85
تاريخ حديث شيعه در سده های هشتم تا یازدهم هجری

فليراجعهما» ، پيداست كه مطلب از حاشيه نويس است .
كتاب إرشاد القلوب ، بنا به نقل الذريعة ، توسّط شرف الدين يحيى بحرانى ، شاگرد محقّق كَرْكى تلخيص شده است . ۱ نيز ابوالحسن شعرانى بر آن حاشيه زده است . ۲
برخى از نسخ خطّى كتاب عبارت اند از : نسخه موجود در مكتبة الحسينية ى نجف ـ كه هر دو جزء با خطّ يكسان كتابت شده و به سال 1024 ق ، در تملّك شيخ محمّد صالح بن على قهپايى بوده است . نسخه ديگر ، متعلّق به كتاب خانه علاّمه حسن صدرالدين است كه دست خطّ تملّك شيخ حرّ عاملى بر آن است كه به سال 1083 ق ، به پسرش محمّد رضا بخشيده است . ۳
اين كتاب ، به سال 1375 ش ، با تحقيق و تصحيح آقاى سيّد هاشم ميلانى توسّط انتشارات اسوه ، منتشر شده است . شايان ذكر است كه ـ همچنان كه محقّق كتاب تذكّر داده است ـ در نسخه چاپ منشورات الرضى و نسخه چاپ مؤسسة الأعلمى ، احتمالاً بنا به ملاحظات سياسى ، باب آخر جزء دوم ـ كه در بيان صفات دشمنان امام على عليه السلام بوده ـ حذف شده است . نكته ديگر آن كه در چاپ آقاى ميلانى ، برخلاف ساير نسخ چاپى ، جزء اوّل ، شامل 55 باب است ، بدين ترتيب كه باب پنجم نسخه هاى ديگر با عنوان «فى التخويف والترهيب» در نسخه تحقيق ايشان ، بر اساس نسخه خطّى كتاب خانه آستان قدس رضوى ، زير دو باب «فى التخويف والترهيب من كتاب اللّه جلّ جلاله» و «باب فى التخويف من الآثار» آمده است و بدين سان ، 55 بابى كه نويسنده در مقدّمه ذكر كرده ، در جزء اوّل تمام شده است . ۴

1.الذريعة، ج ۱، ص ۵۱۷ (ش ۲۵۲۷) وج ۴، ص ۴۱۹ (ش ۱۸۴۹).

2.موسوعة مؤلّفى الإماميّة، ج ۲، ص ۱۱۳.

3.الذريعة، ج ۱، ص ۵۱۷ (ش ۲۵۲۷). براى نسخه هاى ديگر به مقدّمه محقّق كتاب إرشاد القلوب، رجوع شود.

4.البته در بقيه ابواب روش نويسنده به اين صورت است كه در هر باب، نخست آيات و سپس احاديث را مى آورد.


تاريخ حديث شيعه در سده های هشتم تا یازدهم هجری
84

بوده است . ۱
قرينه ديگر آن كه ديلمى در مقدّمه كتاب ، تصريح كرده كه كتاب خود را در پنجاه و پنج باب ، سامان داده است . ۲ در نسخه هاى مورد مراجعه (اعلمى ، منشورات شريف الرضى ، بوذرجمهرى ـ كه ترجمه است ـ و مطبعة العلميه نجف) ، جلد اوّل ، شامل 54 باب بوده و جزء دوم ، باب پنجاه و پنجم كتاب . چنان كه در پايان جزء اوّل نيز آمده است :
تمّ الجزء الأول من كتاب إرشاد القلوب سنة 1398 هجرية ويليه الجزء الثانى الباب الخامس و الخمسون والأخير و فيه فضائل الإمام على عليه السلام و مناقبه و غزواته. ۳
درباره مضمون جزء دوم نيز مى توان گفت كه ذكر فضايل و مناقب اميرمؤمنان ، خصوصاً به شكلى كه ديلمى آورده ، مى تواند نوعى پند و يادآورى باشد ؛ چرا كه قصد او از آوردن اين مباحث ، استدلال و احتجاج براى اثبات امامت و ولايت امام على عليه السلام در مقابل مخالفان نيست ؛ بلكه يادآورى فضايل و مناقب ايشان ، براى شيعيان است . اين امر ، از عدم ذكر مصادر و اسانيد و نيز استفاده نكردن از منابع روايى اهل سنّت پيداست ، افزون بر آن كه هدف كلّى نويسنده ، ارشاد دل ها به صواب است ، و چه امر صوابى بالاتر از فضايل اميرمؤمنان ؟ ۴
درباره ارجاع به بحار الأنوار و مدينة المعاجز كه در متن جزء دوم آمده ، گفته شده كه اين امر ، ناشى از اشتباه ناشر بوده كه از هامش نسخه خطّى وارد متن شده است . ۵ در مواضع ديگر كتاب ، چنين ارجاع هايى ديده نمى شود و از تعبير «بتغيّر ما فمن أراده

1.الذريعة، ج ۱، ص ۵۱۷ (ش ۲۵۲۷). نيز، ر.ك: روضات الجنّات، ج ۲، ص ۲۹۱ (ش ۲۰۱)

2.إرشاد القلوب، انتشارات اسوه، ص ۴۳؛ مؤسّسة الأعلمى، ص ۱۲ .

3.إرشاد القلوب، مؤسسة الأعلمى، ص ۱۸۳ ؛ منشورات الرضى، ص ۲۰۶.

4.ر.ك : أعلام الدين، تحقيق: مؤسسه آل بيت عليهم السلام ، ص۲۶ (مقدّمه)؛ إرشاد القلوب، ص ۶ (چاپ اسوه).

5.ر.ك : همان جا.

  • نام منبع :
    تاريخ حديث شيعه در سده های هشتم تا یازدهم هجری
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 103410
صفحه از 461
پرینت  ارسال به