«هر گاه انسان را گزندى برسد ، پروردگارش را مى خوانَد و به سوى او توبه مى كند . سپس ، چون از جانب خويش نعمتى به او ببخشد ، آنچه را كه پيش تر خدا را به خاطر آن مى خوانْد ، از ياد مى بَرد و براى خدا انبازانى قرار مى دهد تا [خود و ديگران را ]از راه او گم راه گردانَد . بگو : به [سبب] كفرت ، اندكى برخوردار شو كه تو از اهل آتشى» .
«هر گاه انسان را گزندى برسد ، ما را مى خوانَد و چون از جانب خود ، نعمتى بدو ببخشيم ، مى گويد : آن را به دانش خود يافته ام . نه چنان است ؛ بلكه آن ، آزمايشى است ، ولى بيشترشان نمى دانند» .
«انسان ، از دعاى خير ، خسته نمى شود و چون آسيبى به او برسد ، نوميد مى گردد ... و چون انسان را نعمت بخشيم ، روى برمى تابد و خود را كنار مى كشد و چون گزندى به او برسد ، بسيار دعا مى كند» .
حديث
۱۴۵.امام على عليه السلامـ به مردى كه از ايشان خواست تا او را اندرز بدهد ـ: از آنانى مباش كه ... هر گاه عافيت داده شود ، خودپسند مى گردد و هر گاه گرفتار آيد ، نوميد مى شود و چون بلايى به او برسد ، از سر بيچارگى دعا مى كند و هر گاه آسايشى يابد ، مغرورانه [از خدا] روى مى گردانَد.
۱۴۶.امام زين العابدين عليه السلامـ در مناجاتش ـ: معبود من! ... مرا از آنانى قرار مده كه خوشى سرمستش مى كند و بلا ، به زمينش مى زند . چنين كسى ، تنها در هنگام گرفتار آمدن تو را مى خوانَد و تنها به وقت مصيبت ، به ياد تو مى افتد و گونه اش را بر خاك نهاده ، دست تقاضايش به درگاه تو بلند مى شود .
۱۴۷.امام صادق عليه السلام :جدّم مى فرمود : «در دعا كردن ، پيش دستى كنيد ؛ زيرا بنده ، چنانچه اهل دعا باشد ، وقتى بلايى بر او نازل شود و دعا كند ، گفته مى شود : «صدايى آشناست» و چنانچه اهل دعاىِ بسيار نباشد ، وقتى بلايى بر او نازل شود و دعا كند ، گفته مى شود : «تا به حال ، كجا بودى؟!».