67
پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت(ع)

1 / 6

مُباهله

قرآن

«پس هر كه در اين [ باره ]ـ پس از دانشى كه تو را [ حاصل ]آمده ـ با تو محاجّه كرد، بگو: «بياييد پسرانمان و پسرانتان، و زنانمان و زنانتان، و ما خويشان نزديك و شما خويشان نزديك خود را فرا خوانيم؛ سپس مباهله كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم»» .

حديث

۲۷.تفسير القمّىـ پس از ذكر آيه مباهله ـ: پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : «با من مباهله كنيد . اگر صادق بودم ، پس نفرين بر شما ، و اگر دروغگو بودم ، بر من لعنت فرود آيد» .
آنان گفتند : انصاف روا داشتى .
پس با هم قرار مباهله گذاشتند . هنگامى كه آنان به خانه هايشان بازگشتند ، بزرگان آنان ، سيد و عاقب و اهتم گفتند : اگر مباهله با قوم او باشد ، ما حاضر به مباهله هستيم ؛ چرا كه [معلوم مى شود] او پيامبر نيست . اما اگر قرار مباهله تنها با خاندان او باشد ، با او مباهله نمى كنيم ؛ چرا كه او خاندانش را پيش نمى فرستد ، مگر در صورتى كه در ادّعايش صادق باشد .
فردا كه شد ، پيش پيامبر خدا آمدند ، در حالى كه امير مؤمنان على و فاطمه و حسن و حسين كه درودهاى خداوند بر آنان باد نيز همراه پيامبر بودند . نصارا پرسيدند : اينان كيان اند؟
به آنها گفته شد : اين ، پسر عمو و وصى و داماد او ، على بن ابى طالب است و اين ، دختر او فاطمه است و اين دو ، پسران او ، حسن و حسين هستند .
پس آنان خاندان پيامبر را شناختند و به پيامبر گفتند : ما رضايت داديم . از مباهله گذشت كن .
پس پيامبر صلى الله عليه و آله با آنها بر پرداخت جزيه مصالحه كرد و آنان باز گشتند .

۲۸.الأمالى ، طوسىـ به نقل از عبدالرحمان بن كثير ، از امام صادق عليه السلام ، از پدرش ، از جدّش ، از امام حسن عليه السلام ، در بيان آيه شريف:«نَدْعُ أَبْنَآءَنَا وَأَبْنَآءَكُمْ ... »ـ: پيامبر صلى الله عليه و آله خارج شد، در حالى كه از اَنْفُس (جان ها) ، پدرم با او بود و از فرزندان، من و برادرم بوديم و از زنان از ميان همه مردمان، مادرم فاطمه بود. ما خاندان او و گوشت و خون و جان اوييم. ما از او هستيم و او از ماست.


پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت(ع)
66

1 / 6

المُباهَلةُ

الكتاب

«فَمَنْ حَآجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَآءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَآءَنَا وَأَبْنَآءَكُمْ وَنِسَآءَنَا وَنِسَآءَكُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَـذِبِينَ ». ۱

الحديث

۲۷.تفسير القمّيـ بَعدَ ذِكرِ آيَةِ المُباهَلَةِ ـ: فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : فَباهِلوني ، فَإن كُنتُ صَادِقاً أنزَلتُ اللَّعنَةَ عَلَيكُمُ ، وإن كُنتُ كاذِباً نَزَلَت عَلَيَّ .
فَقالوا : أنصَفتَ . فَتَواعَدوا لِلمُباهَلَةِ ، فَلَمّا رَجَعوا إلى مَنازِلِهِم ، قالَ رُؤساؤُهُم ؛ السيِّدُ وَالعاقِبُ وَالأهتَمُ: إن باهَلَنا بِقَومِهِ باهَلناهُ ، فَإِنَّهُ لَيسَ بِنَبيٍّ ، وإن باهَلَنا بِأهلِ بَيتِهِ خاصَّةً فَلا نُباهِلُهُ ؛ فَإِنَّه لا يَقدِمُ عَلى أهلِ بَيتِهِ إلاَّ وهُوَ صادِقٌ ، فَلَمَّا أصبَحوا جَاؤوا إلى رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ومَعَهُ أميرُ المُؤمِنينَ وفَاطِمَةُ وَالحَسَنُ وَالحُسَينُ صَلَواتُ اللّهِ عَلَيهِم .
فَقالَ النَّصارى : مَن هؤلاءِ ؟ فَقيلَ لَهُم : هذَا ابنُ عَمِّهِ ووَصِيُّهُ وخَتَنُهُ عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ ، وهذِهِ بِنتُهُ فاطِمَةُ ، وهذانِ ابناهُ الحَسَنُ وَالحُسَينُ عليهم السلام ، فَعَرَفوا وقالوا لِرَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله : نُعطيكَ الرِّضا فَاعفِنا مِنَ المُباهَلَةِ ، فَصالَحَهُم رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله عَلَى الجِزيَةِ وَانصَرَفوا . ۲

۲۸.الأمالي للطوسي عن عبدالرّحمن بن كثير عن جعفر بن محمّد عن أبيه عن جدّه عن الحسن بن عليّ عليهم السلامـ في بَيانِ قَولِهِ تَعالى :«نَدْعُ أَبْنَآءَنَا وَأَبْنَآءَكُمْ ... »ـ: أخرَجَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله مِنَ الأَنفُسِ مَعَهُ أبي ، ومِنَ البَنينَ إيَّايَ وأخي ، ومِنَ النِّساءِ أُمِّي فاطِمَةَ مِنَ النَّاسِ جَميعا ، فَنَحنُ أهلُهُ ولَحمُهُ ودَمُهُ ونَفسُهُ ، ونَحنُ مِنهُ، وهُوَ مِنَّا . ۳

1.آل عمران : ۶۱.

2.تفسير القمّي : ج ۱ ص ۱۰۴ .

3.الأمالي للطوسيّ : ص ۵۶۴ ح ۱۱۷۴ ، بحار الأنوار : ج ۱۰ ص ۱۴۱ ح ۵ ؛ ينابيع المودّة : ج ۱ ص ۱۶۵ ح ۱ .

  • نام منبع :
    پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت(ع)
    سایر پدیدآورندگان :
    شیخی، حمید رضا
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 78842
صفحه از 284
پرینت  ارسال به