احاديث تفسيرى و بازشناسى منطق تفسيرى اهل بيت (ع)
گفتگو با محمد احسانىفر مدير واحد احاديث تفسيرى پژوهشكده علوم و معارف حديث
|
|
درآمد:
كلام معصوم(ع) روشنترين تفسير وحى است؛ بنابراين پژوهش و جستجو براى بازشناسى و دستيابى احاديث تفسيرى، به اندازه اهميتِ فهم حقيقت كلام الهى حائز اهميت است.
در حال حاضر در كشور ما و به طور اعم در جهان اسلام، گروههاى متعددى، با توانايىهايى متفاوت در كارِ گردآورى تفاسير اهل بيت(ع) تلاش مىكنند. اين بار اما در قلب جهان تشيّع، مجموعهاى از محققان و دانشوران علوم حديث با نگاهى اسلامى (شيعى - سنى) و فرا مذهبى به پژوهشى تازه و كارآمد دست يازيدهاند: »بازشناسى قواعد و اصول تفسيرى اهل بيت(ع) و گردآورى كليه احاديث تفسيرى از تمامى مآخذ موجود«
اما تفاوتها و برترىهاى اين كار نوين گروهى در چه زمينههايى است و دقيقاً محصول پژوهشهاى گسترده »واحد احاديث تفسيرى« پژوهشكده علوم و معارف حديث چه مجموعههايى خواهد بود؟
گفتگوى محدّث را با حجة الاسلام والمسلمين احسانىفر مدير اين واحد بخوانيد:
به عنوان مدير واحد احاديث تفسيرى پژوهشكده علوم و معارف حديث لطفاً بفرماييد كه تعريف حديث تفسيرى چيست؟
حديث تفسيرى هر حكايت قول، فعل، تقرير و يا گزارش از شأنى از شئون معصومان)ع( است كه به نوعى در فهم آيات يا موضوعات و مفاهيم قرآنى مؤثر باشد.
ضرورتها و انگيزههاى تشكيل واحد احاديث تفسيرى چه مواردى بوده است؟
با توجه به اهميتى كه موضوع تفسير به صورت عام و كلى دارد و جايگاهى كه احاديث تفسيرى اهل بيت)ع( در كار تفسير به طور كلى دارد، جايگاه گروه تفسير پژوهشكده علوم و معارف حديث، خود به خود روشن مىشود. به عبارت ديگر ما با اين واقعيت رو به رو هستيم كه از يك سو مجموعه احاديث تفسيرى را كه از اهل بيت)ع( چه از نبى اكرم)ص( و يا ديگر معصومان)ع( در باب تفسير قرآن رسيده، وافى به اين نيست كه بگوييم تك تك آيات قرآن در روايات معصومان)ع( تفسير شده، همچنان كه در فقه هم ما با يك چنين واقعيتى مواجه هستيم كه در تك تك موضوعات داراى حكم شرعى، اين طور نيست كه از معصومان)ع( براى تبيين حكم شرعى در تمام آن موضوعات و موارد بخصوصه روايت وارد شده باشد؛ ولى معناى اين سخن، اين نيست كه ما يك مكتب كامل تفسيرى از اهل بيت)ع( نداشته باشيم. بنده در مقالهاى كه در شماره 35 مجله علوم حديث چاپ شده، همين بحثِ داشتن يك مكتب كامل تفسيرى در پرتو ميراث مأثور از اهل بيت)ع( را مطرح كردهام و به اثبات رساندم. پس ما مدعى هستيم روايات مأثور از اهل بيت)ع( دقيقاً بدون كمترين مبالغه و گزافهگويى مشتمل و حاوى بر يك مكتب كامل تفسيرى هستند امّا به چه صورت؟
همچنان كه ما در فقه، بسيارى از احكام فقهى را از قواعد كلى فقهى و يا از اصول كاربردى در حوزه فقه استخراج مىكنيم و اين اصول يا آن قواعد را هم به گونهاى از ميراث مأثور از اهل بيت)ع( در حوزه فقه گرفتيم و استنباط و استخراج كرديم و اين گونه نيست كهقرآن يا احاديث، همه احكام شرعى را بيان كرده باشد، همين حالت را ما در مكتب تفسيرى اهل بيت)ع( داريم؛ يعنى در واقع اهل بيت)ع( نياز نديدند كه بسيارى از آيات را تفسير كنند با توجه به اين كه از يك سو بسيارى آيات از يك وضوح نسبى برخوردار هستند از سوى ديگر هم روشهاى تفسيرى را در مجموعهاى از روايات به شاگردان و اصحاب خودشان تعليم مىدادند و يا قواعدى را براى اينها در حوزه تفسير ، تبيين مىكردند و يا توجه به يك سرى قواعد و اصول استنباط و تفهيم و تفاهم از كلام اهل محاوره را )يعنى اصول استنباط عرفى از سخنان و كلمات را( به شاگردانشان تعليم مىدادند و يا اختصاصات لوازم فهم از خصوص كتاب شريف قرآن را به شاگردانشان تفهيم مىكردند ؛ بنابراين از مجموعه اينها قواعد و اصولى استخراج مىشود كه ما در پرتو اينها، آن آياتى را هم كه در خصوص آنها روايتى از معصومان)ع( نرسيده بتوانيم تفسير كنيم ؛ پس ما نياز به كارهاى زيادى در حوزه تفسير حديثى داريم كه اينها جزء اهداف و سياستهاى كلى ما است كه خلاصه، اين اهداف را عرض مىكنم: يك. جستجو و گردآورى و تنظيم احاديث تفسيرى اسلامى اعم از شيعى و سنّى، خواه در ديگر جوامع روايى تفسيرى آمده باشند يا خود ما به آن دست يافته باشيم. دو. تدوين موسوعههاى احاديث تفسيرى به صورت كتاب در سطح كلان. سه. تدوين يك موسوعه احاديث تفسيرى كه چه احاديث قابل عرضه و يا احاديث غير قابل عرضه را در آنجا ، گردآورى كنيم و در نرم افزارى براى استفاده در درون مجموعه خودمان در اختيار داشته باشيم. چهار. تهيه و تدوين يا جذب و پشتيبانى آثار و تأليفات در راستاى تحقيق احاديث تفسيرى و بازشناسى مكتب تفسيرى اهل بيت)ع(. اين چهار محور مجموعاً اهداف تشكيل اين گروه را تشكيل مىدهد.
به نظر مىرسد يكى از ويژگىهايى كه تفاسير اثرى داشتند، نامعلوم بودن مرز كلام معصوم)ع( و غير معصوم مثل صحابه، تابعين و امثالهم بوده كه در حقيقت به نوعى موجب ابهام در حوزه دسترسى به كلام ناب معصوم)ع( در تفسير قرآن مىشده است. در اين خصوص تا چه حدى در واحد احاديث تفسيرى فعاليت مىشود؟
در سؤالتان چند اصطلاح را به كار برديد: يكى حديث است يا روايت، و ديگر، اثر. تفسير حديثى و تفسير اثرى. در علم مصطلح الحديث يا دانش درايه در اين كه آيا اثر و روايت مترادف با حديث است يا با هم تفاوت دارند اختلاف نظر است. ما فعلاً با اين بنا كه اثر اعم از حديث است، به مطلب نگاه مىكنيم. با توجه به تعريفى كه از حديث ارائه كرديم، كار ما گردآورى احاديث تفسيرى است؛ يعنى گردآورى ميراث معصومان)ع( است در حوزه تفسير و قرآنپژوهى. اما كسانى كه در حوزهاى فراتر از اين مىخواهند كار كنند، يعنى در واقع كارشان ناظر به تفسير اثرى است، طبيعتاً آنها - همچنان كه در تعريف اثر مىگوييم: اثر اعم از حديث يعنى حكايت قول و فعل و تقرير معصومان)ع( و همچنين اعم از غير حديث است كه شامل كلام صحابه و تابعان هم حداقل مىشود - ، كارشان اقتضا مىكند كه هم كلام معصومان)ع( را و هم كلام صحابيان و تابعين را در محدوده كارى خودشان ببينند . البته ما آن كار را نيز نقد نمىكنيم و خدشهاى هم بر آن كار وارد نمىكنيم. بلكه دقيقاً كار آنها را تأييد مىكنيم. نگاه ما در واقع پردازش به چه است؟ پرداختن به احاديث تفسيرى است. اين كاربردهاى خاص خودش را دارد و كار پرداختن به تفسير اثرى نيز فوائد و لوازم و كاربردهاى خاص خودش را دارد. بعضىها متأسفانه توسعه كار تفسير مأثور را كه به كلام صحابه و تابعان هم مىرسد، مورد انتقاد قرار مىدهند. امّا از باب »الناس اعداء ما جهلوا« در حقيقت چيزى را كه حقيقتاً فوائدش را نمىشناسند، نقد مىكنند. چرا؟
براى اين كه در كار تفسير محض و اجتهادى )نه تفسير روايى( آيات قرآن يك جاهايى است كه مدلول اين آيه دقيقاً روشن نيست، و نياز به استفاده از ابزارهاى ظهورگيرى دارد. آن وقت در چنين جايى است كه صحابه و تابعان كه در زمان نزول اين وحى و يا در عصرى نزديك به عصر نزول اين وحى بودهاند و بسيارى از قرائن و شواهد هنوز در ميان آنها معروف و روشن بود و وقتى كه بسيارى از واژگانى كه بعدها دچار نقل شدهاند و معنايشان به معناى ديگرى تبديل شد و يا اين كه اساساً آن واژه بعدها در ميان عرب و يا آن هيئت تركيبى به آن صورت، كاربردش متروك واقع شد و معنايش به وضوح براى پسينيان روشن نيست، در حقيقت كلام صحابه و تابعان به عنوان قرائن و ابزارهايى براى ظهورگيرى و تشخيص ظهور آيه مباركه مىتواند به كار گرفته شود. البته پر واضح است كه وقتى مىگوييم اينها به عنوان قرائنى در كار ظهورگيرى يعنى اين طور نيست كه تعييناً ما بگوييم گفتار صحابيان و تابعان اگر يك آيهاى را بر يك معنايى حمل كردند فقط همان باشد. اگر چنين مىبود كلام صحابه و تابعان حجّت مىشد و حال اين كه ما براى گفتار صحابه و تابعان، حجّيت و اعتبار به معناى اصطلاحى آن قائل نيستيم؛ ولى به عنوان قرائن و ابزارهايى در مسير ظهورگيرى از آيات مىشود مورد استفاده قرار داد؛ ولى هر چه كه هست در حوزه كار حديثپژوهى تفسيرى ما به كار نمىآيد و ما وارد آن حوزه نمىشويم.
امتيازات واحد احاديث تفسيرى نسبت به فعاليتها و حركتهاى مشابهى كه پيش از اين انجام شده و يا در حال حاضر به صورت موازى با واحد احاديث تفسيرى انجام مىشود چه مواردى است؟
ما بعضى از مؤسسات را كه زحماتشان را هم ارج مىگذاريممىبينيم كه كارهايى تقريباً مشابه كار ما انجام مىدهند؛ ولى آنها كارشان اولاً مربوط به حوزه احاديث تفسيرى به معناى خاص آن نيست؛ يعنى آنها در پى كار تفسير اثرى هستند - كه تفاوت تفسير اثرى را با تفسير حديثى يا احاديث تفسيرى عرض كردم - خوب وقتى كه ما خيمه بزنيم روى احاديث تفسيرى، اين كار دقيقاً متفاوت با آن كار خواهد بود و ما تنها كارمان گردآورى احاديث تفسيرى نيست، بلكه بازشناسى احاديثى كه مشتمل بر اصول و قواعد تفسيرى از نگاه اهل بيت)ع( و نيز مبانى تفسيرى اهل بيت)ع( باشد و شناخت گونههاى روايات تفسيرى اهل بيت)ع( نيز است. وقتى كه ما روى اينها هم حساس باشيم افقهاى بسيار روشنى در كار معرفى مكتب تفسيرى اهل بيت)ع( و مشخصههاى اين مكتب نورانى در حوزه تفسير بهتر روشن مىشود. اما نسبت به كسانى كه در گذشته تأليفاتى را محضاً در محدوده احاديث تفسيرى داشتند؛ مثلاً مرحوم حويزى با اثر شريف نورالثقلين كه مشتمل بر احاديث تفسيرى است و گفتار صحابه و تابعان را در آنجا نياوردهاند. يا مرحوم بحرانى كه كتاب شريف البرهان فى تفسير القرآن را تأليف كردهاند و اين كتاب شريف هم باز مشتمل بر احاديث تفسيرى است و ديگر كارهايى كه در زمينه گردآورى احاديث تفسيرى انجام گرفته است. اما تفاوت كار ما با آنها، حداقل مىشود گفت كه از نوع عام و خاص مطلق است؛ چه اين كه آنها تمامى احاديث تفسيرى را گردآورى نكردند و ما در پى آن هستيم كه حتى المقدور تا آنجايى كه ممكن است تمامى احاديث تفسيرى را گردآورى كنيم و در يك موسوعه در درون تشكيلات و مركز تحقيقاتى خودمان در اختيار داشته باشيم ولى احاديث قابل عرضه را در قالب يك موسوعه در سطح كلان، به صورتهاى كتاب و نرم افزار ارائه كنيم.
اگر در خصوص ويژگىهاى اين برنامه پژوهشى كه در واحد شما در دست انجام است نكات ديگرى هم براى خوانندگان نشريه محدّث به ذهنتان مىرسد كه لازم است، بفرماييد.
به بعضى از پروژههاى تحقيقاتى كه الان در دست است اشارهاى كرديم ولى بعضى از كارهاى ديگر را هم كه در دست انجام است خدمتتان معرفى مىكنم. يكى تدوين مجموعهاى است با عنوان مكتب تفسيرى اهل بيت)ع( كه براى بازشناسى مبانى تفسيرى، اصول و قواعد تفسير، شيوههاى تفسيرى اهل بيت)ع( و معرفى گونههاى روايات تفسيرى معصومان)ع( است كه بنده در حال انجام آن هستم. بازسازى تفسير ابوالجارود در گروه انجام مىشود كه تقريباً عمده مراحل تحقيقاتى اين كار انجام شده است و نيز تفسير منسوب به امام باقر)ع( كه خيلى قريب به همين تفسير ابوالجارود است. تفسيرى است منسوب به امام باقر)ع( كه از ديرزمان در انتساب به امام باقر)ع( معروف بوده است و ما در پى بازسازى آن هم هستيم. همچنين تدوين مجموعه احاديث مربوط به حوزه قرآنشناسى است كه جلد اوّل اين كار مراحل پايانى خودش را مىگذارند تحت عنوان القرآن فى الكتاب و السنة و ان شاء اللَّه اميدواريم كه اگر تا پايان امسال نتوانستيم اين كار را از چاپ درآوريم، حداقل براى سال آينده وعدهاش را بدهيم كه اين كار بيرون بيايد. در بخش كارهاى در دست انجام علاوه بر گردآورى احاديث تفسيرى، ما يك جلسه مذاكره تفسيرى هم در اينجا هر هفته، يك روز در خدمت حاج آقاى رىشهرى )حفظه اللَّه( و چند تن از دوستان ديگر، از محققان سرآمد در دارالحديث، تشكيل مىدهيم. مجموعه قابل توجه از احاديث تفسيرى كه امروز ما در مسير كار خودمان در هر سورهاى و هر آيهاى در اختيار داريم، اقتضاى اين را داشت كه يك غور و بررسى و تحقيق در همين احاديث داشته باشيم و در آن جلسه مذاكره تفسيرى كه در حقيقت يك جلسه مذاكره تفسيرى اجتهادى است، نه تفسير مأثور آنها را به بحث مىگذاريم، منتهى با گرايش حديثى. ان شاء اللَّه خداوند توفيق دهد، در پى آن هستيم و بخشى از كارهاى تحقيقاتى و كارهاى نگارشى آن هم انجام شده كه يك تفسير جامع اجتهادى با گرايش حديثى تدوين كنيم. در باب احاديث تفسيرى نيز تاكنون تمامى احاديث تفسيرى مربوط به جزء آخر و نيز احاديث مربوط به سورههاى مباركه حمد، بقره و آل عمران را استخراج و تنظيم كرديم كه مراحل بعدىِ پردازش اينها در حال انجام است.
|
برگزارى دوره آموزش روش نويسندگى
به منظور بالابردن سطح توانايىهاى نگارشى و نويسندگى پژوهشگران پژوهشكده علوم و معارف حديث، يك دوره كلاس آموزش نويسندگى برگزار شد.
اين دوره كه از سوى معاونت پژوهشى پژوهشكده تشكيل گرديد، طى يازده جلسه به صورت هفتگى و با تدريس استاد احمد شهدادى برگزار گرديد.
|
|