137
نهج الدّعا (ع-ف) ج2

33 ـ عُمَيره ، دختر سهل بن رافع ۱

۱۲۴۴.المعجم الكبير :سعيد بن عثمان بلوى ، از مادر بزرگش نقل كرده است كه مادرش عُمَيره ، دختر سهلِ صاحبِ دو صاع ـ همو كه منافقان از وى عيبجويى كردند ـ برايش نقل كرد كه سهل ، زكاتش را ـ كه يك صاع خرما بود ـ و دخترش عميره را برداشت و نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و ظرف خرما را خالى كرد . سپس گفت : اى پيامبر خدا! با شما عرضى دارم .
فرمود : «چيست؟».
گفت : اين كه براى من و اين دخترم دعا كنى و دستى به سرش بكشى؛ چرا كه من فرزندى جز او ندارم .
عميره گفت : پيامبر خدا دستش را بر [سرِ] من نهاد. به خدا سوگند كه گويا خُنَكاى دست پيامبر خدا بر جگرم بود !

34 ـ فاطمه بنت اسد ۲

۱۲۴۵.الخرائج و الجرائح :روزى ، على عليه السلام گريست و گفت : مادرم درگذشت .
پيامبر صلى الله عليه و آله برخاست و فرمود : «به خدا سوگند كه او ، به راستى ، مادر من نيز هست. هيچ محبّتى از عمويم نديدم ، مگر آن كه بيشتر از آن را از او ديدم» . سپس صدا زد : «اى اُمّ سلمه! اين بُردِ مرا به كمرش ببند و اين پيراهنم را به بالاتنه اش بپوشان و اين ردايم را بر او بپوشان و چون غسلش دادى ، مرا خبر كن» .
اُمّ سلمه پيامبر صلى الله عليه و آله را خبر كرد. ايشان جنازه را بر تابوت نهاد و سپس بر او نماز گزارد و آن گاه وارد قبر شد . مدّتى گذشت و جز زمزمه اى از ايشان شنيده نمى شد. سپس [پيامبر صلى الله عليه و آله رو به جنازه ]صدا زد: «فاطمه!».
او گفت : بله، اى پيامبر خدا !
فرمود : «آيا آنچه را برايت ضمانت كرده بودم ، ديدى؟».
[فاطمه] گفت : آرى . خداوند از جانب من ، به تو، در حيات و مَمات، برترين پاداش را بدهد !
از پيامبر صلى الله عليه و آله چون لحد را پوشاند و بيرون آمد، درباره آنچه فرمود ، سؤال كردند .
فرمود : «روزى براى او اين آيه را قرائت كردم : «و همان گونه كه شما را نخستين بار آفريديم ، [اكنون نيز ]تنها به سوى ما آمده ايد» . او گفت : اى پيامبر خدا! تنها يعنى چه ؟ گفتم : يعنى عريان . گفت : چه شرم آور! و من از خدا خواستم كه عورت او را آشكار نسازد .
سپس از من درباره نَكير و مُنكِر پرسيد و من از نحوه آمدن آن دو برايش گفتم . گفت : خدا به دادم برسد از آن دو! و من از خدا خواستم كه آن دو را به او نشان ندهد و قبرش را براى او فراخ گردانَد و وى را در همان كفنش محشور فرمايد» .

1.بر شرح احوال او ، بيش از آنچه در متن آمده است ، دست نيافتيم .

2.براى شناخت وى ، ر . ك : ص ۵۴۵ .


نهج الدّعا (ع-ف) ج2
136

33 . عُمَيرَةُ بِنتُ سَهلِ بنِ رافِعٍ

۱۲۴۴.المعجم الكبير عن سعيد بن عثمان البلوي عن جدّته :أنَّ اُمَّها عُمَيرَةَ بِنتَ سَهلٍ صاحِبَ الصّاعَينِ ـ الَّذي لَمَزَهُ المُنافِقونَ ـ حَدَّثَتها أنَّهُ خَرَجَ بِزَكاتِهِ بِصاعٍ مِن تَمرٍ ، وبِابنَتِهِ عُمَيرَةَ حَتّى أتَى النَّبِيَّ صلى الله عليه و آله فَصَبَّ ، ثُمَّ قالَ : يا رَسولَ اللّهِ ، إنَّ لي إلَيكَ حاجَةً . قالَ : وما هِيَ ؟ قالَ : تَدعُو اللّهَ لي ولَها بِالبَرَكَةِ وتَمسَحُ رَأسَها ، فَإِنَّهُ لَيسَ لي وَلَدٌ غَيرُها . قالَت : فَوَضَعَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله يَدَهُ عَلَيَّ ، فَاُقسِمُ بِاللّهِ لَكَأَنَّ بَردَ يَدِ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله عَلى كَبِدي . ۱

34 . فاطِمَةُ بِنتُ أسَدٍ

۱۲۴۵.الخرائج والجرائح :إنَّ عَلِيّا عليه السلام بَكى يَوما ، وقالَ : ماتَت اُمّي ، فَنَهَضَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله فَقالَ :
هِيَ وَاللّهِ اُمّي حَقّا ، ما رَأَيتُ مِن عَمّي شَيئا إلاّ وقَد رَأَيتُ مِنها أكثَرَ مِنهُ .
ثُمَّ صاحَ : يا اُمَّ سَلَمَةَ ! هذِهِ بُردَتي فَأَزِّريها فيها ، وهذِهِ قَميصي فَدَرِّعيها فيها ، وهذا رِدائي فَأدرِجيها فيهِ ، فَإِذا فَرَغتِ مِن غُسلِها فَأَعلِميني .
فَأَعلَمَتهُ اُمُّ سَلَمَةَ ، فَحَمَلَها عَلى سَريرِها ثُمَّ صَلّى عَلَيها ، ثُمَّ نَزَلَ لَحدَها فَلَبِثَ ما شاءَ اللّهُ لا يُسمَعُ لَهُ إلاّ هَمهَمَةٌ .
ثُمَّ صاحَ : يا فاطِمَةُ !
قالَت : لَبَّيكَ يا رَسولَ اللّهِ .
قالَ : هَل رَأَيتِ ما ضَمِنتُ لَكِ ؟
قالَت : نَعَم ، فَجَزاكَ اللّهُ عَنّي فِي المَحيا وَالمَماتِ أفضَلَ الجَزاءِ .
فَلَمّا سَوّى عَلَيها وخَرَجَ ، سُئِلَ عَنها ، فَقالَ : قَرَأتُ عَلَيها يَوما «وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَ دَى كَمَا خَلَقْنَـكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ»۲ فَقالَت : يا رَسولَ اللّهِ ، وما فُرادى ؟ قُلتُ : عُراةً . قالَت : وا سَوأَتاه ! فَسَأَلتُ اللّهَ ألاّ يُبدِيَ ۳ عَورَتَها .
ثُمَّ سَأَلَتني عَن مُنكَرٍ ونَكيرٍ ، فَأَخبَرتُها بِحالِهِما ، بِأَنَّهُما كَيفَ يَجيئانِ . قالَت : واغَوثاه بِاللّهِ مِنهُما ! فَسَأَلتُ اللّهَ أن لا يُرِيَهُما إيّاها ، وأن يَفسَحَ لَها في قَبرِها ، وأن يَحشُرَها في أكفانِها . ۴

1.المعجم الكبير : ج ۶ ص ۱۰۷ ح ۵۶۵۰ و ج ۲۴ ص ۳۴۰ ح ۸۴۹ ، اُسد الغابة : ج ۲ ص ۵۷۴ نحوه ، الإصابة : ج ۸ ص ۲۵۰ .

2.الأنعام : ۹۴ .

3.في المصدر : «تُبدِيَ» ، والصواب ما أثبتناه كما في تفسير نور الثقلين : ج ۱ ص ۷۴۷ ح ۱۸۸ .

4.الخرائج والجرائح : ج ۱ ص ۹۰ ح ۱۵۰ .

  • نام منبع :
    نهج الدّعا (ع-ف) ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    افقی، رسول؛ سرخه ای، احسان؛ شیخی، حمیدرضا
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 69612
صفحه از 680
پرینت  ارسال به