83
پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت(ع)

۳۹.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خداوند مرا بر انگيخت تا با همه شاهان دنيا بجنگم و پادشاهى را به سوى شما بكشانم. پس مرا در آنچه شما را به سوى آن فرا مى خوانم، اجابت كنيد تا بدان وسيله ، فرمان رواى عرب شويد و غير عرب فرمانبر شما شوند ، و شهريارانى در بهشت گرديد.

۴۰.پيامبر خدا صلى الله عليه و آلهـ هنگامى كه در آغاز دعوت، خويشان نزديك خود را جمع كرد و آيت نبوّت را برايشان بيان فرمود ـ: اى پسران عبد المطّلب! خداوند مرا به سوى همه مردم عموماً، و به سوى شما خصوصاً فرستاده است؛ زيرا خداوند عز و جل فرموده : «و خويشان نزديكت را بيم ده» . من شما را به دو كلمه فرا مى خوانم كه گفتنش آسان است ؛ امّا در ترازوى اعمال ، گران و ارزشمند. شما با اين دو كلمه ، بر عرب و عجم حاكم مى شويد و ملّت ها فرمان بردار شما مى شوند و به واسطه اين دو كلمه ، به بهشت مى رويد و از آتش مى رهيد. اين دو كلمه ، عبارت اند از : شهادت دادن به اين كه هيچ خدايى جز اللّه نيست و به اين كه من فرستاده خدا هستم.

۴۱.الطبقات الكبرى :هنگامى كه قريش مشاهده كردند اسلام جاى خود را باز كرده و مسلمانان پيرامون كعبه مى نشينند، گيج و درمانده شدند و از اين رو ، نزد ابو طالب رفتند... گفتند : بفرست محمّد بيايد تا به او پيشنهاد منصفانه اى بدهيم.
ابوطالب در پىِ پيامبر صلى الله عليه و آله فرستاد و او آمد. ابوطالب گفت : اى برادر زاده من! اينها عموهاى تو و بزرگان قومت هستند و مى خواهند به تو پيشنهاد منصفانه اى بدهند.
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : «بگوييد . مى شنوم» .
گفتند : ما را با خدايانمان بگذار ، و ما هم تو را با خدايت مى گذاريم.
ابوطالب گفت : پيشنهاد منصفانه اى است؛ از آنها بپذير.
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : «اگر من اين پيشنهاد شما را بپذيرم، آيا شما يك كلمه از من مى پذيريد كه اگر آن را بگوييد ، بر عرب فرمان روا شويد و غير عرب ، فرمانبر و تسليم شما شوند؟» .
ابوجهل گفت : بى گمان ، اين ، كلمه اى پُرسود است. آرى ، به روح پدرت سوگند كه آن كلمه و ده تا مثل آن را هم مى گوييم!
فرمود : «بگوييد : هيچ خدايى جز اللّه نيست» .
اما آن جماعت ، از اين كلمه ناراحت و رميده شدند و با عصبانيت برخاستند و رفتند.


پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت(ع)
82

۳۹.عنه صلى الله عليه و آله :إنَّ اللّهَ بَعَثَني أن أقتُلَ جَميعَ مُلوكِ الدُّنيا ، وأجُرَّ المُلكَ إلَيكُم ، فَأجِيبوني إلى ما أدعوكُم إلَيهِ تَملِكوا بِهَا العَرَبَ ، وتَدينُ لَكُم بِهَا العَجَمُ ، وتَكونوا مُلوكا فِي الجَنَّةِ . ۱

۴۰.عنه صلى الله عليه و آلهـ لَمَّا جَمَعَ خاصَّةَ أهلِهِ فِي ابتِداءِ الدَّعوَةِ وبَيَّنَ لَهُم آيَةَ النُّبُوَّةِ ـ: يا بَني عَبدِ المُطَّلِبِ ، إنَّ اللّهَ بَعَثَني إلَى الخَلقِ كافَّةً وبَعَثَني إلَيكُم خاصَّةً ، فَقالَ عَزَّوجَلَّ : «وَ أَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ»۲ ، وأنا أدعوكُم إلى كَلِمَتَينِ خَفيفَتَينِ عَلَى اللِّسانِ ، ثَقيلَتَينِ فِي الميزانِ ، تَملِكونَ بِهِمَا العَرَبَ وَالعَجَمَ ، وتَنقادُ لَكُم بِهِمَا الأُمَمُ ، وتَدخُلونَ بِهِما الجَنَّةَ ، وتَنجونَ بِهِما مِنَ النَّارِ : شَهادَةُ أن لا إلهَ إلاَّ اللّهُ وأ نِّي رَسولُ اللّهِ . ۳

۴۱.الطبقات الكبرى :لَمّا رَأت قُرَيشٌ ظُهورَ الإسلامِ وجُلوسَ المُسلِمينَ حَولَ الكَعبَةِ سُقِطَ في أيديهِم ، فَمَشَوا إلى أبي طالِبٍ ... قالوا : فأرسِل إلَيهِ فَلنُعطِهِ النَّصَفَ ، فَأرسَلَ إلَيهِ أبو طالِبٍ ، فَجاءَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله فَقالَ : يَابنَ أخي، هؤلاءِ عُمومَتُكَ وأشرافُ قَومِكَ وقَد أرادوا يُنصِفونَكَ ، فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : قولوا أسمَع .
قالوا : تَدَعُنا وآلهتَنا ، ونَدَعُكَ وإلهَكَ ... . فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : أرَأيتُم إن أعطَيتُكُم هذِهِ هَل أنتُم مُعطِيَّ كَلِمَةً إن أنتُم تَكَلَّمتُم بِها مَلَكتُم بِهَا العَرَبَ ودانَت لَكُم بِهَا العَجَمُ ؟
فَقالَ أبو جَهلٍ : إنَّ هذِهِ لَكَلِمَةٌ مُربِحَةٌ ، نَعَم وأبيكَ لَنَقولَنَّها وعَشرَ أمثالِها !
قالَ : قولوا : لا إلهَ إلاَّ اللّهُ . فَاشمَأزُّوا ونَفَروا مِنها وغَضِبوا وقاموا . ۴

1.تفسير القمّي : ج ۱ ص ۲۷۶ عن أبي الجارود عن الإمام الباقر عليه السلام ، بحار الأنوار : ج ۱۸ ص ۲۳۴ ح ۷۷ .

2.الشعراء : ۲۱۴ .

3.الإرشاد : ج ۱ ص ۴۹ ، كشف اليقين : ص ۴۹ ، إعلام الورى : ج ۱ ص ۳۲۲ .

4.الطبقات الكبرى : ج ۱ ص ۲۰۲ عن عبداللّه بن ثعلبة بن صغير العذري ، تفسير الطبري : ج ۵ الجزء ۷ ص ۳۱۰ ، الدرّ المنثور : ج ۳ ص ۳۳۸ كلاهما نقلاً عن السدّي نحوه .

  • نام منبع :
    پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت(ع)
    سایر پدیدآورندگان :
    شیخی، حمید رضا
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 79093
صفحه از 284
پرینت  ارسال به