409
نهج الدّعا (ع-ف) ج1

مراد از تَبتُّل با بالا و پايين بردن انگشتان، با توجه به اين كه تبتّل به معناى بريدن از همه چيز و پيوستن به خداوند است، به اين معناست كه گويا دعا كننده، با زبان حال به خداوندِ برآورنده اميدها و آرزوها مى گويد : به سوى تو و تنها به سوى تو ، از همه چيز بريدم ؛ چرا كه تو شايسته خداوندگارى هستى. پس دعا كننده ، تنها با يك انگشت ، و نه بيشتر ، اشاره به يگانگى خداوند مى كند .
مراد از زارى و نيايش، با بالا آوردن دست ها به مقابل صورت و رو به قبله، يا بالا آوردن دست ها و بازوها به سوى آسمان، يا بالاتر از سر بردن دست ها (به حسب روايات) ، در واقع ، نوعى بندگى و كوچكى كردن و اظهار حقارت و ناچيزى است ، همانند كسى كه در حال غرق شدن است و دستانش را دراز مى كند و بازوانش را مى گشايد و به دامن رحمت خداوند ، چنگ مى زند و به ذيل عنايت و رأفت او مى آويزد ؛ رأفتى كه هلاك شدگان را مى رهاند و ماتم زدگان را فرديارس است و جهانيان را فرا مى گيرد و اين ، مقام ارجمندى است كه نبايد بنده در پى آن باشد ، جز هنگام اشك ريختن و فراهم آمدن آه و ناله و قرار گرفتن در جايگاه بنده اى ذليل و مشغول شدن به آفريدگار ارجمندش براى برآوردن آمال و روى آوردن به درخواست و خواهش .
مراد از استكانت، با بالا بردن دست ها تا شانه ها، به اين معناست كه دعاكننده ، گويا جنايتكارى است كه به سمت مولايش بُرده مى شود و هَوَسش او را به بند كشيده و اشياى سنگين به پاى او بسته است و با زبان حال، نجوا مى كند كه : اينها دستان من اند كه در پيشگاه تو، به خاطر ستم و جسارتى كه بر تو روا داشته ام، آنها را بسته ام» . ۱

1.عدّة الداعى : ص ۱۸۴ .


نهج الدّعا (ع-ف) ج1
408

حال وهيئت مورد اشاره ، به همان اندازه پوسته و صورت ظاهرى اش بهره مند خواهد شد ؛ بلكه حتى ممكن است حال درونى نيايشگر ، چنان با وضع و حال ظاهرش در تعارض باشد كه عمل وى بازى و استهزا به نظر برسد ؛ چيزى كه قطعا مذموم است ، و لذا امام صادق عليه السلام مى فرمايد :
... ولا يَبتَهِلُ حَتّى تَجرِيَ الدَّمعَةُ .۱... واستغاثه نكند، تا اين كه اشك جارى شود .
از اين رو ، احتمال تعبّدى بودن اين هيئت ها ـ چنان كه ابن فهد رحمه اللّه در آغاز تبيين اين دسته احاديث اشاره نموده ـ بعيد به نظر مى رسد . وى در اين باره مى گويد : «اين گونه هيئت ها، يا به جهت علّتى است كه ما نمى دانيم و يا شايد مراد از باز كردن دست ها در دعا، در حالت رغبت و انتظار، اين باشد كه چنين هيئتى، نزديك ترين حالت براى درخواست كننده در گسترش آرزوها، و خوش گمانى به برخوردار شدن از نعمت هاى خدا، و اميدش به نيل به فضل خدا باشد. پس درخواست كننده، با آرزو طلب مى كند و دستانش را باز مى كند تا احسان در آن قرار بگيرد.
اما مراد از قرار دادن پشت دست ها به سوى آسمان در حال ترس و نگرانى در دعا، اين است كه بنده با زبان خوارى و كوچكى، به داناى نهان ها و رازها مى گويد : من كف دستانم را به سوى تو نگشودم و آنها را به سمت زمين قرار دادم به خاطر خوارى و خجالت در برابر تو .
مراد از ناله و زارى با تكان دادن انگشتان به چپ و راست، تأسى كردن به مصيبت زده در حوادث بس ناگوار است . مصيبت زده، دستان خود را به سمت بالا و پايين و چپ و راست ، تكان مى دهد و با آن ، ناله سر مى دهد .

1.ر . ك : ص ۳۹۸ ح ۶۵۱ .

  • نام منبع :
    نهج الدّعا (ع-ف) ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    افقی، رسول؛ سرخه ای، احسان؛ شیخی، حمیدرضا
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 130196
صفحه از 737
پرینت  ارسال به