تاريخ 759 ق ، مسائلى را از فخرالدين محمّد ، پرسيده است . پس بعيد است كه آملى كه به سال 735 ق ، در مرتبه اى از دانش و فضيلت بوده كه الكشكول را نگاشته باشد آن گاه پس از 24 سال به سان دانشجويى ، مسائل فقهى را از فخرالمحققين بپرسد .
4 . گمان مى رود كه كتاب از مؤلّفات ابن معمار اسدى است . ۱
افندى ، آن گاه به معرّفى نسخه اى كهن از كتاب مى پردازد كه در قزوين ، ملاحظه كرده و در پايان آن ، اين عبارت آمده :
تمّ الكتاب المسمّى بالكشكول فى ما جرى لآل الرسول دروزة الفقير إلى اللّه تعالى عبد اللّه بن اسماعيل بن محاسن المعمار الأسدى ـ عفى اللّه عنه. ۲
افندى ، خود به اين قرينه اشكال مى گيرد كه ممكن است «دروزه» به معناى تملّك باشد ، نه تأليف . و سرانجام ، پس از معرّفى ديگر آثار آملى مى نويسد :
و ما نقلنا من الكشكول المذكور من مؤلّفاته ممّا نصّ عليه جماعة من الأكابر، و منهم القاضى نوراللّه فى «المجالس» و لعلّه الصواب. ۳
شيخ آقا بزرگ تهرانى نيز درباره كتاب گفته است :
مشهور، انتساب آن به سيّد عارف حكيم حيدر بن على عبيدى ( / عُبيدَلى) حسينى آملى، معروف به صوفى ، معاصر و بلكه شاگرد فخرالمحقّقين است. ۴
نويسنده الذريعة ، در ادامه به بعيد دانستن انتساب كتاب به آملى توسّط افندى اشاره كرده و مى افزايد :
حق با افندى است، چرا كه مؤلّف كتاب، سيّد حيدر بن على حسينى