فصل سوم : شيوه شناسى «رجال النجاشى»
مهم ترين بخش در بازشناسى كتاب هاى رجالى ، شناخت شيوه تأليف آنها و در نتيجه شناخت شيوه بازيافت اطّلاعات از آنهاست .
در اين فصل بر آنيم كه شيوه نجاشى در تأليف كتاب رجال النجاشى را بازشناسى كرده ، محدوده اطّلاعات فراهم آمده در آن را مشخّص نماييم .
اين مقصود ، در دو گفتار ، سامان مى يابد .
گفتار اوّل : روش شرح حال نگارى (ترجمه) در «رجال النجاشى»
روش عملى نجاشى رحمه الله در كتابش را مى توان از زواياى : ملاك انتخاب عناوين ، چگونگى اطّلاع رسانى ، ميزان اعتنا به آراى ديگران ، و مقدار نقل از ديگران ، بررسى نمود .
مبحث اوّل . ملاك نجاشى در انتخاب عناوين
افرادى كه نجاشى رحمه الله نام آنان را براى گنجاندن در رجال النجاشى برگزيده است ، داراى خصوصيّاتى هستند كه وى بر اساس آن خصوصيّات ، به ترجمه آنان پرداخته است .
براى بازيابى اين خصوصيّات ، لازم است تا بار ديگر انگيزه نگارش رجال النجاشى را از نظر بگذرانيم . چنان كه پيش تر گذشت ، به دنبال ادّعاى مخالفان كه : شيعه سابقه
علمى ، عالمان برجسته و نيز تصنيف كتاب ندارد ، نجاشى رحمه الله در مقام پاسخگويى ، كتابى نوشت و موضوع آن را گردآورى نام مصنّفان شيعه و بر شمردن تصنيفاتى قرار داد كه براى شيعه تأليف شده بودند تا بدين طريق ، سابقه مذهب شيعه را آشكار سازد .
نجاشى رحمه الله در ابتداى جزء دوم كتاب خود ـ و در برخى نسخه ها در عنوان جزء اوّل كتاب ـ تصريح كرده است كه در كتاب فهرست أسماء مصنّفى الشيعة ، درباره مصنّفان شيعه ، هر آنچه را از مدح يا ذم گفته شده ، آورده است .
از سوى ديگر ، در روزگار نجاشى ، كتاب هايى وجود داشتند كه بر اساس اصول شيعه و يا براى شيعه نگاشته شده بودند و سندشان به معصومان عليهم السلام مى رسيد ، ولى مؤلّفان آنها كسانى بودند كه امامى مذهب نبوده ، به برخى مذاهب ديگر (همچون : اهل سنّت ، زيديّه ، فَطَحيّه و واقفيّه) گرايش داشتند و يا كسانى (همچون : غاليان و اهل بدعت) بودند كه على رغم داشتن مذهب امامى ، به سبب عقايد خاصّشان ، از گروه اماميّه تمايز داشتند .
اين ، در حالى است كه اصحاب ، به برخى از اين كتاب ها اعتماد كرده بودند و از همين روست كه نجاشى رحمه الله در كتابش از آنها نام برده و در شرح حال مؤلّفان آنها به انحراف مذهبى آنان تصريح كرده است .
نجاشى رحمه الله در مقدّمه كتاب خود ، خصوصيّت افراد برگزيده شده براى كتابش را «مصنّف شيعه بودن» معرّفى كرده است ۱ كه مراد وى از شيعه ، معناى عامّ آن (اماميّه و مذاهب فاسدى كه از شعبه هاى مذهب اماميّه به شمار مى روند) بوده است . البتّه وى در ضمن كتابش در مقام شرح حال نگارى بعضى از اشخاص ، به ضابطه اى اشاره مى كند كه در عمل نيز به آن ، عنايت داشته است .
از جمله مؤلّفان غير شيعه اى كه نامشان در رجال النجاشى آمده است ، افراد زيرند :
1 . خالد بن طُهْمان .
نجاشى رحمه الله در شرح حال وى تصريح نموده كه وى عامّى بوده ؛ ليكن نسخه احاديثى داشته كه از ابو جعفر عليه السلام روايت مى كرده است . ۲
2 . اسحاق بن بشر .
نجاشى رحمه الله در شرح حال وى تصريح نموده كه وى عامّى بوده و رجاليان ، وى را در ميان اصحاب امام صادق عليه السلام برشمرده اند . ۳
3 . يحيى بن سعيد قطّان .
نجاشى رحمه الله در شرح حال وى تصريح نموده كه وى از عامّه بوده و نسخه اى را از امام صادق عليه السلام روايت كرده است . ۴
همچنين ، نجاشى رحمه الله مؤلّفانى را كه عامّى نبوده و از مذاهب شيعه غير امامى تبعيّت مى كرده اند ، در كتابش عنوان كرده و به فساد مذهب آنان تصريح نموده است ، از جمله به :
محمّد بن عبد الملك بن محمّد تبّان ، كه در شرح حال او مى گويد :
كان معتزليّا ، ثمّ أظهر الانتقال، و لم يكن ساكنا و قد ضمنّا أن نذكر كلّ مصنّف ينتهى إلى هذه الطائفة. ۵
در اين عبارت ، نجاشى رحمه الله او را معتزلى مذهبى معرّفى كرده كه ابتدا به مذهب حق گرويد ، ليكن بر يك مذهب استقرار نداشت . نيز ذكر نام وى را چنين توجيه مى كند كه : ما متعهّد شده ايم تا هر مؤلّفى را كه به شيعه منسوب است ، ذكر نماييم .
يا مفضّل بن عمر جعفى ، كه نجاشى رحمه الله وى را فاسدمذهب و خطّابى معرّفى كرده ، ليكن ذكر نام او را به جهت شرطى دانسته كه پيش تر گذاشته بوده است . ۶
و ... .
آنچه لازم به ذكر است ، اين كه : نجاشى رحمه الله علاوه بر نام مؤلّفان و مصنّفان ، نام راويان نسخه ها را نيز در فهرست خود ، ترجمه (شرح حال نگارى) كرده است . در اين جا بايد ديد كه : مراد دقيق از «نسخه» چيست؟
شيخ آقابزرگ تهرانى در الذريعة در تبيين معناى نسخه مى گويد :
نسخه، عنوان عامّ برخى رساله هاى كوچك از مؤلَّفات قرن هاى نخستين است كه مسائل و احكام دينى را در بر دارند و از مصادر شريعت شمرده مى شوند.
نسخه ، همچون اصول اربعمئة است كه راوى ، آن را از مصنّفش ، با واسطه يا بى واسطه ، نقل مى كند و از آن به «نسخه فلانى از فلانى» تعبير مى شود ... . ۷
وى در احتمالى ديگر مى گويد :
شايد «نسخه»، نام كتابى است كه احكام تأسيسى اى را در بر دارد كه امام عليه السلام آنها را وضع ، و بر راوى املا نموده است ، كه اين ، در برابر «اصل» به كار برده مى شود و آن ، كتابى است كه احكام امضايى اى را در بر دارد كه راوى ، آنها را نقل كرده و سپس خود ، كتاب را بر امام عليه السلام عرضه نموده و تأييد آن را از او گرفته است. ۸
از تتبّع در مواردى كه نسخه اى به يك راوى نسبت داده شده ، چنين ظاهر مى شود كه احتمال اوّل ، قوى تر است ؛ زيرا در تمام موارد مذكور ، نسخه به نام امام معصوم ، نسبت داده شده ، كه اين ، شاهد آن است كه نسخه ها همچون اصل ها حاوى كلمات ائمّه عليهم السلام بوده و اين اشخاص ، راويان آنها محسوب مى شده اند .
در رجال النجاشى ، نام راويان نسخه ها ، عناوين بسيارى را تشكيل داده اند . ۹
با اين همه ، در كتاب رجال النجاشى موجود، شرح حال اشخاصى نيز وجود دارد كه تأليف يا نسخه اى براى آنها ذكر نشده و تنها معرّفى مختصرى گرديده اند . شمار اين گروه به سى و نه نفر مى رسد ، كه عبارت اند از :
1 . احمد بن بكر بن جناح ۱۰
2 . احمد بن محمّد ابو بشر سراج ۱۱
3 . اسحاق بن عبد اللّه اشعرى ۱۲
4 . اسماعيل بن ابى زياد سلمى ۱۳
5 . اسماعيل بن زيد طحّان ۱۴
6 . اسماعيل بن عمر ۱۵
7 . اسماعيل قصير ۱۶
8 . ثُبَيت ۱۷
9 . ثوير بن ابى فاخته ۱۸
10 . جعفر بن مازن ۱۹
11 . جعفر بن محمّد سنجارى ۲۰
12 . حسن بن عطيّه ۲۱
13 . حسن بن قدامه ۲۲
14 . حسن بن عمر بن سلمان ۲۳
15 . خالد بن سَدير ۲۴
16 . خالد بن نجيح جوّان ۲۵
17 . داوود بن قاسم ۲۶
18 . سعيد بن خَيْثم ۲۷
19 . سليمان بن سفيان ۲۸
20 . صَعْصَعة بن صوحان ۲۹
21 . عبد اللّه بن قاسم حارثى ۳۰
22 . عبدوس بن ابراهيم ۳۱
23 . عمرو بن شمر ۳۲
24 . عمرو بن عبيد ازرق ۳۳
25 . عمران بن حمران ۳۴
26 . عمران بن شفا ۳۵
27 . عمران بن ميثم ۳۶
28 . كثير بن كلثم ۳۷
29 . متوكّل بن عمير ۳۸
30 . محمّد بن خالد اَصم ۳۹
31 . محمّد بن زيد رزامى ۴۰
32 . محمّد بن صامت ۴۱
33 . محمّد بن عبيد اللّه بن ابى رافع ۴۲
34 . مصعب بن سلاّم ۴۳
35 . موسى بن حمّاد ۴۴
36 . نجيع بن قُباء ۴۵
37 . ابو طالب بصرى ۴۶
38 . ابو عيينه ۴۷
39 . ابو ولاّد حنّاط ۴۸
1.رجال النجاشى ، ص ۲۱۱ .
2.رجال النجاشى ، ص ۱۵۱ (ش ۳۹۷) .
3.رجال النجاشى ، ص ۷۲ (ش ۱۷۱) .
4.رجال النجاشى ، ص ۴۴۳ (ش ۱۱۹۶) .
5.رجال النجاشى ، ص ۴۰۳ (ش ۱۰۶۹) .
6.رجال النجاشى ، ص ۴۱۶ (ش ۱۱۱۲) .
7.الذريعة ، ج ۲۴ ، ص ۱۴۷ .
8.الذريعة ، ج ۲۴ ، ص ۱۴۸ .
9.رجال النجاشى ، ص ۹ (ش ۶) و ص ۲۳ (ش ۳۴) و ص ۴۷ (ش ۹۵) و ص ۵۱ (ش ۱۱۲) و ص ۱۰۱ (ش ۲۵۲) و ص ۱۱۶ (ش ۲۹۸) و ص۱۵۱ (ش ۳۹۶) و ص ۱۸۰ (ش ۴۷۵) و ص ۱۹۰ (ش ۵۰۶) و ص۲۲۴ (ش ۵۸۶ و ۵۸۷) و ص ۲۲۷ (ش ۵۹۹) و ص ۲۲۸ (ش ۶۰۳) و ص ۲۲۹ (ش ۶۰۶) و ص ۲۵۷ (ش ۶۷۶) و ص ۲۷۲ (ش ۷۱۴) و ص ۲۷۸ (ش ۷۳۱) و ص ۲۸۶ (ش ۷۶۲) و ص ۲۸۸ (ش ۷۶۹) و ص ۳۰۴ (ش ۸۳۱) و ص ۳۱۰ (ش ۸۴۷) و ص ۳۵۵ (ش ۹۵۰ و ۹۵۱) و ص ۳۵۸ (ش ۹۶۲) و ص ۳۶۶ (ش ۹۹۲) و ص ۳۶۷ (ش ۹۹۳) و ص ۳۶۹ (ش ۱۰۰۱ و ۱۰۰۳) و ص ۳۷۰ (ش ۱۰۰۶) و ص ۴۱۶ (ش ۱۱۱۳) و ص ۴۲۳ (ش ۱۱۳۶) و ص ۴۳۱ (ش ۱۱۵۸) و ص ۴۴۳ (ش ۱۱۹۶) و ص ۴۶۰ (ش ۱۲۵۶) .
10.رجال النجاشى، ص ۸۹ (ش ۲۲۲) .
11.رجال النجاشى، ص ۸۹ (ش ۲۱۹) .
12.رجال النجاشى، ص ۷۳ (ش ۱۷۴) .
13.رجال النجاشى، ص ۲۷ (ش ۵۱) .
14.رجال النجاشى، ص ۲۸ (ش ۵۴) .
15.رجال النجاشى، ص ۲۸ (ش ۵۵) .
16.رجال النجاشى، ص ۳۰ (ش ۶۱) .
17.رجال النجاشى، ص ۱۱۷ (ش ۳۰۱) .
18.رجال النجاشى، ص ۱۱۸ (ش ۳۰۳) .
19.رجال النجاشى، ص ۱۲۵ (ش ۳۲۳) .
20.رجال النجاشى، ص ۱۲۵ (ش ۳۲۴) .
21.رجال النجاشى، ص ۴۶ (ش ۹۳) .
22.رجال النجاشى، ص ۴۷ (ش ۹۸) .
23.رجال النجاشى، ص ۵۶ (ش ۱۲۸) .
24.رجال النجاشى، ص ۱۵۰ (ش ۳۹۰) .
25.رجال النجاشى، ص ۱۵۰ (ش ۳۹۱) .
26.رجال النجاشى، ص ۱۵۶ (ش ۴۱۱) .
27.رجال النجاشى، ص ۱۸۰ (ش ۴۷۴) .
28.رجال النجاشى، ص ۱۸۳ (ش ۴۸۵) .
29.رجال النجاشى، ص ۲۰۳ (ش ۵۴۲) .
30.رجال النجاشى، ص ۲۲۶ (ش ۵۹۳) .
31.رجال النجاشى، ص ۳۰۲ (ش ۸۲۳) .
32.رجال النجاشى، ص ۲۸۷ (ش ۷۶۵) .
33.رجال النجاشى، ص ۲۸۸ (ش ۷۶۸) .
34.رجال النجاشى، ص ۲۹۲ (ش ۷۸۶) .
35.رجال النجاشى، ص ۲۹۲ (ش ۷۸۷) .
36.رجال النجاشى، ص ۲۹۲ (ش ۷۸۵) .
37.رجال النجاشى، ص ۳۱۹ (ش ۸۷۲) .
38.رجال النجاشى، ص ۴۲۶ (ش ۱۱۴۴) .
39.رجال النجاشى، ص ۳۶۴ (ش ۹۸۲) .
40.رجال النجاشى، ص ۳۶۸ (ش ۱۰۰۰) .
41.رجال النجاشى، ص ۳۶۴ (ش ۹۸۰) .
42.رجال النجاشى، ص ۳۵۳ (ش ۹۴۵) .
43.رجال النجاشى، ص ۴۲۰ (ش ۱۱۲۳) .
44.رجال النجاشى، ص ۴۱۰ (ش ۱۰۹۲) .
45.رجال النجاشى، ص ۴۲۹ (ش ۱۱۵۱) .
46.رجال النجاشى، ص ۴۵۷ (ش ۱۲۴۱) .
47.رجال النجاشى، ص ۴۶۰ (ش ۱۲۵۹) .
48.رجال النجاشى، ص ۴۶۱ (ش ۱۲۶۱) .