5 / 10
عمّار بن ياسر ۱
۱۲۹۹.امام على عليه السلامـ در سوگ عمّار بن ياسر ـ: رحمت خدا بر عمّار ، در آن روز كه اسلام آورد! رحمت خدا بر عمّار ، در آن روز كه كشته شد! و رحمت خدا بر عمّار ، در آن روز كه دوباره زنده مى شود !
5 / 11
عمرو بن حَمِق ۲
۱۳۰۰.وقعة صفّين :عمرو بن حَمِق گفت : اى امير مؤمنان! به خدا سوگند كه من ، نه از آن روى كه ميان من و تو خويشاوندى اى است ، اجابتت نمودم و با تو بيعت كردم، و نه به طمع مالى كه مرا بدهى، و نه به قصد قدرتى كه با آن آوازه اى يابم ؛ بلكه به پنج سبب ، تو را دوست دارم ۳ : پسرعموى پيامبر خدا هستى، نخستين كسى هستى كه به او ايمان آوردى، شوهر بانوى بانوان امّت، فاطمه دخت محمّد صلى الله عليه و آله ، هستى، پدر ذريّه اى هستى كه از پيامبر خدا در ميان ما باقى مانده است، و در ميان مهاجران ، بزرگ ترين سهم را در جهاد دارى . پس، اگر [از سوى تو ]مكلّف شوم كه كوه هاى استوار را از جاى بر كَنَم و آب درياهاى مالامال را بر كشَم تا چنين روزى [افتخارآميزْ] مرا در رَسَد كه با كارى ، دوستت را تقويت كنم و دشمنت را زبون سازم ، باز ، گمان نمى كنم كه حقّ تو را ـ كه بر من دارى ـ به تمام ، گزارده باشم .
امير مؤمنان على عليه السلام فرمود : «بار خدايا! دل او را به نور تقوا روشن گردان و به راه راست ، هدايتش فرما. اى كاش در سپاه من صد تن چون تو مى بود!» .
ر . ك : ص 135 ح 1243 .