فرد برايش مشتبه است ، رمزگذارى نمى كند . صاحب قاموس الرجال ، نمونه آورده كه احكم بن بشار ـ كه نامش در رجال الكشى آمده ـ براى ابن داوود ، ميان حكم و احكم ، مشتبه بوده و لذا هر دو را آورده ، بدون آن كه رمز رجال الكشّى را قيد كند . ۱ البته يكى از نمونه هايى كه نويسنده قاموس آورده ، قابل مناقشه است . ايشان گفته از آن جا كه عبد اللّه برقى براى ابن داوود ، ميان برقى و رقّى مشتبه بوده ، هر دو نام را بدون ذكر رمز رجال الكشى آورده ، ۲ در حالى كه ابن داوود ، در قسم دوم كتاب ، ذيل «عبد اللّه برقى» رمز رجال الكشّى را قيد كرده است . ۳ البته ذيل «عبد اللّه رقّى» ، رمزى نياورده است .
3 . با توجّه به اين كه ابن داوود در جزء اوّل ، ممدوحان و مهملان را آورده ، دانسته مى شود كه او به حديثى كه راويان آن مهمل بوده و مدح و قدحى درباره آنها نقل نشده ، به سان حديثى كه راويان آن ممدوح اند ، عمل مى كند . ۴ البته او آن گونه كه ممدوحان را استقصا مى كند ، مهملان را استقصا نمى كند . ۵
گفتيم كه ابن داوود ، كتاب خود را در دو جزء نگاشته است . در پايان جزء اوّل ، چند فصل ديگر ، بدين ترتيب به آن افزوده است :
يادكرد جماعتى كه نجاشى درباره آنها گفته : «ثقة ثقة» ؛ ذكر اصحاب اجماع ؛ يادكرد افرادى كه نجاشى آنها را با وجود پريشانى و نادرستى مذهب ، ثقه دانسته ؛ يادكرد گروهى كه نجاشى درباره آنان ، يكى از تعابير : ليس بذاك ، لا بأس به ، و قريب الأمر را به كار برده است ؛ يادكرد گروهى كه رواياتشان شمارش شده است ؛ يادكرد نام
1.قاموس الرجال، ج ۱، ص ۳۷.
2.همان جا.
3.الرجال، ابن داوود، چاپ دانشگاه تهران، ص ۴۶۷ (ش ۲۵۸)؛ تحقيق: سيّد صادق آل بحرالعلوم، ص ۲۵۳ (ش ۲۶۷). ممكن است در نسخه مورد استناد ايشان، بدون رمز بوده باشد.
4.قاموس الرجال، ج ۱، ص ۳۸. محقّق شوشترى، اين مبنا را صحيح و نزد قدماى اصحاب، معمول دانسته است.
5.همان، ص ۳۸.