجعفر بن مسلم و ابوبكر خطيب سماع حديث كرد. و ابن جوزى از او كتاب ذم الغيبة، مجالس ابن سمعون و مسند الشافعى را سماع كرد. برخى احاديث را نيز ابن جوزى از وى روايت مى كند. ۴ (ص 602)
(78) 8. فاطمه دختر ابوحكيم عبدالله بن ابراهيم الخيرى (451 ـ 534ق).
او از ابن مسلمة ابو جعفر محمد بن احمد ابن نقور و صيرفينى سماع حديث كرد و از آنان

1.التكملة لوفيات النقلة، ج ۱، ص ۱۲۰، ش ۸۵.

2.الوافى، ج ۱۶، ص ۱۸۴، ش ۲۱۵؛ اعلام النساء، كحاله، ج ۲، ص ۳۰۷.

3.الوافى، ج ۱۶، ص ۱۹۰؛ العبر، ج ۳، ص ۵۶؛ المنتظم، ج ۱۰، ص ۲۸۹؛ مراة الجنان، ج ۳، ص ۴۰۰؛ شذرات الذهب، ج ۴، ص ۲۸۴؛ المختصر المحتاج، ج ۳، ص ۲۶۳؛ التاج المكلل، ص ۵۶، ش ۳۴؛ الانساب، ج ۱، ص ۹۵.

4.المنتظم، ج ۱۰، ص ۷ ـ ۸؛ مشيخة ابن الجوزى، ص ۲۰۵.

صفحه از 105